کاهش قدرت اثرگذاری چند محرک اصلی در عملکرد شاخص و خروج منابع از بورس
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به کاهش قدرت اثرگذاری چند محرک اصلی در عملکرد شاخص گفت: خروج منابع مالی از بازار سرمایه منجر به سوق آن به سمت بازارهای زیرزمینی و تبعات ناخوشایند خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، فردین آقابزرگی با انتشار مطلبی با عنوان "اثر تنشهای خارجی بر پیکر بورس" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بورس تهران با حفظ وضعیت نوسانی که در آن قرار دارد، سه شنبه تنها ۱۰۷۳ واحد افزایش یافت و در نهایت در ارتفاع یک میلیون و ۵۱۵ هزار واحدی قرار گرفت.
پیشبینی رفتار نوسانی نماگر این بازار در روزهای اخیر به یکی از سختترین کارها در جمع فعالان بورسی تبدیل شده است. شاخص بازار سهام که در هفته آخر اردیبهشت پس ازچند روز درگیری با سطح ۶. ۱میلیون واحد موفق به عبور از مرز روانی مزبور شده بود تنها یک روز توانست در این قله جولان دهد. بهطوریکه در ادامه تحتتاثیر عوامل اقتصادی و سیاسی از مسیری که در پیش گرفته بود عقب نشست.
به این ترتیب، ناکامی دماسنج بازار از صعود به ارتفاعات بالاتر و تاثیرپذیری سهامداران از انتشار گزارشهای ضعیفتر از انتظار اغلب شرکتها در زمستان نه تنها از خوشبینیهای قبلی نسبت به احتمال تداوم رالی صعودی در کوتاهمدت کاست، حتی خروج بخش دیگری از پولهای حقیقی و سهامداران خرد از بازار سرمایه را رقم زد.
افزایش انتظارات تورمی در اردیبهشت سبب سناریوهایی درخصوص امکان تداوم رشد قیمت سهام در ماههای بعد از آن شده بود با اینحال در هفتههای گذشته با کاستهشدن از قدرت تاثیرگذاری چند محرک اصلی رشد قیمت دلار و تشدید انتظارات تورمی ناشی از افزایش قیمت کالاهای اساسی و ادامه خوشبینیها برای احیای برجام، بازار سهام با کاهش ارتفاع عملکرد قابلقبولی به نمایش نگذاشت.
در بوجود آمدن این وضعیت چند عامل مهم و اثرگذار نقش کلیدی ایفا کردند. جدا از این موضوع که معاملهگران بورسی همچنان واهمه بزرگی نسبت به عبور از ابرکانال ۶. ۱ میلیون واحد دارند به صراحت میتوان به نقش عوامل خارجی در ایجاد روند رو به افول بازار اشاره کرد. سرمایههای جدید برای ورود به بازار سهام نیاز به محرک قوی و قدرتمندی دارند اما اتفاقات مرتبط با اخبار اقتصادی و سیاسی در هفتههای گذشته نشان میدهد این عوامل تا چه میزان سد راه ورود سرمایههای جدید به گردونه معاملات سهام شد.
بورس تهران در میان سایر بازارهای دارایی معمولا بیشترین و سریعترین واکنش را به رخدادهای مختلف نشان میدهد. این موضوع بارها در دو سال گذشته تکرار شده و نمیتوان از کنار آن بهسادگی عبور کرد. چالشهایی که به انحای مختلف با واردکردن ضربهای مهلک به بازار بهعنوان عاملی بازدارنده در جهت صعود در ارتفاعات بالاتر عمل کرده است.
بازار سرمایه به غیر از چالشهای درونی با چند چالش مهم خارجی دست و پنجه نرم میکند. در این میان نقش سیاست گذاران اقتصادی و سیاسی در ایجاد اختلالات بوجود آمده به مراتب بیشتر از سایر عوامل است. دخالت در ساز و کار قیمتها، وضع تعرفههای صادراتی، دستکاری قیمت دلار، کنترل و مدیریت دستوری نرخ فروش شرکتها، توجیهناپذیری عرضههای اولیه در برخی زمانها، انتشار بیرویه اوراق و تعیینتکلیف در حوزه قیمت تمامشده محصولات از یکسو و از سویی دیگر التهابات ایجادشده در سرنوشت مذاکرات هستهای روند صعودی بازار سهام که بطور آهسته و پیوسته دنبال میشد را با دستانداز مواجه کرده به گونهای که این بازار در هفتههای اخیر لطمات بسیاری را تحمل کرده است.
این اتفاقات آن دسته از سرمایهگذارانی که از تجربه کمتری برخوردارند را به سمت درهای خروج سوق داده است. در حقیقت برخی تحرکات منفی از جانب سیاست گذار خروج پول حقیقی را رقم زده است.
خروج حقیقیهای غیرحرفهای و کاهش ارزش معاملات در حالی ادامه دارد که شرایط کنونی نیز میتواند تبعات منفی بیشتری برجای بگذارد. از طرفی دولت بر اجرای اصل ۴۴ تاکید میکند و از طرفی دیگر با بزرگشدن دولت، سیاست گذار برای تامین منابع بیشتر دست به اقداماتی میزند که به ضرر سرمایهگذار بورسی تمام میشود.
در چنین وضعیتی دولت برای پوشش کسریهای مالی بازار سرمایه را هدف قرار میدهد. هرچه بدنه دولت گسترش یابد منابع بیشتری نیاز است. برای جبران این کسریها سیاست گذار تصمیماتی اتخاذ میکند که در نهایت بر سرعت خروج سهامدار از بازار سرمایه منجر میشود. این روند کاهش ارزش پول ملی در ۶ ماه دوم سال را رقم خواهد زد. اتفاقی که مسیر بازار سرمایه را به سمت نزول خواهد کشاند. خروج منابع مالی از بازار سرمایه این حجم از دارایی را به سمت بازارهای زیرزمینی سوق خواهد داد و تبعات ناخوشایندی در اقتصاد و بازار سرمایه خواهد داشت.