علل جاماندگی بورس از بازارهای رقیب + نکاتی برای خروج از وضعیت فعلی
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به علل جاماندگی بورس از بازارهای رقیب و اعلام نکاتی برای خروج از وضعیت فعلی گفت: گزارشهای هفتههای آینده حتما میتواند برخی صنایع پیشرو تر را معرفی کند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، احسان رضاپور با انتشار مطلبی با عنوان "راههای رهایی بورس از انفعال و رکود" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: تا زمانیکه رویکرد سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی به بازار سرمایه نسبت به بازارهای سرمایهپذیر نشان دهد بورس نمیتواند فضای امنی برای یک سرمایهگذاری پربازدهتر از گزینههای رقیب باشد، وضعیت فعلی میتواند ادامهدار باشد.
باید به این مسئله پرداخته شود و بطور واضح در جریان باشد که اتفاقاتی در محیط اقتصادی و تحولاتی در بازارهای رقیب افتاده که انگیزه سرمایهگذاران را برای حضور نسبت به بورس خیلی بیشتر کرد. از جمله مواردی که در این رابطه میتوان به آن اشاره کرد، سیاستهای کنترلی شدیدی است که منافع شرکتها و سودآوری آنها را تحتتاثیر قرار میدهد و ریسکهایی را ایجاد میکند که متاسفانه میتواند بازده سرمایهگذاران و سهامداران را بطور جدی دستخوش تغییر کند.
این محدودیت ها در دیگر بازارهای سرمایهپذیر کمتر رخ می دهد. فضای کلی ریسکهای سیستماتیک موجود و اما و اگرهای بسیاری که درباره مسائل اثرگذار روی امنیت سرمایهگذاری در حال تجربه است بهعنوان متغیر دیگری در وضعیت امروز بورس نقش دارد. بازارهای مالی در صورتیکه از ریسکهای عمومی و سیستماتیک و شرایط معمول فاصله بگیرند و محیط پرتلاطم و پیشبینیناپذیری بوجود بیاید، طبیعتا منابع کمتری به سمت بازار سهام گرایش پیدا میکند.
چرا که این حس برای سرمایهگذار بوجود میآید نمیتواند تخمین درستی از میزان مخاطرات و ریسکهایی که وارد میشود، داشته باشد. در چنین شرایطی سرمایهگذاران، سرمایه را وارد بازارهایی میکنند که از این تلاطم و ریسک منفعت بیشتری میبرند که از جمله این بازارها میتوان به بازار طلا، مسکن و ارز اشاره کرد.
نکته مهم دیگر این است که شرکتها از رشد قیمتهای جهانی نتوانستند بهرهمند شوند. زمانیکه شرکتهای وابسته به کالاهای جهانی رشدهای مناسبی داشتند به واسطه ابلاغ ناگهانی سیاستهای تعرفهای، محدودیت و ممنوعیتهایی تحمیل میشد. در نتیجه جذابیتهای حضور در بازارهای جهانی را کاهش میداد و باعث شد نتوانند منافع بزرگتری را از دوران رونق نصیب کسب کنند.
درحالی با ریزش قیمتهای جهانی در واقع تحلیلهای بدبینانهتر و فشارهای ناشی از افت قیمتهای جهانی به شرکتها تحمیل میشود و سودآوری آنها را تحتتاثیر منفی قرار میدهد که نبود آزادی عمل و فراهمنبودن امکان استفاده از دوران رونق و تحمیل شرایط رکوردی بازارها، ریسک سرمایهگذاران و سهامداران شرکتها را میتواند افزایش بدهد و آنها را از حضور در این بازار منصرف کند.
از دیگر نکاتی که در وضعیت فعلی بورس میتوان به آن اشاره کرد، موضوعات سیاسی است. در این بخش پروندههایی باز است که ریسک عمومی را بالا برده است. اخبار کاملا ضد و نقیضی در حوزه سیاست خارجی وجود دارند که میتوانند مسائل اقتصادی، بنگاهها، تولیدیها، نرخ و حجم فروش، هزینههای تامین مالی، دسترسی به فناوریهای جدید، تولیدهای بهرهورتر و کارآییهای بالاتر را تحتتاثیر قرار بدهد.
در مقابل رویهای قرار دارد که پرونده هستهای میتواند ایجاد کند. اگر پرونده به شورایامنیت برود، تبعات سنگینتری ناشی از تحریمها و محدودیتهای بیشتر به فضای اقتصادی وارد میکند. همچنین فضای اقتصادی بیش از پیش دچار پیشبینیناپذیری، بینظمی اقتصادی و ریسکهایی میشود که اثرات منفی موقتی روی بورس برجا میگذارد.
البته این ماجرا نزدیک دو دهه میشود که روی سر بازار سرمایه سایه افکنده و اینبار هم بطور موقت میتواند در بازار سرمایه اثر بگذارد. هرچند اثرات تورمی آن در بازه زمانی بلندمدتتر حتما به بازار سرمایه انعکاس پیدا میکند و به شکل رشد اسمی این بازار ناشی از افزایش ارزش داراییها میتواند در آینده نمود پیدا کند ولی در کوتاهمدت اثرات منفی آن بیشتر خواهد بود.
توجه به چند نکته برای خروج بورس از وضعیت فعلی
حال برای اینکه از وضعیت امروز بورس خارج شد باید به این نکات توجه داشت. چرا که هرکدام از این اتفاقات و اخباری که به بازار سرمایه مخابره میشود، میتواند روی وضعیت بازار اثرگذار باشد. یکی از مهمترین موارد در این راستا رفع و حل و فصل شدن بحثهای سیاسی، تعاملات با منطقه و دنیا و قدرتهای اقتصادی است.
نکته بعدی میتواند ثبات در بازارهای جهانی و اطمینان تحلیلگران از عدم کاهش بیشتر قیمتها باشد. در کنار این مسائل، محرکهای درون بازار هم مهم هستند. رسیدن گزارشهای عملکردی ماهانه شرکتها در خرداد و تیر ماه، رسیدن گزارشهای عملکردی فصل بهار شرکتها که در دوران رونق بازارهای جهانی اتفاق افتاده و بعضا شرکتهایی که توانستند از این فرصت استفاده کنند جزو این عوامل اثرگذار هستند.
در کنار بحث افزایش نرخ دلار نیما که تقریبا بیش از ۲۵ هزار تومان در این دوره در نوسان بود، میتواند مقداری انگیزه سرمایهگذاران را برای حضور در بازار از منظر جذابیتهای بنیادی تقویت کند و محرک مطلوبی باشد برای اینکه بخشی از پولهایی که مردد هستند به واسطه ارزندگی سهام شرکتها و سودآوری، جزو دسته خریداران قرار بگیرند.
هر تصمیمی که در حوزه کاهش قیمتگذاری دستوری باشد و بتواند منافع سهامداران و در واقع شرکتهای بورسی و فعالان اقتصادی و محیط بازار سرمایه را از آن صیانت کند، میتواند در افزایش اعتماد و ورود پول به بازار موثر باشد بخصوص که بازار سرمایه به واسطه سودهایی که شرکتها در مجامع تقسیم میکنند و عدد و رقمهایی که انتظار میرود در گزارشهای فصل بهار شرکتها منتشر شوند، میتواند خیلی جذاب باشد.
این موارد از جمله موضوعاتی هستند که میتوانند پشتیبانی برای حرکت بازار باشند اما بازار سرمایه با فضای عمومی که علیه آن ایجاد شده و با متغیرهای پیچیدهای که با آن روبرو است، شاید حرکت صعودی جذابی را نتواند در کوتاهمدت رقم بزند.
هرچند از این حرکت جذاب، منظور ارزش بازدهیهای شارپ و بعضا جهشهای کوتاه مدت است ولی سقف پایین قیمت سهام شرکتها بهنظر میرسد با متغیرهای فعلی بسته است با عدم تحمیل ریسکهای جدید، محدودههای فعلی را میتوان مطلوب دانست. شاید با فرض ثبات یا بهبود شرایط وضعیت فعلی، سال جاری را از تیرماه به بعد بتوان مقطع مناسبی برای حضور سرمایهگذاران میانمدت تلقی کرد. چراکه منفعتی که در این بازه میانمدت به سرمایه گذاران در بورس از نظر ارزندگی و ریسکها میرسد، جذابتر از سایر بازارهای رقیب باشد.
به سهامداران خرد توصیه می شود اگر در انتخاب صنایع پیشرو، شرکتها و رصدهایی که باید برای هرکدام از صنایع انجام بدهند مشکلاتی دارند، حتما سراغ گزینههایی مثل صندوقهای سرمایهگذاری مطرح بروند. گزارشهایی که هفتههای آینده مخابره میشود حتما میتواند بعضی از صنایع را بهعنوان پیشرو تر معرفی کند.