ساعت 24 - هر آدمی که گفت وگوهای وین در باره مسایل ادامه اعمال تحریم ایران از سوی آمریکا و ادامه غنی سازی از سوی ایران و تلاش برای ایجاد تعادل بین این دومقوله را از سوی دوکشور و نیز گروه کشورهای 4+1 دنبال می کند خوب می داند در فرجام کار ایران و آمریکاهستند که باید تصمیم بگیرند.

واقعیت این است که بقیه کشورها با وجودی که اهمیت دارند اما در پشت وپس معادلات ایران و آمریکا نقشی ندارند. در جنین وضعیتی که اکنون د رجریان است معلوم است آمریکا به روسیه ونیز به چین اعتماد ندارد و آنها را کشورهایی می داند که می خواهند از کارت ایران در نبرد با آمریکا استفاده کنند و در هنگام طرح اختلاف به نفع ایران رای می دهند.  از طرف دیگر ایران نیز اتحادیه اروپا را دنباله آمریکا در طبقه بندی بزرگی به نام غرب جای داده و به بی طرفی آنها باور و اعتماد ندارد. بدیهی است هردو کشور ایران و آمریکا حق دارند چنین بی اعتمادی را در نظر و در عمل نشان دهند واز سوی دیگرباید مراقب باشند که گروه کشورهای حاضر در گفت وگوهای وین برای دنبال کردن منافع خود مسیررا تغییر ندهند. از طرف دیگر این تجربه وجوددارد که ایران یا آمریکا اگر مسایل خود را به صورت جزیی و موردی حل کنند و حتی دولتها ی مستقر فعلی هرکدام تعهد بدهند به پیمان بسته شده وفادارند،  اما در عمل نهادهای دیگر و شاید دولتهای بعدی با استناد به قانون های داخلی می توانند  پیمان شکنی کرده  کنند و کار به نقطه اول برگردانند. این تجربه را بارها دیده ایم و به ویژه از سوی دونالد ترامپ رییس جمهور سابق آمریکا انجام شد. علاوه برپیمان شکنی در باره قراردادهای منعقد شده به هردلیل ، در پویش زمان احتمال ناسازگاری در باره مسایل تازه رخ داده بین ایران و آمریکا نیز وجوددارد. البته بروز وظهور اختلاف بین دوکشور یک امر بدیهی است اما وقتی میان دوکشور دیواری از بی اعتمادی به درازای 40 سال کشیده شده است هر مساله تازه احتمال زنده شدن مسایل قدیمی را بیشتر می کند. روشی که  در حال ایران و آمریکا برای حل مساله انتخاب کرده اند الزام به واسطه را همیشه ضروری می کند و این الزام دردسر خود را دارد. پیدا کردن واسطه مورداعتماد در هنگامه پدیدار شدن اختلاف ها که مرضی الطرفین باشد همیشه کار آسانی نیست. در صورتی که گفته شود این واسطه ها  می تواند برخی کشورهای ثابت باشند نیز مساله اصلی را حل نمی کند . کشور یا کشورهای ثابت در هردوره از زمانی ممکن است به یکی از دوکشور گرایش داشته باشد و در عمل درای منافع تعریف شده نیز شوند. بنابر آنچه دربالانگاشته شد در آینده شاید نهادهای اداره کننده ایران و آمریکا به این نتیجه برسند که اولا مسایل را بدون واسطه باهم طرح وحل کنند و ثانیا به جای اینکه درباره مسایل موردی به گفت وگو بنشینند کل مسایل مورد اختلاف را در یک دوره زمانی در میان گذاشته و حل کنند. البته در شرایط فعلی این شاید دور از ذهن باشد چون ایران نیاز مبرم به برطرف شدن تحریم ها دارد و آمریکایی ها نیز نیاز دارند ایران به تعهدات برجامی بازگردد.