ساعت 24 - داستان عجیب نرخ تبدیل ارزهای معتبر به ریال ایران از سال ۱۳۶۸ با شکل و ماهیت یکسان اتفاق می‌افتد و روسای‌ بانک مرکزی‌، وزیران اقتصادی و نیز روسای‌جمهور دولت‌های پس از جنگ هرگز تغییری در نگاه‌، رفتار و گفتار خود نمی‌دهند.به این معنی که اگر قیمت ارزهای معتبر در بازار ارز و در بازار آزاد برخلاف وعده‌ها و برخلاف امیدآفرینی‌های افراد حقوقی یادشده به جای کاهش راه افزایش را در پیش بگیرند همان حرف‌های تکراری همیشگی و همان تصمیم‌های بی‌اثر و شکست‌خورده را می‌بینیم و می‌شنویم.

در این دوره ۳۲ سال روسای‌جمهور ابتدا می‌گویند وضعیت ارزی کشور نسبت به گذشته بهتر است و هیچ تغییر معناداری در شاخص‌های کلان اقتصادی رخ نداده است که موجب شود نرخ تبدیل ارزهای معتبر از جمله دلار افزایش تازه‌ای در برابر دلار را تجربه کند. روسای‌جمهوری می‌گویند با توجه به افزایش درآمد ارزی قیمت دلار باید برعکس اتفاق افتاده در بازار راه کاهش را تجربه کنند.ریاست بانک مرکزی در اختیار هر فردی باشد برای پایین کشیدن نرخ تبدیل دلار به ریال ابتدا با فروش ارز به قیمت زیر قیمت بازار ارز کوشش می‌کند قیمت کف بازار را بشکند و در عمل می‌بیند این ارزپاشی به زیان دولت و بانک مرکزی است و دلار در کف بازار راه خود را سپری می‌کند.پس از آن رییس بانک مرکزی نیز از طرح‌های تازه برای جمع کردن صف در کف بازار خبر می‌دهد و حرف‌های رییس‌جمهور را تکرار می‌کند که وضعیت درآمد ارزی امسال نسبت به سال پیش بسیار بهتر است و نیز می‌گوید قیمت‌های کف بازار قیمت‌های غیرواقعی است و نباید در حالی که حجم دادوستد در بازار آزاد ۵ درصد کل دادوستد است رهبری بازار را در اختیار داشته باشد.

دولت‌های پنجگانه از دولت شادروان اکبر هاشمی‌رفسنجانی تا دولت سیدمحمد خاتمی اصلاح‌طلب تا دولت مدعی گسترش عدالت احمدی‌نژاد و نیز دولت به ظاهر اعتدالگرای روحانی تا دولت آقای رییسی بدون کم و کاست در برابر نافرمانی بازار دلار همین حرف‌ها را بدون هیچ تغییری در ماهیت بر زبان آورده و پس از آن دو یا سه کار دیگر کرده‌اند.یک کار این بوده است که گروهی را در بازار به عنوان برهم‌زننده بازار ارز دستگیر کرده و سپس دستور داده‌اند رسانه‌ها نباید قیمت‌های بازار آزاد ارز را منتشر کنند و به صرافی‌ها نیز دستور داده‌اند در فروش و خرید ارز سخت‌گیری بیشتری را در دستور کار قرار دهند.اما همه این سخنان را در همه ۳۲ سال سپری‌شده یک مقام میانی در دولت بدون اینکه بداند بر باد می‌دهد مثل این سخنان مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو که گفته است «از اردیبهشت سال گذشته به دلیل کمبود شدید منابع ارزی و فقدان تامین ارز لازم برای صنایع دارویی، لاجرم رو به اولویت‌بندی تخصیص ارز آوردیم تا از وقوع کمبودهای گسترده جلوگیری شود.» کاش دولت آنقدر ارز داشت که می‌توانست بازار را در یک دوره دست‌کم یک‌ساله با انواع ارزهای معتبر بیش از نیاز بازار ارز لبریز کند و قیمت ارزهای معتبر با ملاحظه واقعیت افزایش ارز به سوی پایین می‌افتادند اما به نظر نمی‌رسد این گونه باشد. آیا باید منتظر باشیم «جمشید بسم‌الله»‌های تازه‌نفس‌تری را مسوول افزایش قیمت دلار معرفی کنیم؟