متغیرهای مهمی که همچنان نشان از جذابیت بازار سهام در میان مدت دارند
تحلیلگر بازار سرمایه با ارزیابی متغیرهای ارزشگذاری بورس ، اعلام کرد: بازار در سطح جذابی از قیمت قرار گرفته و گزینهای پر ظرفیت در میان مدت است.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، امیررضا اعلاباف با انتشار مطلبی با عنوان "در بورس بمانیم؟" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: به منظور ارزیابی و بررسی جذابیت سرمایهگذاری کلیت بازار سهام در سطح کلان برای افق میان مدت تا پایان سال با دید مبتنی بر ارزش، خالی از لطف نیست که برخی متغیرهای ارزشگذاری و رویکردهای متعارف موقعیت سنجی بازار از لحاظ درجه ارزندگی را مورد بررسی قرار داد.
یکی از این معیارها رویکرد نسبی ارزشیابی سهام است که در سطح کلیت بازار نیز این روش را می توان با مقایسه ضرایب گذشته و آیندهنگر فعلی با سطوح معمول تاریخی بازار و میانگینها پیادهسازی کرده و به یک تصویر کلی از سطوح قیمت در بازار در مقایسه با حدود تاریخی دست یافت.
با انتشار گزارشهای مالی سه ماه نخست شرکتها، برگزاری مجامع ، تصویب سود نقدی و تعدیل قیمت مربوطه روی تابلوی ضریب قیمت به سود گذشته نگر بورس تهران در حدود کمتر از ۸ واحد قرار گرفت. با مقایسه این عدد با میانگین ۵ ساله معادل ۱۱ واحد، بازار به سطح جذابی از ارزندگی رسیده و در صورتی که ریسک مضاعف به بازار از جانب بخش سیاست گذاری تحمیل نشود، بازدهی مناسبی برای سرمایهگذاران مبتنی بر ارزش در میان و بلندمدت رقم می خورد.
همچنین طبق محاسبات تحلیلگران، سطح فعلی نسبت P/ E آیندهنگر بازار با فرض ثبات و عدم افزایش قابل توجه نرخ ارز معادل ۵. ۶ مرتبه بوده که سطح پایینی تلقی میشود. ضریب P/ E با مواردی نظیر سطح ریسک سیستماتیک و در اثر آن میزان صرف ریسک و نرخ بهره رابطه معکوس دارد و با افزایش این موارد با توجه به رشد هزینه سرمایه با کاهش مواجه میشود که مثال عینی این موضوع پایین بودن متوسط P/ E بورس کشورهای بیثبات مشابه نظیر روسیه، ترکیه و... است.
سطح پایین این ضریب در اثر ضعف انتظارات رشد سودآوری و جریانات نقدی شرکتها و پایین بودن نسبت ارزش فعلی پروژهها و طرحهای توسعه شرکتها به EPS در غیاب درایور تورمی قوی نبوده بلکه در اثر ضعف کارآیی اطلاعاتی و فروشهای افراطی ایجاد شده باشد که بررسی و ریشهیابی این موضوع نیز در سطح بازار، صنعت و شرکت باید توسط سرمایهگذاران و سهامداران انجام شود.
مهمترین محرک بازارها انتظارات تورمی بوده و در غیاب این مهم با توجه به نرخ تشکیل سرمایه ثابت خالص منفی و پیشی گرفتن استهلاک از تورم و ضعف سرمایهگذاری مولد نمیتوان انتظار بازدهی بالایی از بازارها داشت. لذا دیگر رویکرد موثر در بررسی ظرفیت رشد بازار مطالعه نسبت ارزش بورس تهران به نقدینگی است که این نسبت نیز با توجه به اعلام نرخ رشد نقدینگی از ابتدای سال توسط بانک مرکزی به سطح پایینتر از میانگینهای تاریخی افت کرده و میتواند دیگر نشانهای بر درجه ارزندگی بالای بازار یا وزندهی کمتر بازار به رشد نقدینگی با توجه به کاهش موقت انتظارات تورمی باشد.
البته این نسبت در اثر توسعه و گسترش بازار و نهادهای مالی، افزایش تعداد شرکتهای پذیرفتهشده، رشد درونزای شرکتها در اثر طرحهای توسعه و... در طول سالیان بویژه از ابتدای سال ۹۸ با افزایش مواجه شده است.
همچنین تحلیل و بررسی بازارهای جهانی و مطالعه منحنی نرخ بهره در کشورهای توسعه یافته در جهت تصمیمگیری مناسب میتواند موثر واقع شود. احتمال وقوع یک رکود و انقباض اقتصادی و اثرات آن بر جریانات نقدی شرکتها و نرخ انباشت سود جهت حفظ نقدینگی مناسب در شرکتها و اثر آن بر بازده نقدی کلیت بازار را نباید نادیده گرفت. موضوع تضعیف تقاضا در طول زنجیره ارزش میتواند اثر را در گزارشهای ماهانه و سه ماه تابستان بویژه در بخش های رشدی و ادواری و با کشش درآمدی تقاضای بالا نظیر کالاهای مصرفی بادوام نشان دهد.
در بررسی بازدهی بازارها فقط به جنبه بازده توجه نشود بلکه بازده را به صورت تعدیلشده بر اساس ریسک و بااستفاده از معیارهای بازده به ریسک بررسی کرد و از دریافت پاداش مناسب (صرف ریسک) به ازای ریسک و انحراف معیار پذیرششده توسط سرمایهگذاران در بازارهای مختلف اطمینان حاصل کرد و مقایسه صحیحی را انجام داد.
در کل بازار سهام در سطح جذابی از قیمت ها قرار گرفته و با لحاظ بازده نقدی و تقسیم سود مناسب شرکتها در میان سایر بازارها به عنوان گزینهای پر ظرفیت برای سرمایهگذاری در میانمدت معرفی شود. به نظر میرسد سرمایه گذاران در صورت گزینش صحیح سهام بنیادی، پاداش صبر و تحمل را دریافت خواهند کرد.