کارشناس بازار سرمایه با اعلام دلایل تمایل به سرمایه‌گذاری مستقیم و مزایای صندوق‌های سرمایه‌گذاری سهامی، مثالی از مولانا درباره ورود افراد غیر حرفه ای به بورس به امید یافتن گنج ذکر کرد.

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، میلاد نصیری با انتشار مطلبی با عنوان "گنج‌‌‌‌‌‌‌هایی در همین نزدیکی" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: در مثنوی مولانا، حکایت مردی گنج‌ طلب آمده که با وی در خواب گفتند تیر در کمان بگذار و بیفکن هر کجا افتاد، گنج آنجا است. آن مرد تیر در کمان می‌گذارد و تا بناگوش کمان را می‌کشد و تیر در مکانی بسیار دور می‌افتد و گنج را نمی‌یابد و باز سعی می‌کند دور و دورتر بیندازد و باز گنج را نمی‌یابد تا در خواب با وی عتاب می‌کنند که تیر در کمان بگذار و رها کن و دستوری برای کشیدن کمان داده نشد. گنج همانجا است که ایستاده‌ای.

این قصه شرح حال بسیاری از سرمایه‌گذاران است که تخصص و شغل اصلی‌ در بازار سرمایه ندارند و به امید یافتن گنج وارد بازار می‌شوند. آنها بخش زیادی از وقت و انرژی را صرف کارهایی مانند تحقیق و جست‌ و جو برای یافتن سهام مناسب، پیگیری مداوم بازار، اخبار و... می‌کنند و بعد از گذشت مدتی متوجه می‌شوند نه‌تنها دستاورد چندانی نداشته بلکه به شغل و حرفه اصلی‌ هم آسیب زدند.

این در حالی است که صندوق‌ های سرمایه‌گذاری در نزدیکی آنها است. این نوع صندوق‌ها، فرصتی برای یک سرمایه‌گذاری راحت بدون نیاز به صرف وقت و انرژی فراوان را در اختیار سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران قرار می‌دهد.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری بر اساس ترکیب دارایی‌ها به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند. در صندوق‌های سرمایه‌گذاری سهامی بیش از ۷۰ درصد دارایی‌ها در سهام شرکت‌های بورسی سرمایه‌گذاری می‌شود. بنابراین فرار از ریزش‌های بازار برای صندوق‌های سهامی امکان‌پذیر نیست حتی اگر کارشناسان صندوق متوجه یک ریزش احتمالی شوند، امکان نقد‌کردن همه پورتفوی صندوق وجود ندارد.

قوانین و مقررات حاکم بر این نوع صندوق‌ها باعث می‌شود تا به صندوق‌های شاخصی شباهت پیدا کنند. چراکه در پورتفوی این‌گونه صندوق‌ها باید از صنایع و سهم‌‌‌‌‌‌‌های مختلف استفاده شود. البته با نگاهی به بازدهی صندوق‌های مختلف در چند سال‌ اخیر و مقایسه آنها با یکدیگر می‌توان فهمید نقش کارشناسان در این‌گونه صندوق‌ها برخلاف صندوق‌های شاخصی از اهمیت زیادی برخوردار است.

اگر کسی به‌دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت باشد شاید مشاهده بازدهی برخی از این صندوق‌ها و مقایسه آن با بازدهی بازارهایی مانند سکه، دلار و سهام شرکت‌هایی مانند گوگل تعجب‌‌‌‌‌‌‌آور و وسوسه‌ انگیز باشد.

۱- تعویض سهام پورتفو توسط یک گروه متخصص انجام می‌شود. سهام هیچ شرکتی بلندمدتی نیست. بسیاری از شرکت‌های ورشکسته روزگاری به‌اصطلاح بنیادی و سودساز محسوب می‌شدند. برای مثال در دهه‌‌‌‌‌‌‌های گذشته شرکت‌های سیمانی در بورس تهران یکه‌تازی می‌کردند و بعد از مدتی شرکت‌های فولادی، پتروشیمی و... جایگزین آنها شدند.با توجه به بحران آب احتمالا در آینده‌ای نه‌چندان دور صنایع آب‌‌‌‌‌‌‌بر جای خود را به شرکت‌های فناوری اطلاعات بدهند. فقط و فقط واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری، بلندمدت محسوب می‌شوند.

۲- ویژگی بعدی این صندوق‌ها، داشتن سبدی متنوع با امکان مدیریت آنها است. بدون‌شک داشتن سبدی متنوع ریسک سبد را کاهش می‌دهد اما مشکل از جایی شروع می‌شود که با افزایش تعداد سهم در سبد، امکان مدیریت و کنترل آنها از دست می‌رود. صندوق‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند این مشکل را حل کنند. بنابراین همزمان می‌توان سبد متنوعی داشت بدون آنکه مدیریت دارایی از دست خارج شود.

۳- ویژگی بعدی این صندوق‌ها امکان سرمایه‌گذاری با مبالغ اندک است. این ویژگی برتری سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سهامی را نسبت به سرمایه‌ گذاری از طریق شرکت‌های سبدگردانی نشان می‌دهد. شرکت‌های سبدگردانی حداقل وجه لازم را برای سرمایه‌گذاری مشخص می‌کنند که طبیعتا در توان همه افراد جامعه نیست،اما هر فردی با کمترین مبلغ می‌تواند سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سهامی را آغاز کند و با پس‌اندازهای کوچک بر آن بیفزاید.

۴- این صندوق‌ها افراد را از صرف زمان برای آموختن دانش مورد نیاز سرمایه‌گذاری بی‌‌‌‌‌‌‌نیاز می‌کنند. ممکن است هر فردی با یاد گرفتن اولین مفاهیم تحلیل بنیادی و تکنیکال مانند EPS و خط روند احساس کند دید بهتری نسبت به بازار سرمایه پیدا کرده اما برای تحلیلگر‌ شدن چه در حوزه تکنیکال و چه فاندامنتال تجربه معامله در بازار از ضروریات است. بنابراین بهتر است کسب چنین تجربه‌‌‌‌‌‌‌ای با بخشی از دارایی یک فرد صورت بگیرد نه کل آن.

تمایل به سرمایه‌گذاری مستقیم

در ایران برخلاف کشورهای توسعه‌ یافته تمایل بیشتری برای سرمایه‌گذاری مستقیم وجود دارد. سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران زیادی در آمریکا وجود دارند که با ابتدایی‌ترین مفاهیم بازار سرمایه آشنایی ندارند اما سالیان زیادی است با استفاده از صندوق‌های سرمایه‌گذاری از رشدهای بازار سرمایه در آمریکا بهره می‌برند.

در ایران اینطور نیست و این مسئله دلایل مختلفی دارد.

۱- مهم‌ترین دلیل عدم‌آشنایی با صندوق‌های سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران صبور زیادی وجود دارند که به‌دنبال کسب سودهای معقول هستند اما با سرمایه‌گذاری بر روی سهم‌های نامناسب به بازدهی مطلوب نمی‌رسند.

۲- تلاش مداوم برای پیشی‌گرفتن از بازار از دیگر دلایل این مسئله است. سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران بسیاری وجود دارند که حتی در بازارهای صعودی برای فرار از اصلاح‌ های جزئی، مدام از این سهم به آن سهم در حرکت هستند به امید آن‎که بتوانند هر آنچه سود در بازار هست را کسب کنند. عملکرد و دستاورد آنها را نه بعد از یک هفته و یک ماه بلکه باید بعد از چند سال‌ سنجید.

دسته دیگری از معامله‌گران حتی در شرایطی که سهم‌های بزرگ و نقدشونده در حال رشد هستند به‌دنبال سهم‌های کوچک، تیز و تند و رانتی هستند که عملکرد این افراد نیز باید بعد از شروع ریزش بازار سنجیده شود.

۳- در نهایت سهل پنداشتن فعالیت در بازار سرمایه موجب می‌شود تا تمایل زیادی برای سرمایه‌گذاری مستقیم به‌‌‌‌‌‌‌وجود بیاید.

قطعا افراد بسیاری وجود دارند که بدون تخصص و دانش وارد حوزه ساخت‌ و ساز یا برخی کسب‌ و کارها شدند و بعد از مدتی به موفقیت‌های بسیاری رسیدند. شاید فعالیت در بازار سرمایه در نگاه اول ساده‌تر هم به‌نظر برسد. با یک کلیک می‌خرید و با یک کلیک می‌فروشید اما بازار سرمایه به‌مراتب کارآتر از سایر بازارها است. احتمال وجود فرصت‌های بکر و دور از چشم که بصورت اتفاقی نصیب کسی شود بسیار پایین است. به‌همین‌دلیل سهام ارزان‌قیمت و مناسب خیلی سریع توجه‌ هزاران گرگ موجود در بازار را جلب می‌کند.