بورس چگونه به اینجا رسید؟

 معاملات بهمن‌ماه در بورس طی شرایطی آغاز شد که واهمه فعالان بازار سهام از شدت‌گرفتن احتمال اعمال عوارض و مالیات بر صادرات محصولات پتروشیمی اثری جدی بر معاملات شرکت‌های مذکور داشت و سبب شد تا نمادهای این شرکت‌ها در بازار یاد شده صف‌فروش شوند، با این‌حال یک روز بعد از مصاحبه رئیس‌جمهور و وعده او درخصوص حمایت از بورس، بازار به یکباره بدون بروز هیچ اتفاق مهم بنیادی با افزایش تقاضا مواجه شد. افزایشی که اگر از برخی روزهای آن بگذریم در کل نشانه چندانی از بازگشت اقبال عمومی به سمت بازار سهام در خود نداشت و صرفا به واسطه افزایش خرید حقوقی‌ها در بازار اتفاق می‌افتاد. همین امر سبب شد تا فضا برای خروج شتابان سرمایه از این بازار فراهم شود. بورس تهران که برای بیش از 14‌ماه درگیر امیدواری‌های تلخ و بی‌حاصل بود، در مواجهه با تقاضای دستوری حقوقی‌ها که بیشتر هم در جهت حمایت از نمادها و گروه‌های شاخص‌ساز ایجاد شده بود، در نهایت به سمتی رفت که در آن سرمایه‌گذاران حقیقی بیش از پیش فرار را بر قرار در این بازار ترجیح دهند و به آسانی سهام خود را به خریداران حمایت‌گر به فروش برسانند.

در این میان نمادهایی هم بودند که تقاضای موثر حقیقی را داشته باشند. با این حال آنچه در کلیت بازار اتفاق افتاد و در آرشیو آمار معاملات «دنیای‌اقتصاد» به ثبت رسیده حکایت از آن دارد که بازار در این روزها در بیشتر صنایع فروش حقیقی‌ها را شاهد بوده است. بررسی‌ها حکایت از آن دارد که طی یک‌ماه گذشته مبلغ 5‌هزار و 844 میلیارد‌تومان از پول سرمایه‌گذاران خرد با فروش سهام آنها به حقوقی‌ها از بازار خارج شده است. این در حالی است که در این مدت ارزش معاملات خرد به‌طور میانگین از 1999 میلیارد‌تومان در هر روز فرار‌تر نرفته است. بررسی‌ها حکایت از آن دارد که با توجه به این حجم از خروج پول و چنین ارزش معاملات پایینی، احتمالا بازار سهام وارد دوره خواب معاملاتی شده و تا زمانی که عامل اثر‌گذاری در آن تغییری محسوس نداشته باشد، احتمالا به همین وضعیت با قدرت ادامه خواهد داد.  اما چنین رخوتی چگونه به جان بازار سهام افتاد و چرا بورس عملکرد خود در یازدهمین‌ماه از سال ‌را با ثبت نوسانی نزدیک به صفر‌درصد به پایان می‌برد؟ دلیل این امر را می‌توان در همان رونقی جست‌وجو کرد که تقریبا در دهه نخست این ‌ماه شاهد آن بودیم. بورس که تا قبل از افزایش قیمت‌ها در ابتدای‌ماه جاری در سراشیبی نزول قرار داشت و حتی کانال 2/ 1میلیون واحدی را نیز به‌طور موقت از دست داده بود در بیشتر روزهای بهمن‌ماه به‌جای آنکه روند صعودی روزهای نخست را پی بگیرد بدون افزایش تقاضای موثر از جالب حقیقی‌ها صرفا تعادل عرضه و تقاضا در حجمی اندک را به نظاره نشسته بود. مشکل این بود که در طول این مدت همچنان عدم‌اطمینان ناشی از سرنوشت احیای توافق هسته‌ای پابرجا بود و تمامی آنچه را که به همین توافق مربوط است در هاله‌ای از ابهام قرار داده بود.  از سوی دیگر تحرکات دلار در بازار آزاد دیگر اثر روانی قبلی را در بین فعالان این بازار نداشت و همین امر سبب شد  مانند ‌ماه‌های قبل افزایش یا کاهش را به دلیل این نوسانات شاهد نباشیم. همین امر سبب شد تا با افزایش نسبی قیمت سهام و تخلیه شدن هیجانات در دهه نخست بهمن‌ماه شاخص بورس درجا بزند و بیشتر روز‌ها را با نوسان‌های زیر یک‌دهم ‌درصد سپری کند.

دوگانگی نمادها

 با این حال نمی‌توان منکر این حقیقت شد که بازار سهام همچنان تحت‌تاثیر مذاکرات احیای برجام قرار دارد. در این شرایط اگرچه دیگر تصور خام همسویی بی‌چون و چرای بورس و تورم از بین رفته، با این حال نگاهی تحلیلی همچنان در بطن این بازار در جریان است. دقیقا به همین دلیل است که در همین فضای نا‌مناسب بازار همچنان برخی از نمادها هرچند انگشت‌شمار صف‌خرید می‌شوند و برخی دیگر به دور از هر نوع هیجان می‌توانند با افزایش یا کاهش قیمت منطقی روبه‌رو شوند، با این‌حال باید توجه کرد که متناسب با آمار فضای کلی بازار سهام نیز بر همین نمادها اثر می‌‌‌‌‌‌گذارند. در نگاهی کلان‌تر می‌توان انتظار داشت که با نزدیک‌تر شدن به احیای برجام یا انجام توافقی تازه فضای بازار تا حدودی دوگانه شود. همان‌طور که در بهمن‌ماه شاهد بودیم و در‌ ماه‌های قبل از آن نیز تا حدودی مشهود بود، در صورت توافق می‌توان انتظار داشت که بازار در کوتاه‌مدت عکس‌العملی دوگانه نسبت به نمادهای موجود داشته باشد. در چنین شرایطی انتظار می‌رود که بازار نسبت به نمادهای عمدتا ریالی که از قِبَل توافق منتفع می‌شوند عکس‌العمل مناسبی نشان دهد، در واقع می‌توان این‌طور تلقی کرد که برداشته‌شدن تحریم‌ها می‌تواند در لایه نخست بر نمادهایی نظیر بانکی‌ها و خودرویی‌ها اثر بگذارد. حافظه تاریخی بازار حکایت از آن دارد که سرمایه‌گذاران در سال‌94 و همزمان با نزدیک شدن به توافق، تقاضای مناسبی را در این دو گروه ایجاد کرده و توانستند در روزهای منتهی به توافق موسوم به برجام رشدی مناسب را در بازار سهام رقم بزنند. دلیل این امر این است که نیاز مبرم ایران به‌دسترسی به منابع مالی شبکه بانکی بین‌المللی بانک‌های ایرانی را در شرایطی قرار می‌دهد که باید در خط‌مقدم استفاده از فواید رفع تحریم قرار بگیرند. از سوی دیگر در ‌ماه‌های اخیر این امیدواری ایجاد شده که بانک‌ها به سبب کاهش ریسک‌های خود و  دسترسی به منابع ارزی بتوانند با نرخ بالاتری نسبت به سال‌های قبل منابع ارزی را تسعیر کنند. همه اینها موجب شده که این گروه در کنار خودرویی‌ها که آنها هم به سبب رفع تحریم می‌توانند به تکنولوژی روز و هزینه‌های کمتر دسترسی داشته باشند، مورد‌توجه فعالان بازار قرار گیرند. در کنار این دو گروه عمده نیز می‌توان انتظار داشت که در صورت حصول توافق بادوام نمادهای ریالی کوچک نیز باکیفیت درآمد‌زایی بهتری در سال‌های آتی به فعالیت خود ادامه دهند؛ چراکه با بهبود شرایط اقتصادی می‌توان امیدوار بود بخشی از قدرت خرید ازدست‌رفته مردم در سال‌های اخیر بتواند در سال‌های پیش‌رو جبران شود. همین امر سبب شد تا در طول بهمن‌ماه نیز هرچند اندک اما در برخی از نمادهای کوچک بازار شاهد بهبود تقاضا و افزایش قیمت باشیم.