ارزندگی سهام و زمان نامعلوم رشد بورس/ حذف ارز ترجیحی و قیمتگذاری دستوری
کارشناس بازارسرمایه با بیان اینکه حذف ارز ترجیحی در کنار لغو قیمتگذاری دستوری معنا دارد، گفت: ارزش بازار سهام در این سطوح از ارزندگی، افزایش پیدا خواهد کرد اما زمان رشد مشخص نیست.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، مهدی سوری با انتشار مطلبی با عنوان "مسیریابی بورس تهران" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: ارزش بازار سهام قاعدتا در این سطوح از ارزندگی، افزایش پیدا خواهد کرد اما زمان ایجاد رشد مشخص نیست.
اصولا در داراییهای سرمایهگذاری، مثبت شدن منجر به افزایش تقاضا میشود. زمانی که بازار سرمایه با افزایش سودآوری همراه شود بطور مجدد سرمایه گذاران مخصوصا متضررهای گذشته برای جبران زیان، وارد گردونه معاملات سهام میشوند. منتها اتفاقاتی که در گذشته برای سرمایهگذاران روی داد هنوز از اذهان پاک نشده و همچنان اعتماد بصورت کامل به بازار بازنگشته است. وقتی اعتماد از دست رفت، یقینا ترمیم آن مستلزم زمان زیادی خواهد بود.
بطور معمول افراد با روند مثبت همراه بازار سهام میشوند اما در صورت منفیشدن نماگرها مترصد خروج نیز خواهند بود. چراکه اغلب سرمایهگذاران خرد به ارزندگی بازار توجهی ندارند. این قشر از سهامداران جهت بازار را مبنای تصمیمگیری قرار میدهند. در بازار مثبت خریدار و در بازار منفی نیز فروشنده هستند.
اینکه گفته میشود بالارفتن معاملات سهامداران خرد یا ورود پول حقیقی منجر به مثبتشدن بازار میشود، موضوعی کاملا اشتباه است. مثبت شدن بازار باعث ورود پول حقیقی به جریان داد و ستدها میشود. زمانی که با افراد قصد دارند از مثبتشدن بازار عقب نمانند و سریعا اقدام به خرید سهام میکنند اما از طرفی همیشه آماده فروش هستند، بازار دچار بیش واکنشی میشود. در واقع مثبتها خیلی مثبت و منفیها خیلی منفی میشوند.
با توجه به بالا رفتن مجدد انتظارات تورمی جامعه مردم تمایل به نگهداری پول نقد ندارند. بنابراین هر بازاری که بازدهی مناسب ایجاد کند توانایی جذب پول سرمایهگذاران را خواهد داشت. تا زمانی که متغیرها در بازار سرمایه مثبت هستند مسیر نقدینگی به سمت بخش مولد حرکت خواهد کرد اما بهراحتی این مسیر میتواند تغییر پیدا کند.
سرمایهگذاران فعال در بازارهای جهانی میدانند زمانی که تورم افزایش پیدا کند در نهایت بازارها و زندگی مردم به سمتی خواهد رفت که آثار مخرب، پیامد آن خواهد بود. بنابراین سیاستهای ضدتورمی بصورت سهلتر پیش گرفته میشود.
قاعدتا کاهش قیمتهای جهانی روی بازار سرمایه و سودآوری شرکتها اثرگذار است. چراکه بخش قابلتوجهی از شرکتهای داخلی بصورت مستقیم و بخشی غیرمستقیم وابسته به کامودیتیها هستند. با توجه به سطوح قیمتی که در بازار سرمایه وجود دارد از این بابت نگرانی خاصی نیست. با رشد شدیدی که بازارهای جهانی طی چند وقت اخیر تجربه کردند، قیمت سهام در بازار سرمایه ایران رشد چندانی نداشت. بنابراین با ریزش بازارهای جهانی نیز نگرانی خاصی ایجاد نشده است. اکنون قیمت سهام شرکتها در سطوح ارزندگی قرار دارند و خرید نیز از توجیه اقتصادی برخوردار است.
بیشترین تهدیدهای بازار سرمایه مرتبط با داخل است. بزرگترین تهدیدی که حداقل طی ۲ سال اخیر در بازار سرمایه تجربه شد از جانب دولت و سیاست گذاران اقتصادی بود این در حالی است که از جانب بازارهای جهانی هیچگونه تهدیدی وجود نداشت.
در صورتیکه بازار سرمایه قصد شکلگیری روندی بر مبنای تورم و یا انتظارات تورمی داشته باشد یا رشدی بر اساس انتظارات تورمی را در دستور کار قرار دهد، یقینا چنین رشدی پایدار نخواهد بود. اینکه گفته شود ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند پس هر چیزی گران میشود از جمله سهام چنین استدلالی درست است اما چنین رشدی پایدار نخواهد بود. تورم بصورت تدریجی و پیوسته تمام زیرساختهای اقتصاد را تخریب میکند. تا زمانی که مشکل تورم حل نشود سایر مشکلات اقتصادی نیز حلنشدنی خواهند ماند. در صورتیکه پیشرانه یک بازار بهرهوری یک شرکت باشد در چنین حالتی رشد شاخصهای سهامی میتواند پایدار باشد.
اگر سرمایهگذاری در بازار مالی بازدهی به واسطه تورم دریافت کند مسلما با بالارفتن مخارج زندگی تورم را پرداخت میکند. چراکه این بازدهی واقعی نیست اما اگر تورم در یک سطوح مشخصی کنترل شود و کسب و کارها نیز پویا شوند در چنین حالتی کسب بازدهی برای افراد قدرت خرید ایجاد خواهد کرد و توان اقتصادی نیز بالا میرود.
اوج ها و رشدهای تورمی در کوتاهمدت محرک بازار هستند اما اگر بتوان روابط مطلوبی با دنیا ایجاد کرد. اگر بتوان نرخ ارز را تثبیت کرد، کسب و کارها بتوانند بدون مانعی به فعالیت مناسب ادامه دهند، کارخانهها بتوانند ماشینآلات و مایحتاج را بهراحتی تامین کنند، پول حاصل از فروش را راحتتر بازگردانند. یقینا وضعیت معیشت مردم بهتر میشود در عین حال بازدهی ایجادشده در بازار سرمایه نیز بازدهی پایدارتری خواهد بود.
در باب ارز ترجیحی هم سالها است که گفته میشود به ازای هر یک روزی که ارز ترجیحی وجود داشته باشد، کلی مطلوبیت ازدسترفته و رانت و فساد ایجاد میشود و برای جامعه آسیبزا خواهد بود. خوشبختانه دولت به این سمت گرایش پیدا کرده است هر چند دیر. اکنون روش و زمان حذف ارز ترجیحی تناسب لازم را با یکدیگر ندارند و باید پختهتر از حالت فعلی اجرا میشد.
زمانی که قیمتگذاری دستوری و ارز ترجیحی وجود دارند در واقع تولیدکننده در حال تضعیف خواهد بود. ارز ۴۲۰۰تومانی یارانهای بود به تولیدکنندگان خارجی تا بتوانند در میدان رقابت با تولیدکنندگان داخلی از یارانه ای برخوردار باشند. قاعدتا خیلی از صنایع داخلی از محل حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و متعاقب آن قیمتگذاری دستوری میتوانند کسب منفعت کنند اما یک اقدام مکمل نیاز است.
حذف ارز ترجیحی در کنار حذف قیمتگذاری دستوری معنی پیدا خواهد کرد. در صورتیکه ارز ترجیحی حذف شود اما دولت همچنان قصد ادامه دادن سیاست های قیمتگذاری دستوری را داشته باشد به دستاوردهای لازم نخواهیم رسید. درخصوص چشمانداز معاملاتی بازار سرمایه نیز آینده قابل پیش بینی نیست.
زیرا زمانی که در مورد فرآیندهای یک شرکت صحبت میشود درخصوص اقدامات درون زا بحث میشود، میتوان آینده را تخمین زد. اکنون بزرگترین تهدید از جانب سیاست گذاران است. بنابراین تمام پیشبینیهای اقتصادی وابسته به تصمیمات افرادی بوده که از اقدامات و تصمیمات فردا نیز بیخبر هستند. مشخص نیست که برای فردا چه تعرفهای اعمال خواهد شد.