اقدامات لازم برای کارایی صندوق ها در بازار کمعمق و انتظار از سازمان بورس
دو کارشناس بازار سرمایه با بررسی اقدامات برای کارایی صندوق های سرمایهگذاری در بازار کمعمق معتقدند، سازمان بورس کم کاری داشته و باید با تبلیغات و آموزش، مردم را با انواع صندوقها آشنا کند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، دو کارشناس بازار سرمایه با بررسی نحوه نفوذ و کارایی ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار کمعمق به کم کاری سازمان بورس اشاره کرده و به دنیای اقتصاد اعلام کردند: انتظار می رود سازمان در این زمینه با تبلیغات و آموزش، مردم را با انواع صندوقها آشنا کند.
قدم اول برای کارایی صندوقهای سرمایهگذاری، ثبات قوانین
سلمان نصیرزاده: صندوق سرمایهگذاری ابزار مناسبی است. اینکه فرهنگ سرمایهگذاری غیرمستقیم به مردم القا شود نیز اتفاق بسیار مهمی است. به این حوزه باید نگاه کلانی داشت. نگاه مردم به سرمایهگذاری بیشتر سنتی است و عموم نگاه مثبتی به بازار سهام به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت ندارند.
این در حالی است که در دورههای زمانی مختلف بازار سهام بازده بهتر و قابل رقابتی نسبت به سایر بازارها داشت اما امنیت سرمایهگذاری در بورس باید افزایش یابد. مداخلات در این بازار باید حداقلی باشد و متغیرهای درونزا و برونزای موثر بر بازار سهام به ثبات برسند تا سرمایهگذاران جدید میل داشته باشند با دید بلندمدت و نه مقطعی، بخش از نقدینگی را وارد بازار سرمایه کنند. این دیدی است که باید حاکمیت نسبت به بازار سرمایه و نقش این بازار در هدایت نقدینگی داشته باشد.
پس در وهله اول برای اینکه ارتباط را در نهایت به عموم جامعه منتقل کرد باید سیاست گذار نگاه ویژه و مثبتی به بازار سرمایه داشته باشد. وقتی نگاه سیاست گذار به بازار سرمایه مثبت باشد یعنی نگاه به بخش تولید مثبت است و دولت تصمیم به حمایت از تولید دارد و با تصمیمهای باثباتی که میگیرد باعث میشود تولیدکننده و سرمایهگذارانی که در حوزه تولید و صنعت فعالیت مستمری دارند با اعتماد قابلتوجه به کار ادامه دهند.
ولی متاسفانه این دید وجود ندارد و در نگاهی به کلان تا خرد اقتصاد مشاهده می شود عدم وجود دیدگاه موثر در حوزه تولید و سرمایهگذاریهای مولد به بدنه جامعه هم رسوخ میکند و نقدینگی که سالانه بیش از 30 درصد نیز به آن اضافه میشود وارد حوزه تولید نمیشود. در نهایت بازار سرمایه ذینفعان زیادی نسبت به سطح جامعه و سرمایهگذاریهای سایر حوزهها ندارد و سرانه بسیار حداقلی نسبت به سرریز نقدینگی در سایر حوزهها دارد.
سیاست گذار در قدم اول در این خصوص مقصر بوده و ثبات از متغیرهای اصلی تصمیمگیری است. اقتصاد باید قابلپیشبینی باشد که در حوزه تولید نمود پیدا میکند ولی متاسفانه این موضوع وجود ندارد و نمیتوان این موضوع بسیار اثرگذار را کتمان کرد. اما به هر حال تنوع بخشیدن به ابزارهای مالی میتواند کمک کننده باشد. تفاوت ماههای اخیر در نگاه مثبتتری به سرمایهگذاری در صندوقها شکل گرفته است.
استفاده حرفهایها از صندوقها
قبلا این نگاه وجود داشت که فقط سرمایهگذاران غیرحرفهای میتوانند بخشی از نقدینگی را وارد این صندوقها کنند. اما با تنوع بخشیدن به این صندوقها و ایجاد صندوقهای کالایی، اهرمی و بخشی، حتی این جاذبه ایجاد شده که سرمایهگذاران حرفهای و فعالان بازار هم برای چینش درست و بهینه سرمایه گذاری از این صندوقها استفاده کنند و موید این موضوع را در تعداد حجم و ارزش معاملات دید.
رونقی که در صندوقهای مختلف از اهرمی تا بخشی وجود دارد اتفاق بسیار مثبتی است. در کنار این صندوقهایی که در آینده راهاندازی خواهند شد و از ابزار مشتقه استفاده بیشتری میکنند، باعث پویایی بیشتر بازار میشوند و میتوانند رونق بازار سرمایهگذاری را افزایش دهد.
لزوم اصلاح سیاست گذاری
برای اینکه رابطه معناداری پیدا شود تا بخش مهمی از سرریز نقدینگی عظیمی که هر سال نیز به آن اضافه میشود به شکل غیرمستقیم وارد بازار سرمایه و ریسک سرمایهگذاری کنترل شود، نیازمند اصلاح نگاه سیاست گذار به بخش تولید و سرمایهگذاری و در نهایت حلقه متصل که بازار سرمایه است خواهد بود. بازار سرمایه در این میان میتواند زنجیره ارزش ایجاد کند و سرمایهگذار را به تولید وصل کند.
این نگاه متاسفانه وجود ندارد و در تک تک سیاستها این حلقه مفقوده دیده می شود. هر زمان که اقتصاد از نظر متغیرهای درونزا و برونزا به ثبات برسد قطعا حوزه تولید پررونق میشود و در آن زمان سرمایهگذاران نیاز به استفاده از ابزارهای متنوعی دارند تا نقدینگی را وارد حوزه تولید کنند. بازار سرمایه بسیار مناسب و کارآمدی برای جذب این نقدینگی است و ابزارها نیز در آن مسیر قرار میگیرند. اما اکنون ابزارها در مسیر توسعه هستند و توسعه آنها حتی بیشتر از توسعهای است که در بخش صنعت و تولید و نگاه دولتی به صنعت و تولید وجود دارد.
توسعه ابزارهای بازار سرمایه از نگاه سیاست گذار به تولید و صنعت بیشتر است. این اتفاق مطلوب است و ساختار سیاسی هم باید به ورطهای که از آن عقب مانده برسد. اگر این توازن برقرار شود اتفاقات مناسبی رقم خواهد خورد اما در مجموع پیشرفتهایی دیده می شود. همین که بازار سرمایه نسبت به سالهای گذشته چه در صندوقها و چه در ابزارهای مختلف دیگر تنوعبخشی کرده و از این ابزارها بخصوص توسط سرمایهگذاران حرفهای استفاده میشود اتفاق ویژهای است که در آینده اثرات آن را بیشتر خواهیم دید. انتشار اوراق در بازار سرمایه مقداری از وزن بازار پول هم کم کرده و این نیز اتفاق مثبتی است.
سیاستهای دفعتی دشمن صندوقها
هر قدمی که به عنوان سرمایهگذاری و نه سوداگری برداشته می شود متاثر از پیشرانهایی است که روی تصمیمگیری سرمایهگذاران اثر دارد. متاسفانه در ایران سیاستها دفعتی و بیثبات و بدون هیچگونه پشتوانهای است. مضاف بر اینکه از منظر اقتصاد سیاسی همچنان ناپایداریهای شدیدی وجود دارد. در نتیجه سرمایهگذاران کلان و صندوقهای سرمایهگذاری که حجم بالایی از سرمایه را در اختیار دارند متاثر از این تنشها و تغییرات متعدد قرار میگیرند و ارزش داراییهای این گروه در بازارهای نزولی به شدت افت میکند.
بنابراین با اینکه ابزارها توسعه یافته اما عمق ندارد و هنوز بازار دوطرفه عمیق نیست که سرمایهگذاران حرفهای یا صندوقهای سرمایهگذاری از طرفین معامله منتفع شوند. در نتیجه عملکرد آنها نیز تحت تاثیر همین شرایط بیثبات متضرر خواهد شد. ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم توسعه پیدا کرده اما زمانی کارآیی این ابزارها توسعه مییابد که به ثبات در حوزه تمام متغیرهای اقتصادی و سیاسی برسد و آن زمان این ابزارها کارآمد خواهند بود.
این جنبه قابلتوجه است که بازار سرمایه جلوتر از سیستم پیشرفت کرده و برای اینکه کارآیی این بازارها نشان داده شود نیازمند ثبات در کلیت سیستم است ولی در مجموع عملکرد این ابزارها در بازار سرمایه نسبت به میانگین رشد و افولها میانگین عملکرد بهتری را به ثبت رساندند.
صندوقهای سرمایهگذاری بهترین گزینه
احمد اشتیاقی: صندوقها عملکرد مثبتی دارند. با توجه به اینکه همراستا با افزایش شاخص بازدهی داشتند، برای افراد غیرحرفهای که میخواهند مبادرت به خرید سهام کنند بهترین گزینه صندوقهای سهامی است. نگاهی به فهرست صندوقهای سهامی و بازدهی آنها نشان می دهد محور بازدهی متوسط آنها بیش از بازدهی شاخص بود. اگر سرمایهگذار غیرحرفهای از طریق صندوقهای سرمایهگذاری مبادرت به خرید سهام کند بهراحتی میتواند بازده بازار را کسب کند.
با توجه به اینکه بازار سهام ریسکهای مرتبط به خود را دارد و باید با آن آشنا بود، کسی که میخواهد به این بازار ورود کند باید اطلاعات کافی داشته باشد، باید با اقتصاد جهانی، اقتصاد ایران و اقتصاد صنعت مورد نظر آشنایی داشته باشد و بتواند شرکت مورد نظر را بررسی کند. این موضوع به تخصصی نیاز دارد که مدیران سرمایهگذاری طبق الزامات ایجاد این صندوقها از این تخصص بهرهمند هستند و دورههای لازم را از نظر تجربی و تئوری طی کردند.
از سال 99 تا کنون این صندوقها توسعه پیدا کرده و انواع و اقسام صندوقها ایجاد شدند. سرمایهگذارانی که میخواهند با ریسک متوسط سرمایهگذاری کنند میتوانند در صندوقهایی که اصل سرمایه را تضمین میکنند سرمایهگذاری داشته باشند. به این معنا که سرمایهگذار در بازار سرمایه حضور پیدا میکند. اصل سرمایه تضمین میشود و در بازدهی نیز به میزان معقولی از رشد بازار سرمایه بازدهی کسب میکند.
در گذشته برای سرمایهگذارانی که ریسکپذیر نیستند گزینهای برای حفظ اصل سرمایه وجود نداشت. از طرف دیگر برای سرمایهگذاران ریسکپذیر صندوق های اهرمی ایجاد شده است. مجموع این صندوقها میتوانند طیف وسیعی از سرمایهگذاران را پوشش دهند و با توجه به ریسکپذیر بودن بازار سرمایه و مخاطراتی که دارد به نفع سرمایهگذاران غیرحرفهای است که از طریق صندوقها در این بازار سرمایهگذاری کنند.
کمکاری سازمان بورس
سازمان بورس به عنوان نهادی که از استطاعت مالی مناسبی به واسطه میزان کارمزدی که از معاملات بورس نصیب میشود برخوردار است، منابع کافی برای فرهنگسازی و آموزش و تبلیغات در سطح گستردهتر را دارد اما در سطح جامعه دیده نمیشود که سازمان بورس آموزش یا تبلیغاتی انجام داده باشد.
از طرف دیگر عموما مدیران صندوقها کارمزد قابلتوجهی کسب نمیکنند که بتوانند تبلیغات کنند. بنابراین میتوان این انتظار را از سازمان بورس داشت که در این زمینه مقداری بیشتر فعالیت کند و با تبلیغات و آموزش، مردم را با انواع این صندوقها آشنا کند.از طرف دیگر دامنه کاری صندوقها از نظر تنوع زیاد است و اگر بتوانند این صندوقها را از لحاظ تعدادی بیشتر کنند باعث میشود زمانی که مردم برای سرمایهگذاری مراجعه میکنند با محدودیت سقف مواجه نشوند.
به نظر میرسد آینده بهتری را میتوان با توسعه صندوقها برای بازار سرمایه بوجود آورد. در این شرایط دیگر بازار دچار هیجانات کاذب نخواهد بود و نگرانی موجودی که در متولیان بازار در خصوص هیجانی شدن بازار وجود دارد و با کاهش سقف خرید سهام یا دریافت وجه تضمین مشتری سعی در کاهش آن دارند به صورت خودکار کاهش خواهد یافت.
اگر وجوه از طریق صندوقها به خرید سهم اختصاص پیدا کند این ترس از بین میرود. چون افراد حرفهای در این صندوقها مشغول به کار هستند و به نوع خرید و فروش توجه دارند و بازار به صورت خودالتزام در نقاط تعادلی قرار میگیرد. چرا که اکثر بازیگران صندوقها هستند. اما اگر اشخاص حقیقی با فضایی که در بازدهی شاخص وجود دارد و نگاه هم کوتاهمدت است در بازار حضور یابند اتفاق مطلوبی نمیافتد. بنابراین هر چقدر بیشتر صندوقها را توسعه و مردم را به سمت این صندوقها سوق داد، بازار عمق بیشتر و متولیان نگرانی کمتری خواهند داشت.