مهمترین ابهامات موثر بر وضعیت فعلی بورس و دو استراتژی معاملاتی سهامداران
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به مهمترین ابهامات در تردید سهامداران برای اتخاذ تصمیمات مناسب، دو استراتژی معاملاتی در شرایط فعلی را اعلام کرد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس،رسول جاویدی با انتشار مطلبی با عنوان "چند ضلعی سرمایهگذاری در بورس" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: سیاست جدید پولی فدرال رزرو مبنی بر افزایش ۷۵. ۰ درصدی نرخ بهره پیش از تصویب در بازارهای جهانی و بطور مشخص در کامودیتیهای بازار سهام ایران پیش بینی شده بود.
از سوی دیگر به دلیل ارتباط برخی شرکتهای پتروشیمی با پتروشیمی تریلیانس ، تحریم جدید آمریکا اعمال شد. بنابراین تحتتاثیر چنین عاملی گروه پتروشیمی جو معاملاتی منفی داشت. علاوه بر این گزارش عملکرد شرکتها نشان میدهد در ۳ ماهه چهارم سال گذشته، هزینهها بهشدت افزایش یافته که مشخص نیست آیا همگی به فصل آخر منتقل شدهاند یا صرفا در ۳ ماه آخر سال قبل، افزایش خوراک، گاز و مواد اولیه شرکت ها لحاظ شده است؟
گروه پالایشی نیز همانند انتظارات گزارشهای مطلوبی را منتشر نکرد. ترس از دستکاری و نرخگذاری های دستوری در این گروه و دیگر سایر صنایع، باعث شده تا سرمایهگذاران با شک و تردید تحلیلها را مورد بررسی قرار دهند. در چینن حالتی سهامداران تا شفافشدن وضعیت معاملاتی صبر میکنند و در موقعیت مناسبتری اقدام به خرید سهام خواهند کرد.
افزایش نرخ بهره آمریکا و البته کشورهای اروپایی هم موضوعی است که باعث میشود تقاضا برای کامودیتیها کاهش پیدا کند. خصوصا انتشار خبرهایی درباره شیوع مجدد کرونا در چین که میتواند تقاضا را بطور مجدد تحتتاثیر منفی قرار دهد.
این نشانه های منفی در پایان هفته گذشته منجر به کاهش قیمتهای جهانی نیز شد. نرخگذاری داخلی علاوه بر اینکه نرخ جهانی را در نظر میگیرد به نرخ دلار نیز وزن میدهد که به دلیل نوسانات شدیدی که بعضا در یک روز کاری شکل میگیرد و فاصله ۱۰درصدی طی ۲ تا ۳ روز پر خواهد شد، قابلتوجه است.
بنابراین زمانی که نوسانات قیمت ارز تشدید شود، سرمایهگذاران هم وزن بیشتری را به نرخ ارز میدهند. انتظار میرود در صورت کاهش قیمت بازارهای جهانی و افزایش نرخ ارز در بازار آزاد، نرخ سامانه نیما نیز افزایش پیدا کند. این رویداد میتواند افت بازارهای جهانی را به نوعی پوشش دهد و حتی میتواند منجر به افزایش قیمتها در داخل شود.
تحریم شرکت های حوزه پتروشیمی هم از گذشته وجود داشت. بنابراین فروش با ارائه تخفیف و یا اصطلاحا دور زدن تحریم صورت میگرفت. زمانی که سایر شرکتهای وابسته که با شرکت های داخلی معامله میکنند مورد تحریم قرار میگیرند باید سریعا راههای جدیدی برای فروش محصولات ایجاد کرد. این مهم میطلبد برای عرضه محصولات اقدام به افزایش تخفیف کرد. زمانی که شرکت با تخفیف بیشتری اقدام به عرضه میکند در صورتیکه قصد فروش به میزان گذشته را داشته باشد طبیعتا با کاهش درآمد مواجه میشود.
مالیات بر صادرات مشکل دیگری است که علاوهبر تخفیف ارائه شده میتواند صادرات را مقرون به صرفه نکند. چنین عواملی میتوانند باعث کاهش ارزآوری شرکتها شود که تبعات آن نیز در آینده دامن اقتصاد را خواهد گرفت.
نیاز بازار به رفع چند ابهام و دو استراتژی معاملاتی
به هر ترتیب شفافیت موضوعی است که بیشترین اهمیت را برای بازار سرمایه دارد. زمانی که شفافیت وجود داشته باشد میتوان آینده را پیشبینی کرد و با توجه به روشهای مختلف به ارزیابی شرکتها (سودآوری، ارزش داراییها، جریانات نقدی) پرداخت. زمانیکه در بازار ابهامات گسترش پیدا میکند طبیعتا سرمایهگذاران نمیتوانند تصمیمات مناسبی اتخاذ کنند. یکی از این ابهامات متوجه سیاست خارجه در زمینه برنامه جامع اقدام مشترک میشود.
در چنین شرایطی صبر تا شفافشدن وضعیت در راستای خرید و فروش سهام از سوی سرمایهگذاران دیده میشود. توییت دیپلماتهای ایرانی و طرفهای برجامی که به تازگی واکنشهای زیادی را در پی داشته نیز امری طبیعی است. چرا که ۲ طرف بهدنبال این مهم هستند که به مردم نشان دهند با گروه قوی تاکنون بیشترین سود را در روند مذاکرات کسب کردند.
بورس بازان هم در چنین شرایطی ۲ نوع استراتژی معاملاتی دارند. نخست برای پولهای بزرگ که در بازار وجود دارد، زمانی که پول زیاد باشد طبیعتا سرمایه گذاری با ریسک کمتری باید همراه شود. بسیاری از سهمها در محدودهای کمتر از قیمتهای ارزنده حضور دارند که با توجه به خالص داراییها، سود سازی برای آینده چشمانداز مثبتی را درخصوص صنعت به تصویر میکشند. چنین مواردی غالبا باعث میشود پولهای بزرگ وارد سهام ارزنده شوند.
اما استراتژی پولهای کوچکتر، حرکت جریان نقدینگی داخل بازار که از صنعتی به صنعت دیگر و یا از سهمی به سهم دیگر بطور مرسوم وجود دارد. پولهای کوچک که بهراحتی میتوانند وارد بازار سهام و از آن خارج شوند با حرکت جریان نقدینگی سرمایهگذاران میتوانند بخشی از پول را در بازار به گردش درآورند اما با توجه به سطح ریسک سهامداران پیشنهاد میشود بخشی از نقدینگی را با دید سرمایهگذاری میان و یا بلندمدت در سهمهایی که در نخستین استراتژی تبیین شد خریداری و نگهداری کنند.
حدود ۲۰ درصد پرتفوی هم باید بصورت نقد نگهداری شود تا در شرایطی که قیمتها کاهش پیدا کردند سرمایهگذاران میانگین خرید را کاهش دهند و یا فرصتهای مناسب سرمایهگذاری دیگری که ایجاد شد بتوانند به نحو احسن از آن بهرهمند شوند. بطور معمول بازار دارای دورههای رونق و رکود پشت سر هم است. پس از سپریکردن دوران رونق اکنون در روزهای افت قرار گرفته و در حالحاضر قیمت اغلب سهمها در محدوده مناسبی قرار گرفتند که میتواند گزینههای مطلوبی برای خرید در نظر گرفته شود.
در دوره رونق بطور معمول خرید سهام و به هنگام ورود به رکود، فروش سهام میتواند یکی از استراتژیهای معاملاتی سرمایهگذاران محسوب شود. به نظر میرسد بازار در کوتاهمدت دچار ابهامات موجود بوده و بهترین راه این است با توجه به جریان نقدینگی که در بازار و معمولا بین صنایع یا شرکتهای مختلف وجود دارد ، سرمایهگذاران اقدام به سرمایهگذاری کنند.
تا پایان تابستان که بازه میانمدتی محسوب میشود انتظار میرود شاهد بازاری مطلوبتر بوده و مواردی که اکنون از آنها بهعنوان ابهام ذکر میشود بزودی برطرف شوند.