تحلیلی از طبیبیان درباره دروغ و مالیخولیا درایران
ساعت 24 - یک سفیر خارجی زمان قاجار درایران در گزارش های خود به دولت مربوط نوشته بود برخی ایرانی ها عادت دارند به دروغ گفتن، اما وقتی دروغ آنان رو می شود هم شرمسار نمی شوند.
در سال های اخیر بسیار سخن ها گفته شده و قول ها داده شده که در ظاهر دروغ بوده اند. مثلاً این که حکومت کشور های مختلف زنبیل گذاشتند برای نوبت گرفتن در آموختن شیوه های مدیریت کشوری از ما، نو آوری و تولید عاجل فلان اقلام که از مشابه خارجی بهتر و ارزانتر است، حمایت قلبی مردم کف خیابان کشور های استعماری و منطقه از ما و کارهایمان، بی طرفی و سلامت در فراگرد های سیاسی، کاهش سطح قیمت ها به زودی، اشتغال آفرینی قهرمانانه، ثبات نرخ ارز خیلی زود، مبارزه مواثر با فساد، کنترل و مدیریت کرونا توسط ما که غبطه بسیاری ملت ها بوده و در خواست کشور ها در دریافت تکنولوژی واکسن از ما، تولید میلیون ها دوز واکسن در فلان مدت، توطئه واکسن های خارجی … کسانی که این وعده ها را دادند یا مطالب را گفتند بعد از رو شدن حقیقت هیچ اثری از پشیمانی، شرمساری و تاسف از خود بروز ندادند. آیا تصور می کنید این موارد مصداق ادعای آن سفیر خارجی است؟ نه ، ابدا اگر اینطور باشد .
مسئله چیست و کجا است؟ امروزه روانشناسان متوجه شده اند همه انسان ها کم و بیش دچار توهم و اوهام هستند. بعضاً توهم و اوهام برای زایندگی هنری و فنی و علمی هم مفید است. همگان کم و بیش خیالاتی هستند و دچار ذهنی بعضاً مه آلود و خیال پرداز. به حالت های حاد آن هم مالیخولیا می گویند. ما نشان از این نوع وضعیت را در ادبیات و اشعار خودمان می بینیم، که کار های ادبی بزرگ و بی بدیلی هم هست. برای مثال به این دو بیت شعر زیبا از مولوی توجه کنیم:
دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد
دو صد دریا بشوراند ز موج بحر نگریزد
فلک ها را چو مندیلی به دست خویش درپیچد
چراغ لایزالی را چو قندیلی درآویزد.
این شعر را ترجمه کنید برای یک دانشگاهی یا مهندس صنعتی انگلیسی یا فرانسوی. او می فهمد که گوینده یک قلب می خواهد مانند جهنم اما حتی از آن هم سوزان تر که جهنم را بسوزاند. این قلب بتواند دویست دریا را آشفته کند و از مقابل موج های ایجاد شده هم کنار نرود. تمام آسمان ها را هم مثل گلیمی جمع کند و به جای آن یک چراغ جاودانی آویزان کند.از شما خواهد پرسید این قلب در واقع باید یک ماشین روز قیامت باشد. خواهد پرسید بر آورد شما از آتش جهنم چه میزان بی تی یو است و برای سوزاندن آن آتش چه میزان انرژی لازم دارید و از کجا تامین می کنید. وقتی برای درهم پیچیدن آسمان می خواهید بروید با چه موشکی این سفر را انجام می دهید.خوب، وقتی آن مهندس این پرسش که نشان از دروغ پنداری صحبت ما هست را مطرح کرد آیا غیر از این که به او نگاه می کنیم و شرمنده هم نخواهیم شد چیز دیگری قابل تصور است؟ نه، چون طرف نفهمیده که این ناشی از اوهام و خیالات ما است منظور بدی نداریم.