ساعت 24- درهمه 4 سالی که محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت روحانی حرفی می زد یا رفتاری نشان می داد که از آن بوی تبلیغات به مشام می رسید اورا متهم می کردند می خواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود. این شبهه برای وزیر بهداشت دولت یازدهم نیز وجود داشت اما کسی باور نمی کرد عبدالناصر همتی برای حضوردرانتخابت 1400 ریاست جمهوری تدارک دیده است.

صدا وسیمای جمهوری اسلامی نیز خواسته یا ناخواسته به او در این راه کمک کرد و بیشتر از هرعضوکابینه روحانی با اوگفت وگوهای آسان انجام داد. همتی با تجربه سالها فعالیت در تلویزیون ترفندهای تبلیغاتی را بلد بود و از بانک مرکزی نیز برای نشان دادن خود در نزد افکارعمومی استفاده کرد. ورود او به بانک مرکزی همراه بود با رشد مشکوک قیمت دلار دربازار ارزورسیدن قیمت هردلار به 19 هزارتومان که البته فقط یک روز در این قیمت باقی ماند و معجزه همتی قیمت دلار را به 11 هزارتومان درسال 1398 رساند.  

عبدالناصر همتی با وجودی که سابقه فعالیت در حزب کارگزاران سازندگی داشت ونیز در 16 سال فعالیت دولت های شادروان هاشمی رفسنجانی وهمتی یکی از مقامهای بلند پایه اقتصادی به حساب می امد ونیز درهمین سالهای اخیر دربانک مرکزی رفتار ناامیدکننده ای داشت اما به آسانی احراز صلاحیت شد. احراز صلاحیت همتی و عدم احراز صلاحیت جهانگیری و از آن مهمتر علی لاریجانی این شبهه را ایجاد کرد که او توانسته است نظر مساعد بررسی کنندگان را به دست اورد. در 4دهه تازه سپری شده حضور افراد در پست‌های حساس مدیریتی و اقتصادی معمولا برای بازه‌هایی کوتاه مدت بوده است و با عوض شدن دولت‌ها بسیاری از افرادی که زمانی ذی‌نفوذ به شمار می‌آمده‌اند به حاشیه رانده شده‌اند. با این حال «عبدالناصر همتی» در زمره کسانی به شمار می‌رود که از این قاعده مستنثی بوده‌اند و بیش از چهار دهه که مدیررده بالا بود.  همتی به شکل شگفت انگیزی پس از اینکه 10 روز درسفارت ایران در چین فعالیت کرد به تهران خوانده شد و رییس بانک مرکزی شد.

پرسشی که هنوز جامعه سیاسی ایران فرصت طرح و بحث درباره باره آن پیدا نکرده این است که فرایند و پشت پرده هایی که همتی را به درون مهلکه ومعرکه مبارزه های انتخابت سیزدهم انداخت چه بود ؟ آیا واقعا همتی به تنهایی و در خلوت خود حساب وکتاب کرده بود که می تواند در انتخابت برنده شده و معجزه به نام او اصابت کند؟ دور از ذهن است که همتی به تنهایی چنین رویای بزرگی در سر پرورانده باشد و آنقدررازدار باشد که تا دومااه مانده به انتخابات با کسی در میان نگذاشته باشد. منطق و عقل حکم می کند او رویای خویش را با کسانی درمیان گذاشته باشد تا دست کم در پنهان هم که شده است آمادگی های اولیه فراهم شود. آیا دراین هفته های آخر رییس جمهورروحانی با آن همه فعالیت اطلاعاتی و امنیتی و کابینه ای که نیروهای ورزیده ای درآن فعالیت دارند تغییراتی در گفتار و رفتار همتی نمی دیدند؟ آیا می توان فرض کرد دست کم روحانی وحلقه اول اطرافیانش از قصد او آگاه بوده اند و خواسته اند ناگهان برگ برنده رو کنند؟ آیا در بدبینانه ترین حالت ،روحانی می دانسته است که شاید با فرستادن همتی اردوگاه اصلاح طلبان چند پاره می شود؟ این پرسش را می توان به اصولگرایان نیز تسری داد و پرسید احراز صلاحیت همتی کاری سنجیده وحساب شده از سوی بررسی کنندگان بوده است؟ شاید درهفته ها وماههای آتی فرصت برای طرح این موضوع در سپهر سیاست ایران فراهم شود و راز ورمزهای ورود همتی آشکارشود. اما همتی از سر عمد یا از سر غافلگیریدر جریان مناظره ها  حرفهایی زد وجوری گفت که شماری از اصلاح طلبان را به بیراهه کشاند و آنها به معجزه باورکردندو پشت سر او آمدند. سیدمحمد خاتمی ،مهدی کروبی و غلامحسین کرباسچی هرکدان بخشی از سابقه  و کارنامه اصلاح طلبی را به پای همتی ریختند و آتش زدند و خود و آن کارنامه را نابود کردند.