بهزاد شيخ
 اين روزها فضاي عمومي جامعه، حال و هواي خاصي دارد. اصولا مردم نشاط بيشتري نسبت به روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و چند سال گذشته دارند. اکنون دوره‌اي است که مردم باور کرده‌اند، تحول در همه چيز از جمله اخلاق، فرهنگ، سياست داخلي و سياست خارجي روي خواهد داد. اما با وجود همه اين توصيفات همچنان اين سوال باقي است که اقتصاد به عنوان بزرگ‌ترين چالش پيش روي رئيس جمهور منتخب چه سرانجامي خواهد داشت.

روزهاي گرم تابستان گرم‌تر از مراسم تحليف و تنفيذ رياست جمهوري نيست. گرمايي ناشي از نيازي که مردممان به آينده خودشان دارند. شايد اين روزها را بايد روزهاي ترديد و پرسش ناميد روزهايي که همه از بيم و اميدشان به دولتي مي‌گويند که دولت تدبير و اميد است. اين روزها شايد آمريکا تحريم‌ها را شديدتر کرده باشد و شايد صحبت‌ها از نفروختن نفتمان در فضاي کنوني جامعه جهاني باشد اما زمزمه‌ها از اميدشان به آينده‌اي حکايت مي‌کند که بخاطرش روزهاي سختي را گذرانده‌اند. اين روزها شايد تورم و گراني آنقدر زياد باشد که دلمان مي‌خواهد در ميدان وليعصر (عج) جيغ بنفش بکشيم، اما اوضاع را به آينده واگذار مي‌کنيم و همگي با هم صبر مي‌کنيم تا ببينيم آخر اين روزها به کجا مي‌رسد.

اين روزها وقتي به دولت آقاي احمدي‌نژاد در حوزه اقتصاد نگاه مي‌کنيم کارنامه‌اي را مي‌بينيم که فراتر از نرخ بالاي تورم چالش‌هايي اساسي با خودش به ارمغان آورده، نرخ بالاي تورم شايد بهانه‌اي است براي سنجش عيار اقتصاد دولت نهم و دهم. اما ارمغان اقتصادي دولت احمدي نژاد براي دولت روحاني چيست؟

اين روزها وقتي به گذشته نگاه مي‌کنيم و مرور مي‌کنيم سفرهاي استاني دولت سابق را، چيزي که يادمان مي‌ماند کلنگ‌زني و افتتاح پروژه‌هاي بدون برنامه و اعطاي وام و تسهيلات متعدد رئيس جمهور سابق است که با نگاه ژرف‌تر، مي‌بينيم دست و دل‌بازي‌هاي احمدي نژاد را که چگونه بدون پشتوانه تسهيلات و وام به بازار تزريق مي‌کرد و انفجار نقدينگي درنهايت با ما چه کرد.

اين روزها وقتي که به گذشته نگاه مي‌کنيم يادمان مي‌آيد هدفمندي يارانه‌ها را که باز هم کلي پول به بازار تزريق کرد و امروزه اين يارانه‌ها جزئي از زندگي مردم شده و ديگر گريزي نيست از پرداخت آن .

 اين روزها وقتي که به گذشته نگاه مي‌کنيم يادمان مي‌آيد هدفمندي يارانه‌ها را که باز هم کلي پول به بازار تزريق کرد و امروزه اين يارانه‌ها جزئي از زندگي مردم شده و ديگر گريزي نيست از پرداخت آن . اين روزها وقتي که مردم به اواسط ماه مي‌رسند، مي‌پرسند که «پس اين يارانه‌ها را کي مي‌ريزند؟» و ديگر يارانه‌ها جزئي از سبد درآمدي و دخل مردم شده است و نمي‌توان اميدشان را نااميد کرد. اما اين روزها وقتي بيشتر به گذشته نگاه مي‌کنيم، مي‌بينيم سياست‌هايي را که هر چه بيشتر پول نقد و نقدينگي به جامعه تزريق کرده که شايد ناشي باشد از انفجار قيمت نفت در سطح بين‌الملل، و حيف از فرصتي که به معضل تبديل شد. اين روزها وقتي به گذشته نگاه مي‌کنيم مي‌بينيم دولتي را که سرخوش و مسرور و بدون تعقل فقط خرج کرد تا ما به امروز برسيم. ايکاش آن روزها دولت، تدبر مي‌کرد تا ما به امروز نرسيم به روزي که تورم موهومي شده و قيمت‌ها از سکه و ارز و خانه و ماشين گرفته تا تخم مرغ و سيب زميني و گوجه و روغن مثل بيد در حال لرزيدن است.

اين روزها وقتي به گذشته نگاه مي‌کنيم دولتي را مي‌بينيم که به يکباره از خواب زمستاني پريده و خودش را وسط عمل انجام شده، گرفتار ديده است و مي‌بينيم که کشوري با اين همه فرصت چگونه التهاب بحران اقتصادي تمام فعاليتهايش را تحت الشعاع قرار داده و به يکباره همه آنچه نبايد اتفاق بيفتد براي ما اتفاق مي‌افتند. اين روزها روزهايي است که اگر بخواهيم خوب نگاه کنيم نقدينگي بدون پشتوانه‌اي را مي‌بينيم که امروزه غول تورم را چاق کرده و مي‌گوييم که ايکاش دولت قبلي به بسترسازي فکر مي‌کرد. اما اين روزهابه چيزهاي ديگري هم فکر مي‌کنيم. اين روزها فکر مي‌کنيم که شايد رئيس جمهور جديد بتواند کشور را از اين مرحله و شرايط نجات دهد. اين روزها فکر مي‌کنيم چه خوب است که دولت جديد (همانطور که وعده داده بود) مرحله دوم هدفمندي يارانه‌ها را به گونه‌اي اجرا کند تا بجاي تزريق پول نقد، عدالت در اختصاص کالاهاي اساسي رعايت شود (مثلا تخصيص کارت هوشمند کالاهاي اساسي) و چه بهتر که همه از يارانه‌ها استفاده کنند. اين روزها فکر مي‌کنيم که چه بهتر است تا دکتر حسن روحاني فضاي اقتصادي را به سمت توليد ببرد و چه خوب مي‌شود تا بهره بانکي کمتر شود تا سرمايه در کار و تجارت خلاصه شود و نه در بانک و سود .

اين روزها مي‌انديشيم که خوب است دولت جديد در همان قدم‌هاي اول سرمايه‌ها را به سمت صنايع جديدتر سوق دهد تا علاوه بر اينکه از اقتصاد سنتي مي‌گذريم، پيشدستي کرده باشيم از رقبايمان در سطح بين‌الملل تا در آينده‌اي نزديک اين ما باشيم که علم صنايع روز را صادر مي‌کنيم. به هر حال اين روزها مي‌گذرد و خاطراتش مي‌ماند و ما دعا مي‌کنيم که رئيس جمهور جديد بتواند اقتصاد کشور را از حالت پر التهاب و متورم به تثبيت در همه چيز برساند تا در اين آرامش، کشور به تعالي برسد و آنوقت ما از اين روزها به نيکي ياد خواهيم کرد.