پکن با چراغ سبز آمریکا با ایران قرارداد بست؟
ساعت 24 - رهبران حزب کمونیست چین رویاهایی دارند که با وسواس و بی رحمی آنها را تعریف کرده و با چراغهای خاموش پیش می برند و در این راه قربانی کردن دیگرا ن برایشان مثل آب خوردن است.همین دو- سه روز پیش بود که خبرگزاری دویچه وله آلمان خبرداداتدیشکده ها اطلاعات درباره قراردادهای چین با 24 کشور را به دست اورده اند و بررسی آنها نشان می دهد رهبران پکن کشورهای درمانده از نظر اقتصادی را با وامهای سخت و سنگین خریداری می کنند.
درباره قرارداد ایران وچین نیز به دلیل اینکه طرف چینی نمی خواهد ماهیت وجزییات قرارداد را منتشر کند این نگرانی ها وجود دارد. از سوی دیگر برخی آگاهان از جمله محمد مهدی بهکیش اقتصاددان ایرانی به نکاتی در پشت پرده از نیت ها و انگیزه های چینی ها اشاره می کند که باید در کانون توجه قرار گیرند. ازجمله این نکات که جای درنگ دارد این حرف دکتر محمد مهدی ببهکیش اقتصاددان ایرانی است که در گفت وگو با دنیای اقتصاد گفته : " بعید است سیاستمداران از مفاد این سند بیاطلاع باشند. اما من میخواهم فرض دیگری را مطرح کنم. ممکن است که چینیها چراغ سبزی از خود آمریکاییها دریافت کرده باشند و برای این سند اقدام کرده باشند. چرا چینیها درست دو ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری ما باید این سند با اهمیت با ایران را امضا کنند؟ چرا چین قبل از اینکه تکلیف برجام مشخص شود این سند را امضا کرده است؟" برخی از مهمترین نکات طرح شده از سوی دکتر بهکیش را به روایت ساعت 24 می خوانید:
یکم- آیا در تفاهم نامه قید و بندهایی برای تجارت ایران با کشورهای دیگر گذاشته شده است؟ اگر چتیت باشد باید گفت دراین صورت چین هم انحصار خرید و هم انحصار فروش کالاهای مهم درایران را به دست می اورد که از عرف تجارت بین الملل به دور است.
دوم-این یک پرسش جدی است که چرا پکن این زمان را برای اعلام قرارداد و امضای ان درنظر گرفته است؟ در زمانی که موضوع برجام و مذاکره در این باره افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و مردم همه منتظرند که مشکلات برجام با توجه به امیدهای بهوجود آمده به واسطه انتخابات آمریکا، امروز و فردا حل و رابطه ما باز هم با غرب هموار شود، خبر امضای سندی منتشر میشود که درست قطب مقابل کشورهایی است که مورد نظر جامعه است. چرا چنین سندی را در آستانه اتفاقات سیاسی ایران (انتخابات ریاستجمهوری) که مشخص نیست رویکرد دولت بعدی به روابط خارجی و تجاری چیست، امضا کردهاند؟ مگر اینکه این موضوع یک بازی بزرگان در سطح دنیا باشد.
سوم- فکر میکنم اگر امضای این سند به این دلیل باشد که افکار عمومی ایران و آمریکا و اروپا درگیر شود. بعید است که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اروپا از مفاد این تفاهمنامه خبر نداشته باشند. گفته میشود که چینیها خواستار عدم انتشار مفاد این سند هستند. به نظر من ممکن است این خواسته به دلیل واکنش افکار عمومی ایران یا حتی افکار عمومی چین باشد وگرنه بزرگان کشورهای مختلف که سیستم اطلاعاتی قوی دارند امکان ندارد از این سند بیاطلاع باشند.
چهارم- من تصور میکنم که موضوعی بزرگتر و مهمتر از آنچه ما میبینیم، مطرح است. توجه داشته باشید که ایران در موقعیت سوق الجیشی بسیار مهمی قرار گرفته است وبعید میدانم که غرب اجازه بدهد حضورش در ایران کمرنگ شود. در نتیجه باید بین غرب و شرق تفاهمی صورت گرفته باشد. شاید در راستای آن تفاهم، چینیها چنین سندی را امضا کرده اند تا آمریکاییها را به سر میز مذاکره خودشان بکشانند و بگویند نفوذ کافی در ایران دارند و از این طریق به تفاهم در مورد موقعیت ایران و خلیج فارس برسند.
پنجم- به نظرم به صرف امضا کردن تفاهم با یک کشور منافعی برای ایران بهوجود نمیآید؛ به جز یکسری هزینه اجتماعی که مردم را به شبهه انداخته و برخی را بدبین تر کرده و دلسوزان مملکت را سردرگم کرده است. دلسوزان مملکت هم در این شرایط نمیتوانند قضاوتی کنند که این سند به زیان یا به نفع کشور است. چرا ما کاری میکنیم که کارشناسان دلسوز را هم با ابهام مواجه کنیم؟
ششم- من معتقدم اگر رابطه با غرب درست نشود، این رابطه با چین ادامه پیدا نمیکند. اینکه در سالهای گذشته چینیها به ما کالا فروختند و از ما نفت هم خریدند درست است؛ اما به چه قیمتی؟ با قیمتهای بسیار غیرمنصفانه. شاید چون در تحریم بودیم این کار را کردهاند.
هفتم-، بنابراین منافع چین ایجاب میکرده که به سمت ما بیاید. در غیر این صورت چرا چین پولهای ایران را برنگردانده است؟ ما مقدار زیادی پول در چین داریم. این کشور در این مدت فقط کالاهایی که خودش تعیین کرده، آنهم با قیمتهای غیرواقعی به ما فروخته است. در روابط بینالملل، منافع حرف اول را میزند نه دوستی. درست است که منافع، دوستی را بهوجود میآورد و روابط فرهنگی را ایجاد میکند که این موضوع یک پروسه طولانی است. اما ما با چین هنوز چنین روابطی نداریم، حتی فرهنگ آنها را نمیشناسیم. رابطه و رفاقتی که ما با اروپاییها داریم بسیار عمیقتر است. حتی رابطه فرهنگی ما با مالزی هم بیشتر از چین است.
هشتم-تفاهم پر ابهام ۲۵ ساله با کشوری نا آشنا برای مردم و قرار دادن آن در مقابل کشورهایی که اکثر مردم آنان را میشناسند و با آنان ارتباط دارند نمیتوانست جز آنچه در این چند روز دیدیم حاصل دیگری داشته باشد. توصیه آن است که هرچه زودتر متن امضا شده منتشر شود تا التهاب جامعه فروکش کند. باید متن تفاهم با چین علنی شود تا قضاوتها واقعی شود. تفاهم پرابهام با چین شوکی بود برای مردمی که آزردهاند از مریضی و عصبانی از فشارهای اقتصادی. این سند امید جامعه به بازگشت برجام و امکان رشد مجدد اقتصادی را از بین برده است