تحولات جدید سرمایه گذاری در فوتبال و پیشنهاد ورود صندوق ها به سهامداری
یک کارشناس با اشاره به تحولات جدید حوزه سرمایه گذاری در پرطرفدارترین ورزش جهان ، پیشنهاد ورود صندوق های سرمایه گذاری به ترکیب سهامداری استقلال و پرسپولیس داد .
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، میلاد خوش زبان دکترای حرفهای (DBA) مالی در پی پذیره نویسی سهام استقلال و پرسپولیس با انتشار مطلبی تحت عنوان " بورس و فوتبال " در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بر کسی پوشیده نیست که سوگلی ورزشهای دنیا فوتبال است. پس طبیعی است این ورزش توجه سرمایهگذاران نهادی زیادی را به خود جلب کرده باشد.
به اعتقاد بلومبرگ، فوتبال هدف بزرگ بعدی شرکتهای مالی است. این روزها حتی گاهی تقابل دو تیم به معنی تقابل دو نهاد مالی است. بهعنوان مثال شرکت مدیریت سرمایهگذاری الیوت (Elliott Management Corporation) سال ۲۰۱۸ باشگاه آثمیلان ایتالیا را به تصرف درآورد یا شرکت سرمایهگذاری جایگزین آرس (Ares Management Corporation) سهامدار ۳۴ درصدی اتلتیکو مادرید است.
حمایت بانک سرمایهگذاری بزرگ دنیا یعنی جیپیمورگان (J P Morgan) از طرح سوپرلیگ اروپا که واکنشهای شدیدی را در پی داشت و به سرانجام نرسید، یکی دیگر از این نشانهها است. تنها با اعلام خبر سوپرلیگ بود که سهام دو باشگاه منچستر یونایتد و یوونتوس به ترتیب ۹ و ۱۹درصد رشد کردند و پس از اعلام خبر ملغی شدن سوپرلیگ نیز از ارزش سهام آنها کاسته شد.
تمایل سرمایهگذاری خصوصی و و صندوقهای پوششی برای باشگاهداری
پس از ورود فوتبالیستهای سابقی مثل دیویدبکام، اشخاص حقیقی متمول و البته پترو دلارهای شیوخ خاورمیانه به عرصه باشگاهداری به نظر میرسد این بار نوبت ورود سرمایهگذاری خصوصی (Private Equity یا به اختصار PE) و صندوقهای پوششی یا همان هج فاندها (Hedge Funds) به پرطرفدارترین ورزش جهان است.
روندی که به نظر میرسد تشدید شده و نهادهای مالی بزرگ دنیا احتمالا در آینده سرمایهگذاری بیشتری در این زمینه انجام خواهند داد. سرمایهگذاری توسط این نهادها به شیوههای مختلفی از جمله وام دادن، خرید حق پخش، خرید تیمهای کوچک، خرید بخشی از سهام تیمهای بزرگ و... انجام میشود. حتی در مواقعی این سرمایهگذاری میتواند بر روی یک لیگ انجام شود. همانند قراردادی که بین لالیگای اسپانیا و شرکت سرمایهگذاری خصوصی سی وی سی کپیتال (CVC Capital Partners) شکل گرفت.
سرمایهگذاری بر روی یک لیگ به آن معنا است که وابستگیای نسبت به عملکرد مالی یا فنی یک تیم وجود ندارد و نیازی به نگرانی درباره هزینههای مربوط به خرید و جذب بازیکن یا قرارداد با حامیان مالی باشگاه نیست. چراکه با در اختیار داشتن حق پخش لیگ، جریان درآمدی مطمئن وجود خواهد داشت.
یکی از مشاوران شرکت دیلویت (Deloitte) معتقد است قرارداد سی وی سی و لالیگای اسپانیا از آن دست معاملات مهمی است که منجر به ارتباط بیشتر بین شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی و لیگهای فوتبال اروپایی خواهد شد. اگرچه باید به این موضوع هم توجه داشت که روش کسب و کار فوتبال کمی پیچیده و سخت است و همین موضوع ریسک سرمایهگذاری در این حوزه را بالا میبرد. چراکه ضمانتی برای تحقق همه درآمدهای پیشبینیشده وجود ندارد و با اتفاقاتی همچون عدم کسب قهرمانی، جایگاه نامناسب در جدول، سقوط به دسته پایینتر، عملکرد نامناسب ستارههای تیم و بازیکنان کلیدی، جریانهای درآمدی تحت تاثیر قرار میگیرند.
ابهامات داخلی را هم میتوان به این موارد اضافه کرد. همانند وضعیت حق پخش که بهعنوان یکی از منابع اصلی باشگاههای ورزشی، همواره در ایران با چالش مواجه است.
مهمترین روش درآمد برخی باشگاههای ورزشی
طی سال میلادی گذشته پس از اینکه باشگاه بروژ (Brugge) نتوانست اقدام به عرضه سهام در بورس بروکسل کند، شرکت اُرکیلا (Orkila Capital) با این باشگاه به توافق رسید و پس از تزریق ۵۰ میلیون یورو به باشگاه، ۲۳درصد سهام بروژ را مالک شد. بروژ نه تنها بهدلیل بازی مداوم در لیگ قهرمانان اروپا برای اُرکیلا جذاب بود بلکه حتی این توانایی را داشت که با پرورش بازیکنان، آنها را به باشگاههای بزرگتر اروپایی بفروشد.
این یکی از مهمترین روش های درآمدی برخی باشگاههای ورزشی است که معمولا در کسب و کار باشگاههای ایرانی دیده نمیشود و از آن غافل هستند. رویکرد دیگر خرید مجموعهای از تیمها و تشکیل پرتفویی از تیمهای ورزشی متفاوت در کشورهای مختلف است. کاری است که گروه فوتبال سیتی (City Football Group) بهعنوان مالک باشگاههای مختلف در دنیا ( از جمله منچسترسیتی) انجام داده است.
سال ۲۰۱۹ شرکت سرمایهگذاری خصوصی سیلور لیک نیز (Silver Lake Management) ۵۰۰ میلیون دلار به گروه فوتبال سیتی پرداخت کرد تا ۱۰ درصد سهام این شرکت را در اختیار گیرد.
پیشنهاد ورود صندوق ها به سهامداری استقلال و پرسپولیس
در ایران نیز میتوان از ظرفیت صندوق سرمایهگذاری خصوصی (Private Equity Fund) بهعنوان یک راهکار بورسی برای سرمایهگذاریهای غیربورسی در ورزش مطابق الگوهای جهانیای که پیشتر ذکر شد، استفاده کرد. مشروط به آنکه ابهاماتی همچون حق پخش باشگاهها برطرف شود.
ورود صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی به باشگاههای ورزشی و در اختیار گرفتن کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه در این باشگاهها میتواند منجر به مدیریت حرفهای شود و به تقویت حاکمیت شرکتی نیز بینجامد. نکته قابل توجه درباره صندوقهای خصوصی آن است که عموم مردم نیز میتوانند واحدهای این صندوقها را مانند سایر صندوقهای قابل معامله خریداری کنند و از طرفی طبق نمونه اساسنامه سازمان بورس این صندوقها، اجازه سرمایهگذاری در شرکتهای درجشده در بازار پایه را نیز دارند.
بنابراین بهعنوان مثال صندوقها نه تنها میتوانند پس از ورود استقلال و پرسپولیس به بازار پایه سرمایهگذاری کنند بلکه حتی امکان سرمایهگذاری در سایر باشگاهها را نیز دارند. صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی ظرفیتهای زیادی دارند که هنوز بهطور کامل آشکار نشده و قطعا میتوان در آینده از ظرفیت آنها در بسیاری از صنایع از جمله ورزش بهرهبرداری کرد.