عضو هیات مدیره انجمن سنگ‌ آهن از اجحاف شرکت های فولادی در قیمت و خرید محصول به تومان و فروش به دلار گلایه کرد .

 

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، هادی گلزار با اشاره به اثر اجحاف قیمت خریداری هر تن سنگ آهن به نرخ 1.6 میلیون تومان توسط تولید کنندگان شمش فولاد و فروش محصول با قیمت‌های همپای نرخ جهانی به تسنیم اعلام کرد : با 100 میلیون تن سنگ‌ آهن، 28 میلیون تن شمش فولاد تولید می‌شود و برای تحقق برنامه تولید 50 میلیون تنی شمش لازم است تولید سنگ‌آهن دو برابر شود که اگر از معدنکاران حمایت نشود این افزایش تولید اتفاق نخواهد افتاد و در نهایت، فولادسازان برای تأمین مواد اولیه دچار مشکل خواهند شد.

حذف رانت و فساد در زنجیره فولاد

دولت برای متعادل‌ سازی سود در کل زنجیره تولید سیاستی اتخاذ کرده است. طبق آخرین تصمیمات دولت، قرار است تولیدات زنجیره فولاد از کنسانتره به بعد در بورس کالا عرضه شود. با عرضه محصولات  فولادی در بورس کالا و تعیین قیمت، منافع تولیدکننده صنایع بالادستی که سال‌ها زیر پا گذاشته می‌شد و باعث زیان‌های مستمر بخش تولید شده بود، تأمین خواهد شد.

هرگونه دخالت و پایین نگهداشتن دستوری قیمت‌ها سرانجام به ضرر خریدار تمام می‌شود. وقتی بخشی از تولید ضعیف نگاه داشته شود و با زور و اجبار هزینه‌های تولید آن بخش پرداخت نشود، کم‌ کم قدرت تولید در آن بخش نیز کاهش می یابد. بنابراین شاید فولادی‌ها بتوانند چند سالی سنگ‌ آهن ارزان بخرند اما در بلندمدت اساساً سنگ‌ آهنی تولید نخواهد شد که بتوانند خریداری کنند.

تولید سنگ‌آهن فقط برای نیاز فعلی بازار کافی است

اگر بنا باشد معدن کاران تولیدات را همواره با زیان بفروشند بطورقطع این افزایش تولید رخ نخواهد داد و فولادسازان برای تولیدات ناگزیر به استفاده از مواد معدنی وارداتی با قیمت‌های بسیار بالا خواهند شد. برای تولید 50 میلیون تن شمش فولاد، 120 میلیون تن کنسانتره و 180 میلیون تن سنگ‌ آهن نیاز است. اکنون تولید سنگ‌ آهن کمتر از 100 میلیون تن است.

بنابراین فولادی‌ها به تومان سنگ‌ آهن می‌خرند و به دلار شمش صادر می‌کنند درصورتی‌که بیش از 70 درصد هزینه‌های معدن به دلار است. اگر صنایع بالادستی دچار زیان شود و تولید در آن بخش کاهش یابد کل زنجیره دچار خسران خواهد شد و این زیان حلقه به حلقه بسط خواهد یافت.

کارشکنی فولادی‌ها مقابل تصمیم متعادل‌سازی قیمت

بررسی شرایط بازار، دولت را سرانجام به این نتیجه رساند تنها در صورت تعادل قیمتی در کل زنجیره و تقسیم سود عادلانه بین حلقه‌ها است که رشد تولید اتفاق می افتد. به همین دلیل نیز پس از سال‌ها اجحاف به بخش معدن تصمیم به متعادل‌سازی قیمت‌ها گرفت. این تصمیم به مذاق فولادی‌ ها که سال‌ها است از سود بادآورده و بی‌ضابطه ای استفاده می‌کردند، خوش نیامد و شروع به کارشکنی کردند. اگر بنا است حمایتی صورت گیرد باید کل زنجیره حمایت شود. زیرا اینکه یک بخش را لاغر و زیان ده نگه داشت و یک بخش را فربه و سرشار از سود کرد، نهایتاً به زیان کل مجموعه تولید منجر خواهد شد.

امروزه مشکل جدی در تولید سنگ‌آهن، نبود اکتشافات، کمبود ماشین‌آلات سنگین معدنی و مستهلک بودن تجهیزات معدنی وجود دارد لذا در این شرایط منطق حکم می‌کند بخش معدن حمایت شود تا بتواند از مرحله زیان عبور کرده و به رشد تولید برسد.