نگاه بورسبازان به دو ابهام/ بازی هیجان در بورس تهران
به نقل از دنیای اقتصاد ، «همه را به یک چوب میزنند.» این روایت این روزهای بورس تهران است. جایی که وفور معاملهگرانی که بدون تجربه و تخصص تصمیم به سرمایهگذاری مستقیم در بازار سهام گرفتهاند، سبب شده است در یک رخداد که میتواند اثرات متفاوتی برای سهام و صنایع مختلف داشته باشد، حرکتی دستهجمعی را در بورس شاهد باشیم. وجود قوانین غیرکارشناسانهای همچون دامنه نوسان و حجم مبنا چنین الگویی برای معاملات بازار سهام ایران رقم زده و صفنشینی را به رفتاری غالب در بازار تبدیل کرده است.
در حالی با بازگشت نسبی بازار طی دادوستدهای روز دوشنبه، سهامداران بهپایان روزهای سرخ تالار شیشهای امیدوار شده بودند معاملات روز گذشته چهره دیگری را بهنمایش گذاشت. دیروز شاخصکل با ریزش۵۶/ ۲درصدی تا محدوده یک میلیون و ۳۹۱هزار واحد عقب نشست. بهنظر میرسد در کنار واهمههای این روزهای بورسبازان از تداوم افت نرخ دلار با احتمال احیای برجام طی ماههای آینده، حالا تهدید بنیادی شرکتها از سوی بازار جهانی کامودیتیها نیز بهمجموعه ترس سهامداران بورسی افزوده شده است.
اما فارغ از همه این اخبار و رویدادهای اثرگذار بر بازار سهام که طی هفتههای اخیر بهنگرانی سهامداران منجر شده است، آنچه بهریزش بعضا غیرمنطقی شاخصها منتهی شده، نگاه غیرکارشناسانه بهاتفاقات و حرکتهای تودهوار نشات گرفته از قوانینی همچون دامنه نوسان وحجم مبنا است که یک روز صعود دستهجمعی سهام را در پی دارد و روز دیگر سرخپوشی یکپارچه.
منطق؛ نیمه گمشده بورس
یکی از نکاتی که این روزها کارشناسان و تحلیلگران بورسی را شگفتزده کرده، تشکیل مجدد حرکتهای تودهوار اینبار در صفهای فروش است. هر چند این مهم تازگی ندارد و در دورههای مختلف بازار سهام مشاهده شده است اما بازهم سبب شگفتی میشود. درست است که نوسان در ذات هر بازار سرمایهگذاری قرار دارد اما این نوسان باید بر اساس منطق و اصول باشد. در حالحاضر نرخ بهره، مذاکرات برجامی، وضعیت بازار ارز، آینده نامطمئن بازارهای جهانی و امثال آن به هراس بورسبازان انجامیده است اما باید توجه داشت حالا که سرمایهگذاران تصمیم گرفتهاند بهصورت مستقیم در جریان دادوستد سهام مشارکت کنند، لازم است تا هر سهم و نماد را بر اساس متغیرهای بنیادی اثرگذار بر آن تحلیل کنند و «تمام بازار را با یک چوب نزنند.» اما آنچه این روزها میبینیم سوختن تر و خشک با یکدیگر است. گویا سهامداران به این نکته واقف نیستند که هر اخبار و رویداری اثر خاص خود را بر سهام گروههای مختلف میگذارد و حتی در یک صنعت نیز نمادهای زیرمجموعه ممکن است اثرات غیرمشابهی از یک اتفاق بپذیرند. یک خبر برای کل بازار و سهام و صنایع لزوما بد نبوده و از اینرو نمیتوان با هیچ دیدگاه و نظری افت و اخیر قیمتها را توجیه کرد. همانطور که در رالی ابتدای سال ۹۹ امکان توجیه صفهای خرید و رشدهای افسارگسیخته وجود نداشت. البته پربیراه نیست اگر بگوییم وجود قوانین غیرکارشناسانهای همچون دامنه نوسان و حجم مبنا چنین الگویی برای معاملات بورسی رقم زده است، جاییکه صفنشینی بهرفتاری غالب در بازار تبدیل شده و بهنظر میرسد تا اصلاحنشدن برخی قوانین نمیتوان امیدی به تحلیلیشدن معاملات سهام داشت.
باد نامساعد از بازار جهانی
بازارهای سهام آسیا و بازار کامودیتیها در معاملات روز دوشنبه در واکنش بهنگرانی در رابطه با خبر ورشکستگی احتمالی شرکت چینی، تحتفشار فروش قرار گرفتند و یوآن در مقابل دلار تضعیف شد. هرچند در معاملات روز سهشنبه فضای بهتری بر بازارهای جهانی حاکم است و اندکی از افت دوشنبه آنها جبران شد اما تحلیلهای مثبتی از روند آتی بازارهای جهانی شنیده نمیشود. شرکت اورگرند کشور چین بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری در حوزه املاک، با بدهی ۳۰۰ میلیارد دلاری تبدیل بهبدهکارترین شرکت ساختمانی در جهان شده است. سقوط این شرکت میتواند بهبازارهای دیگر سرایت کند و اقتصاد چین را با چالش بزرگی مواجه کند. این شرکت توانایی پرداخت پول بهتامینکنندگان مصالح را از دست داده است. افت قیمت املاک این شرکت را با مشکلات شدید نقدینگی مواجه کرده و برخی بانکها نیز از پرداخت وام بهاین شرکت سرباز زدهاند. سهام این شرکت در معاملات روز دوشنبه، ۴درصد افت کرد. با توجه بهپیامدهای گسترده ورشکستگی این شرکت چینی، سرمایهگذاران انتظار دارند که دولت از سقوط این شرکت جلوگیری کند. تعطیلات عمومی در چین، تایوان و کرهجنوبی نیز در حجم پایین معاملات بیتاثیر نبوده است. این وضعیت بهبازارهای کالایی نیز سرایت کرد تا مس با افت حدود ۳درصدی در معرض سقوط از مرز ۹هزار دلار بر هر تن قرار گیرد و دیگر فلزات نیز شرایط مشابهی را تجربه کنند. قیمت سنگآهن نیز همچنان در مسیر نزولی در معاملات هفته جاری بهزیر ۱۰۰ دلار رسید. قیمت سنگآهن در چین بهمحدوده ۹۲ دلار رسیده است. سقوط قیمت سنگآهن، شرکتهای بزرگ سنگآهن استرالیا را تحتفشار قرار داده است بهطوری که حدود ۱۰۹میلیارد دلار از ارزش سهام ۳ شرکت بزرگ ریوتینتو، بیاچپی گروپ و فورتسیکو گروپ از دست رفته است.اما دلیل توجه سهامداران بهوقایع رخ داده در بازارهای جهانی چیست؟ ذکر این نکته شاید تکراری باشد که بیش از ۶۰درصد از ارزش کل بازار سهام در اختیار شرکتهای کامودیتیمحور است که بهطور مستقیم از تغییرات نرخ جهانی فلزات و موادمعدنی اثر میپذیرند، از اینرو هر تکانهای در آنسوی دنیا میتواند بورس تهران را نیز پرنوسان کند. حالا باید دید چه وضعیتی در انتظار بازارهای جهانی خواهد بود و البته با درنظرگرفتن تمامی شرایط، چه تغییری در شرایط بنیادی شرکتهای کامودیتیمحور بورس تهران ایجاد خواهد شد.
فروش حقیقی؛ فرار یا تامل؟
یکی از نکات حائز اهمیت در جریان معاملات روز سهشنبه ۳۰ شهریورماه مربوط بهخالص تغییر مالکیت سهام بورسی میشود. بخشی که میزان فعالیت و تحرک اقشار مختلف اعم از حقیقی و حقوقی را در بورس نمایان میکند. روز گذشته شاهد رشد ۶۳۴ میلیارد تومانی خرید حقوقیها نسبت بهروز کاری ماقبل از آن بودیم.بر این اساس طی دادوستدهای روز سهشنبه حقوقیها تمامقد ظاهر شدند و توانستند ۸۹۴میلیارد تومان سهام از پرتفوی سهامداران خرد را وارد سبد سرمایهگذاری خود کنند. خالص خرید مثبت حقوقیها در گروههایی اعم از فرآوردههای نفتی، فلزات اساسی، بانکها، کانه فلزی، محصولات شیمیایی، خودرو و ساخت قطعات، چند رشتهای صنعتی و مواردی از این قبیل صورت گرفت.