کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه دولت ها بزرگترین ریسک بورس هستند، اعلام کرد پیش بینی زمان رشد پایدار بازار ، نامعلوم و مبهم است .

 

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، مهدی سوری درباره وضعیت نوسانی هفته های اخیر بازار سهام با انتشار مطلبی تحت عنوان "مقصر ریزش فرسایشی بورس چه کسی است؟" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: با توجه به وضعیت غیرطبیعی اقتصاد، طبیعی به‌نظر می‌رسد که بازار سهام رفتاری همانند نوسانات چند روز اخیر را نشان دهد و شاخص‌ها در محدوده فعلی نوسان پیدا ‌کنند.

هر چند اتفاق جدیدی در بورس تهران رخ نداده اما بازاربا برخی بلاتکلیفی ها مواجه بوده و برخی فعالان معتقدند افت شدید قیمت سهام طی چند وقت گذشته به گونه‌ای بوده که از منظر‌های متفاوت سودآوری دارایی، انتظار افت بیشتری نمی‌رود. از طرفی دیگر جامعه خوش‌بین نیست که با بازگشت اعتماد از دست رفته و تزریق پول تازه به گردونه معاملات سهام همراه باشد.

پیش بینی نامعلوم از زمان رشد بازار

زمانی که بازار انتظار صعود یا نزول شدیدی ندارد، نوسان در محدوده مشخص، طبیعی ارزیابی می‌شود. اغلب کارشناسان بازارسرمایه، انتظار رشد قیمت سهام را برای سال۱۴۰۱ دارند اما اتفاق‌نظر بر روی زمان وجود ندارد. به‌عبارتی برای اینکه بازار بتواند در مسیر رو به صعود قرار گیرد نیازمند منابع تازه است ولی تا زمانی که اعتماد مردم به‌طور مجدد جلب نشود منابع پایداری وارد بازار سرمایه نخواهد شد.

هر چند ممکن است برخی سرمایه‌گذاران برای کسب سود کوتاه‌ مدت وارد شود اما چنین رفت و آمد‌هایی یقینا روند‌ساز نخواهد بود. درعین حال یکی از شروط روندسازی بورس می‌تواند ورود و ماندگاری پول در بخش مولد اقتصاد باشد. صاحب‌نظران و کارشناسان بازار سرمایه سال‌ها است درخصوص چگونگی بازگشت اعتماد سرمایه‌گذاران، راهکار‌های کاربردی ارائه می‌کنند اما واقعیت این است که برای بسیاری از اقدامات دیر شده است. 

اجرای راه‌کار‌ها می‌تواند در بازگشایی گره بورس مثمرثمر واقع شود منتها تفاوت حال‌حاضر با سال‌های گذشته در این است که مسیر سختی پیش‌روی سیاست گذاران قرار گرفته و متاسفانه ناامیدی‌ها در فضای اقتصادی نسبت به گذشته بیشتر شده است. سیاست گذاران وعده‌‌هایی در خصوص برون‌رفت از شرایط نابسامان بازار سهام داده‌اند که عملی نشده است.

با این اوصاف هر چند شرایط فعلی سهام نامطلوب نیست اما سال ۱۴۰۱ سال بهتری برای بورس تهران پیش‌بینی می‌شود. همچنین به دلیل نا مشخص‌ بودن تصمیمات سیاست گذاران نمی‌توان زمان مشخصی را برای بازگشت بازار اعلام کرد. کسب سود بیشتر از تورم و سود بانکی برای بازارسرمایه در سال آینده دور از انتظار نیست.

دولت ها بزرگترین ریسک بورس

به‌نظر می‌رسد فضای کسب‌ و کار و به‌طور کلی اقتصاد، نیازمند ثبات و پیش‌بینی‌پذیری بوده و دولت، بزرگ‌ترین ریسک بازار سرمایه ایران است. موضوع دولت فعلی، قبلی یا بعدی نیست. سیاست گذاران متاسفانه هر روز تصمیم‌گیری جدید می گیرند در حالی که اگر تصمیمات مشخص و اطمینان ۲ تا ۴ ساله از ثبات تصمیم‌گیری‌های دولتی پیش‌روی سرمایه‌گذاران باشد یقینا می‌توان از امنیت سرمایه‌گذاری صحبت کرد. 

اواخر تابستان و اوایل پاییز سال قبل به سهامداران توصیه می‌شد در جریان معاملات ، حد ضرر را رعایت کنند. در چنین زمانی توصیه به سهامداران از جایگاه مشخصی برخوردار بود اما اکنون توصیه به سرمایه‌گذارانی که متحمل زیان‌های شدیدی شدند و در مواردی هم مقصر نبودند بی‌انصافی است.

سهامدارانی که ۶۰ تا ۷۰‌درصد در ضرر هستند تمام ذهن را معطوف به جبران زیان می‌کنند. این قشر از سرمایه‌گذاران مقصر نیستند و اکنون نیز نمی‌توان توصیه به فروش یا عدم‌فروش سهام کرد. چراکه زیان قابل‌توجهی در زمان طولانی متحمل شده‌اند. 

تحلیل سهام و رفتار سنجیده برای افرادی کاربرد خواهد داشت که تصمیم به سرمایه‌گذاری در شرایط عادی گرفته‌اند نه به زیان‌دیدگان. باید به مسوولان توصیه کرد سیاست گذاری‌ها به‌نحوی صورت پذیرد که مردم متحمل ضرر و زیان این‌چنینی نشوند. 

ورود قیمت‌های جهانی به‌صورت‌های مالی هم مستلزم گذر زمان است. این فاصله زمانی توام با پایداری قیمت‌های جهانی از نکات مهم در محاسبات فعالان محسوب می‌شود اما گاه نگاه تنگ‌نظرانه‌ای در سیاست گذاری داخلی بروز می‌کند که با اظهارات چند‌ماه اخیر برخی مسوولان،متاسفانه تشدید هم شده است.

مردم احساس می‌کنند در صورتی‌که سود یک شرکت تحت هر دلیلی افزایش پیدا کند، سریعا مسئولی درخصوص چرایی این رویداد اظهارنظر می‌کند و در پی این اقدام، قانونی در راستای کاهش سود صنعت یا شرکت مورد نظر تصویب می‌شود. در این میان قیمت گاز در ایران با آمریکا برابر شده در صورتی‌که قاعدتا دولت نمی‌تواند گاز را با قیمتی حتی نصف قیمت فعلی به کشور دیگر بفروشد اما با این استدلال که شرکت داخلی می‌تواند به سودآوری برسد، گران‌تر به فروش می‌رسد. 

اثر مخرب و ماندگار تعریف هزینه بر اساس حاشیه سود و ارزش‌افزوده

مادامی که نظام تعریف هزینه بر اساس حاشیه سود و ارزش‌افزوده باشد یقینا از بهره‌وری جلوگیری می‌شود. همیشه هدر دادن منابع و بد عمل‌‌ کردن از صرفه اقتصادی بیشتری برخوردار است.

به طور مثال تا زمانی که قیمت گاز سوخت از گاز خوراک ارزان‌تر محاسبه شود، مصرف خانگی نیز با مصرف صنعتی در ارقامی غیر قابل‌مقایسه باشد یقینا مشکلات ادامه دارد و سرمایه‌گذاران دیگر اعتمادی ندارند در اثر فعالیت شرکت یا قیمت‌های جهانی بتوانند سودی دریافت کنند.