EPSnews           

 در دو سال قیمت هر بسته کاغذ 5 برابر شده است. قیمت کتاب افزایش قابل توجهی داشته است. هزینه  و شهریه دوره  های آموزشی افزایش یافته است. و....... موارد فوق مواد اولیه تولید فارغ التحصیل است.به عبارتی اگر دو سال پیش قیمت تمام شده یک فارغ التحصیل در چهارسال تحصیل, 10 میلیون تومان بود با افزایش هزینه های مواد اولیه آن, قیمت تمام شده یک فارغ التحصیل در حال حاضر حداقل 20 میلیون تومان است. اما دستمزد فارغ التحصیلان افزایش نیافته ,بلکه بدلیل تولید انبوه فارغ التحصیل کاهش هم یافته است.حال سوال این است : آیا تولید محصولی که هزینه های مواد اولیه آن افزایش می یابد اما قیمت فروش محصول کاهش می یابد صرفه اقتصادی دارد؟ اگرخانواده ها بجای فارغ التحصیل  محصولی دیگر مانند ,گردو , پسته و ........ تولید کنند و آن را صادر کنند و یا در داخل بفروش برساند اقتصادی تر نیست؟

در عقاید تعصب آمیز به دام نیافتید .به گونه ای زندگی نکنید که نتیجه ی افکار افراد دیگری هستید. نگذارید سر و صداهای افکار دیگر باعث شود به صدای درونی خود گوش نکنید. از همه مهم تر، این جرئت را داشته باشید که از قلب خود پیروی کنید. ضمیر نا خود آگاه تنها چیزی است که می داند شما به چه تبدیل خواهید شد. هر چیز دیگر در درجه ی دوم قرار خواهد گرفت.
آیا شما از زندگی برای به تحقق رساندن رویای دیگران خسته شده اید؟ شک نکنید این زندگی شماست و شما این حق را دارید که هر گونه که می خواهید زندگی کنید. به گونه ای زندگی کنید که شما انتخاب می کنید و شما رئیس خود هستید.

توصیه های آقای استویوجابز در زمینه اصول موفقیت استراتژیک فردی

امروز نتایج  نهایی کنکور سراسری یا به عبارتی دانشگاه دولتی اعلام می شود و داوطلبان با توجه به رتبه و تعیین رشته انتخابی در یک دانشگاه و رشته ای مورد علاقه یا به اجبار پذیرفته می شوند. آنهایی که در دانشگاههای معتبر تر!!!!! و رشته مهندسی تر!!!!!!! پذیرفته شدند بسیار مشعوف و خود را پیروز زندگی نسبت به سایر داوطلبان می دانند.به نوعی حس می کنند نخبه هستند. حس می کنند برتر هستند.آنهایی هم  که در رشته های غیر مهندسی تر؟؟ پذیرفته شدند کمی سرخورده و حس می کنند که چرا نتوانسته اند در این بازی سرکاری کنکور نحبه باشند. باید به هر دو گروه گفت:خیلی خوشحال و یا سرخورده نباشید زیرا نخبه کسی نیست که چند تا تست بیشتر زده یا بیشتر فرمول ها را حفظ کرده و یا در رشته مهندسی تر قبول شده  باشد. این نخبگی بدرد همان کلاس و کتاب می خورد. نخبه کسی است که بتواند به سوالاتی مانند : قیمت دلار تا کجا افزایش می یابد؟ بعد از دلار چه کالای سرمایه ای رشد مناسب دارد؟ چه فرصت های سرمایه گذاری با بازده های افسانه ای در جامعه وجود دارد؟ و سوالاتی از این نوع پاسخ دهدو نهایتا بتواند از این پاسخ ها بهره برداری کند.

با افزایش قیمت دلار بسیاری از گزینه های زندگی برای انتخاب غیر اقتصادی می شود. یکی از این گزینه ها تحصیلات به منظور یافتن شغلی جهت دستمزد بگیری است. فرض کنیدحقوق فردی که  فارغ التحصیل رشته مهندسی است در سال 90 حدود 900 هزار تومان بوده و در سال 91 به 1میلیون تومان افزایش یافته است. حال بر اساس دلار (این دارایی نازنین) چنین فردی در سال 90 حدود 750 دلار بصورت ماهیانه دریافت می کرد حال با افزایش قیمت دلار به 2600 تومان و افزایش حقوق این آقا مهندس در سال 91 او فقط 380 دلار بصورت ماهیانه دریافت می کند.کجای دنیا یک نفر 16 سال درس می خواند و بعد از 16 سال با 8 ساعت سرکار بودن روزانه 380 دلار در ماه دریافت می کند؟ جواب مشخص است جایی که بدون فکر وارد دانشگاه برای ادامه تحصیل می شوند.این  دردسر ها که گفتم برای کسی است که فارغ التحصیل شده و ماهیانه یک میلیون تومان دریافتی دارد. حالا فردی که تازه می خواهد برود و مهندس شود که هیچ. خوب بر اساس یک تحلیل ساده اقتصادی ادامه تحصیل با دلار 2600 تومانی غیر اقتصادی است. این را علم اقتصاد می گوید. چون اقتصاد علم انتخاب عقلایی است.

-به دنبال عقل معاش باشید.

-فقط به چند فرمول و مباحث دانشگاهی دل خوش نکنید.

-آینده بازار کار روشن نیست.از امروز به دنبال کسب درآمد باشید.

-قدر پول تان را بدانید و بی جهت و بدلیل تنبلی آن را هزینه نکنید

-بدنبال کسب یک مهارت برای ارائه یک محصول باشید.  

-حتما در ترم اول اقتصاد و مدیریت پول را بصورت کاربردی یاد بگیرید زیرا این دو , ابزاری است که بیشترین کار را با آن دارید.

-و  ............................

پذیرفته شدگان برای آگاهی بیشتر  در خصوص مدیریت زمان و منابع خود در چهار سال دانشجویی درخواست خود را به ای میل EPSNews@yahoo.com با شماره همراه ارسال نمایند.

خبرگزاری فارس: رئیس مرکز آزمون دانشگاه آزاد با اشاره به اعلام نتایج کنکور سراسری سال 91 این دانشگاه در ساعت 11 صبح فردا از پذیرش 432 هزار داوطلب خبر داد.

هزینه های ارزان زندگی توجه بسیاری از جوانان علاقه مند به تحصیل را به مقصدی جدید جلب کرده است.یک وعده غذای خوب با 3دلار و خوابگاه مناسب دانشجویی ماهانه با پرداخت تنها 400 دلار بسیاری از دانشجویان را برای ادامه تحصیل روانه چین کرده است.

سیستم آموزشی بهترین روش سر کار گذاشتن افراد است.یک زمانی با سیستم 6-6 سرکار می گذاشتند. بعد شد 5-3-4 و  تا امروز این سیستم سرکار گذاشتن دائما تغییر می کند.کلا کسی که بدنبال آموزش در مدارس و ............است خودش را سرکار می گذارد.از 7 سالگی تا 30 سالگی عمر را تلف می کند در انتها بعد از گرفتن مدرک دکترا تازه می فهمد که پول مهم است و مهم ترین نقش را در زندگی دارد و بعد از آن تمام زندگی اش تا پایان عمر در جهت بدست آوردن پول و ثروت می گذرد. خوب این مسله ساده که پول بسیار مهم است و مهم ترین نقش را در زندگی دارد نیازی به گذاران 23 سال آموزش و دبیرستان رفتن و دانشگاه رفتن ندارد. از هر کاسب محل تان که بپرسید همان 7 سالگی به شما می گوید و اگر به حرف کاسب توجه کنید  23 سال سرگردان نمی شوید.

 تصویر فوق آینده فارغ التحصیلان دانشگاه را نشان می دهد. هر مقدار حقوق و دستمزد را اضافه کنید در برابر تورم ناچیز است. تورم داره میگه: جوجه کوچولو هر چی توی کف ترازو قرار بدهید حریف من نیستید.بعنوان مثال قیمت یک آپارتمان 60 متری در مرکز شهر 15 سال پیش  9 میلیون تومان بود ودر حال حاضر 150 میلیون تومان .چه مقدار افزایش دستمزد حریف این تورم است؟

برخی از پزشکان به مشاغلی همچون موبایل فروشی، بنگاه مسکن و مسافر کشی روی آورده اند.» پذیرفتن این جمله و تصور یک پزشک در حال مسافرکشی کمی سخت به نظر میرسد اما این نکته را رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی به زبان آورده است و ظاهرا باید آن را جدی گرفت.

یك دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر كوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا  او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.روز اوّل كه پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسيد: پسرم تعريف كن ببينم امروز در مدرسه چي ياد گرفتي؟ پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سيگار كشيدن به ما گفتند، خانم معلّم برايمان يك كتاب قصّه خواند و يك كاردستي هم درست كرديم. پدر پرسيد: رياضي و علوم نخوانديد؟ پسر گفت: نه

رهنمودهای استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد در روز ورود به دانشگاه:

من استاد اقتصاد در دانشگاه‌هاروارد هستم که هر پاییز به حدود 700 دانشجوی سال اولی اقتصاد مقدماتی درس می‌دهم و وظیفه دوست‌داشتنی خوشامدگویی به آنها را بر عهده دارم.

امسال نخستین فرزندم را نیز به دانشگاه فرستادم که باعث شد این دو پرسش برایم مطرح شود: دانشجویان باید چه چیزهایی یاد بگیرند؟ و برای درک اقتصاد جدید و آماده شدن در دنیای جدید چه نوع مبانی مورد نیاز است؟
توصیه‌هايی که در ادامه آورده‌ام برای دانشجویان از هر سن و سالی است:

زمانیکه همه مردم نسبت به یک پدیده می نالند موفق کسی است که به این ناله ها توجه کند. اگر فردی به این پدیده توجه کند و سرمایه گذاری کند یک موفقیت چشم گیر به دست می آورد. اصولا در بازار یکی از عوامل موفقیت این است که تشخیص بدهید مردم از چه می نالند و در آن رابطه سریع تر عمل کنید. به این تقاضای پنهان گفته می شود. تقاضای پنهان عبارت است از کالا ها و خدمات و رفتار هایی که مورد علاقه مردم است اما هیچ کس به طور واقعی آن را پاسخ نداده است.(از مباحث بازار یابی دکتر روستا)

برای کسب درآمد از طریق خویش فرمایی و کارفرمایی شما باید محصولی(کالا یا خدمت) برای ارائه داشته باشید. همچنین افرادی که حاضر باشند بابت دریافت محصول شما پول پرداخت کنند وجود داشته باشد.(بنابراین برای کسب پول داشتن محصول و مشتری الزامی است). سوال مهم در شروع کار این است که چه محصولی ارائه کنیم؟ برای انتخاب محصول توجه به چند نکته بسیار مهم است.

گام اول: انتخاب محصول برای فروش

1- برای انتخاب محصول سرگرمی‌های مورد علاقه‌تان را بنویسید.

2-  مهارت ‌های مخصوص به خودتان را فهرست کنید.

3- کارهای روزمره و مشاغلی را که با آنها آشنا هستیدیا سریع می‌توانید یاد بگیرید را لیست کنید.

4- گشتی در  جامعه و خیابان های شهر و.............بزنید تا بفهمید مردم به چه نوع محصول یا خدماتی نیاز دارند. فهرستی از نیاز‌های جامعه را بنویسید.

5- محصولات قابل ارائه را بر اساس میزان تقاضا و درجه اهمیت برای جامعه رتبه بندی کنید.(محصولی مناسب است که دارای تقاضا بوده و درجه اهمیت بالایی داشته باشد)

6-  با استفاده از نتایج بند 5 فهرست نیازهای جامعه را با فهرست سرگرمی ها ، مهارت‌ها و توانایی های تان مقایسه کنید.فهرستی از محصولات ممکنی را تهیه کنید که شما می‌توانید با استفاده از استعدادها و مهارت هایتان برای برطرف کردن نیازهای مشتری انجام دهید.

بطور کلی افراد برای کسب درآمد و ثروت چهار مسیر را می توانند انتخاب کنند این مسیرها عبارت است از:

1-کارمندی وحقوق بگیر

2- خویش فرمایی یا کسب و کارهای شخصی کوچک(وکلا،پزشکان،تعمیرگاه و..) ایجاد کردند.

3- کارفرمایی وایجاد کسب و کار بزرگ(کسانی که یک کسب و کار بزرگ دارند)

4- سرمایه گذار (کسانی که با سرمایه گذاری در بازارهای مختلف پول به دست می آورند)

 باتوجه به این که کارمند شدن آخر و عاقبت ندارد و همچنین همواره خشم و ناله اعضا خانواده را به دلیل کم درآمد بودن بدنبال دارد (البته به غیر از موارد خاص و .........) بعلاوه  این که برای علاقه مندان به زندگی بخور و نمیر کار مندی شغلی پیدا نمی شود از توضیح روش اول عبور می کنیم. در ادامه مباحث "داوطلبان و پذیرفته شدگان کنکور, بورس و مهارت کسب پول "به بررسی سه روش کسب درآمد خواهیم پرداخت.

آینده 4 یا 5 سال دیگر دانشجویان ورودی به دانشگاه در تصویر بیان شده است. صف موجود بیکاران در حال حاضر حدود 4 میلیون نفر است(اگر بیشتر نباشد) و تا زمانی که دانشجویان ورودی امسال فارغ التحصیل شوند این صف به 8 میلیون خواهد رسید. به عبارتی زمانی که فارغ التحصیل شوید 8 میلیون زودتر از شما فارغ التحصیل شده اند که جویای کار هستند. اگر کار هم پیدا کنید بدلیل فشار عرضه نیروی کار باید حداقل حقوق را بپذیرید. از امروز که وارد دانشگاه می شوید به فکر فعالیت و کسب درآمد باشید 5 سال دیگر خیلی خیلی دیر است.

نظر و سوال یکی از خوانندگان وبلاگ در خصوص کنکور, بورس و ...:

با سلام و احترام

به استحضار استاد محترم می رساند همانطور که جنابعالی مستحضر هستید ورود به بازار سرمایه نیز ویژگی ها و تنش های خود را داشته و صبوری لازم را نیاز دارد و آیا چنین شخصی که صبوری تحصیل در دانشگاه را ندارد می تواند نسبت به چنین بازار پرخطری صبور باشد؟

پاسخ :

 ضمن تشکر , نظر ارائه شده ,دقیقا صحیح و بجا می باشد اما ذکر چند نکته در خصوص مباحث کنکور و بورس الزامی است.

1- ورود به هر بازار و کسب و کاری نیاز به آموزش و یادگیری دارد. بدون یادگیری و آموزش ریسک ها افزایش خواهد یافت.

2-هدف در مطالب کنکور و بورس نفی تحصیل در دانشگاه نیست بلکه تحصیل عاقلانه و اقتصادی است چرا که تحصیلات یک سرمایه گذاری است پس باید عاقلانه بوده و معیارهای اقتصادی بودن آن قبل از اجرا لحاظ شود.

3-نکته دیگر در این مطالب این است که نیاز نیست دانشجویان بصورت سری فعالیت هایشان را انجام دهند بلکه می توان بصورت موازی انجام شود. دیگر نباید چهارسال تحصیل کرد بعد فعالیتی را شروع کرد بلکه از ابتدای شروع تحصیلات فعالیتی را اغاز نمود که در پایان تحصیلات امکان بهره برداری و درآمد زایی از آن فعالیت وجود داشته باشد.

4- مورد بعدی این است که با توجه به کمبود منابع و افزایش جمعیت افراد باید از سنین کودکی با بحث پول و سرمایه گذاری و نقش آن در زندگی حال و آینده آنها اشنا شوند. باید از کلاس اول دبستان درس سرمایه گذاری درآمد و تولید محصول برای آنها آموزش داده شود.(البته به زبان ساده و زبان کودکانه). باید بابا نان داد به خودم نان بدست می اورم تبدیل شود. دانشجویان 20 سال قبل که با دلار 150 تومانی فارغ التحصیل شدند اکنون در جمع و جور کردن دخل و خرج زندگی با مشکل مواجه اند حال دانشجویانی که  اکنون با دلار 2200 تومانی تحصیل می کنند و.......

5-نکته آخر این که در صورت ورود به بورس برای سرمایه گذاری (چه در حوزه سهام و جه طلا)ابتدا اموزش های لازم را فراگیرند و در زمان آموزش با مبلغ بسیار کم معامله گری کنند تا نهایت پس از یادگیری کامل و کسب دانش و تجربه به معامله گیری برای کسب درآمد بپردازند.

فرض کنید 10 سال آینده مانند 10 سال گذشته باشد.(تقریبا محال است) دانشجوی ورود  10 سال پیش یعنی ورودی سال 81 در سال 85 فارغ التحصیل شده است. با در نظر گرفتن ذو سال خدمت سربازی در بهترین شرایط سال 88 جذب بازار کار شده است.چنین فارغ التحصیلی با حقوق دریافتی  از سال 88 تاکنون امکان اداره کردن یک خانواده دو نفره را ندارد. حال گرفتن مدرک تحصیلی را توسط فارغ التحصیل فرضی را یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید.گزینه معادل این سرمایه گذاری را می توان گزینه هایی مانند راه اندازی کسب و کار (هر چند جزیی) ,خرید یک آپارتمان حتی 30 متری  ,خرید سهام شرکت های ارزنده و....... در نظر گرفت. قطعا سرمایه گذاری های معادل بازده بیشتری نسبت به سرمایه گذاری جهت اخذ مدرک تحصیلی داشته است.زیرا عایدی هر یک از سرمایه گذاری های فوق بیشتر از حقوق دریافتی یک فارغ التحصیل سال 85 که در سال 87 جذب بازار کار شده, می باشد ورودی سال 91  دانشگاه ها در سال 1401 مانند فارغ التحصیل ورودی سال 81 است. پس قبل و در حین تحصیل در دانشگاه به فکر راه اندازی کسب وکار و سرمایه گذاری باشید.

به نظر شما فردی که امسال در دانشگاه غیرانتفاعی پذیرفته شده است کدامیک از دوگزینه را انتخاب کند؟

1- پرداخت سالیانه 3 میلیون تومان بابت هزینه دانشگاه و هزینه کتاب و خوابگاه  به عبارتی 12 میلیون در چهارسال برای اخذ مدرک تحصیلی و استخدام در شرکت سایپا برای دریافت حقوق 600 هزارتومانی در ازای 8 ساعت در سال95

2-خرید سالیانه 30000 سهم سایپا به مبلغ هر سهم 100 تومان به عبارتی خرید 120000 سهم در چهار سال و گرفتن سود سالیانه 5 میلیون بدون انجام فعالیتی(به عبارتی دریافت ماهانه 400 هزار تومان) درسال 95 

سایپا را به عنوان یک نمونه در نظر گرفتیم شما می توانید فملی,  فولاد مبارکه,  فولاژ , اخابر,  همراه, وپارس ,و پاسار و ....... را در نظر بگیرید و تحلیلی برای آن انجام دهید. کدامیک عقلایی تر و اقتصادی تر است؟

شما بدلیل جبر خانواده و جبر جامعه مجبور هستید به دانشگاه بروید.پس در اینجا حق انتخاب ندارید. اما  در این انتخاب اجباری سعی کنید رشته مناسب و دانشگاه مناسب را انتخاب کنید. قطعا رشته مناسب رشته ای نیست که عموم مردم جامعه از آن صحبت می کنند. زیرا مردم بیشتر به دنبال ظاهر و عنوان هستند تا باطن و محتوا.از نظر عوام مهندسی عنوان  و اسم دارد بعنوان مثال در گروه ریاضی مثلا رشته مهندسی رشته مناسبی نیست. حال در مهندسی ها برق و عمران و مکانیک و..... رشته های مناسبی نیستند.رشته مناسب رشته ای است که در 10 الی 15 سال آینده تقاضا برای کارش وجود داشته باشد و عرضه نیروی کار در آن کم باشد.(ضمنا تا حد امکان سازمان ها به آن نیاز واقعی داشته باشند نه نیاز غیر واقعی. شاید یافتن چنین رشته ای سخت باشد) و هم چنین آن رشته بتواند شما را زودتر با پول و روشهای کسب درآمد آشنا سازد. در خصوص دانشگاه هم خیلی به عنوان دانشگاه توجه نکنید زیرا بعضی دانشگاهها بیشتر دانشجویان را سر کار می گذارند و از دانشجویان چیزهایی می خواهند که اصلا کاربردی ندارد و دانشجویان در دوران تحصیل فکر می کنند با آن فرمولها می توانند فعالیت های آن چنانی انجام دهند در حالی که آن فرمولها و روابط بیشتر بدرد سر کار گذاشتن افراد می خورد. خوب از انتخاب بگذریم اما دقت کنید انتخاب تان صحیح باشد و فقط یادتان باشد وضعیت فردای شما نتیجه انتخاب امروز شما است. و اما اولویت بندی در فعالیت ها.....

اولویت امروز دانشجویان جدی درس خواندن نیست بلکه اولویت اول آنها پیدا کردن راه کاری برای کسب درآمد است. اولویت پیدا کردن محصولی برای ارائه به جامعه و یافتن کار با آن محصول است. در کنار درس هایتان و بصورت موازی اما با اولویت بیشتر به ارائه محصولی بپردازید.شاید اگر امروز فرمولی را یاد نگیرید فردا فرصت یاد گیری آن فرمول باشداما اگر امروز فرصت کسب درآمدی را از دست بدهید فردا دیگر آن فرصت برای تان وجود نداشته باشد. درمباحث بعدی روشهای کسب درآمد را بیشتر توضیح خواهم داد.

برای رهایی از بیکاری و بی درآمدی بجای یافتن شغل بدنبال یافتن مشتری باشید.این جمله طلایی می تواند راه گشای داوطلبان کنکور و پذیرفته شدگان دانشگاه باشد.دانشجویان دانشگاه ها فعلا بدنبال اخذ مدرک تحصیلی و سپس یافتن شغل و بعد از آن ,گرفتن حقوق و درآمد هستند.در حالی که اگر از ابتدای ورود به دانشگاه بدنبال یافتن مشتری و کسب درآمد از مشتریانشان باشند نیازی به یافتن شغل نخواهند داشت. حال چگونه مشتری پیدا کنیم؟برای پیدا کردن مشتری ابتدا باید محصولی برای ارائه داشته باشید. هرگاه شما محصولی نداشته باشید نمی توانید مشتری پیدا کنید. بنابراین در ابتدای ورود به دانشگاه از خود بپرسید من چه محصولی می توانم ارائه کنم تا مشتری داشته باشم؟ پاسخ به این سوال مهم ترین قسمت برای ایجاد درآمد شماست. اگر در ابتدای ورود به دانشگاه محصولی برای خودتان دست و پا کنید تا پایان دوره دانشگاه مشتریانی پیدا می کنید و آنگاه شما هم محصول برای فروش دارید و هم مشتری دارید. به عبارتی شما درآمد خواهید داشت. درآمد نتیجه داشتن محصول و مشتری است. بدون داشتن محصول و مشتری در پایان دوره دانشگاه شما فقط یک مدرک تحصیلی دارید که بابت داشتن آن مدرک, به شما پولی نخواهند داد.در مباحث بعدی روشهای کسب درآمد را بیشتر توضیح خواهم داد.