مسئله ناترازی گاز طبیعی در ایران
ساعت 24 - 24 - ایران، کشوری غنی از منظر ذخایر انرژی اعم از نفت و گاز است، به شکلی که بیشترین مجموع ذخایر هیدروکربوری در دنیا را بهخود اختصاص داده است. در مورد گاز، ایران با در اختیار داشتن بیش از 33 تریلیون مترمکعب ذخایر ثابت شده، نزدیک به 17 درصد از کل ذخایر دنیا را در اختیار داشته و در جایگاه دوم دارندگان منابع گازی دنیا، پس از روسیه، قرار گرفته است.
همچنین ایران در سال 2020 با تولید بیش از 250 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی، سومین تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی دنیا بوده است. بدین ترتیب میتوان ایران را یکی از بزرگترین دارندگان و تولیدکنندگان گاز طبیعی در دنیا دانست. در گزارش حاضر به بررسی مسئله ناترازی گاز طبیعی در ایران خواهیم پرداخت. 1. ایران در بخش گاز، وابستگی بسیار بالایی به پارسجنوبی دارد. پارسجنوبی بزرگترین میدان گازی کشور است به شکلی که بررسیهای انجام شده نشان میدهد بیش از یکسوم از ذخایر گازی موجود در کشور، در این میدان قرار دارد. وجود پارسجنوبی در کشور و دسترسی به منابع متمرکز و عظیم این میدان سبب رشد هر چه بیشتر تولید از این میدان شده و آن را به 70 درصد از کل تولید گاز در کشور معادل با 700 میلیون مترمکعب در روز رسانده است. از منظر تحلیلی، تمرکز و رقابت را میتوان عوامل اصلی موثر در توسعه پارسجنوبی و سهم ویژه آن در سبد گازی کشور دانست. 2. پارسجنوبی با در اختیار داشتن منابع عظیم متمرکز، هدف بسیار مطلوبی برای تامین انرژی کشور محسوب شده که برای چند دهه ظرفیت تامین انرژی کشور را میتوانسته بر عهده گیرد. حال آنکه مشترک بودن این میدان با کشور قطر و ریسک بالای مهاجرت گاز بهواسطه نرخ بالای استخراج قطر از این میدان، نقش محرکی جدی برای توسعه هر چه بیشتر پارسجنوبی در ایران را بازی کرده است. این عوامل در کنار هم، ضمن توسعه هر چه بیشتر میدان پارسجنوبی، سبب قرار دادن گاز طبیعی بهعنوان عامل اصلی تامین نیاز اقتصادی و اجتماعی کشور به انرژی بوده است. به بیان دیگر رشد بالای ظرفیت استحصال گاز طبیعی از این میدان و اطمینان از دسترسی بلندمدت به این منابع، سبب شده است که گاز طبیعی بهعنوان زیرساخت اصلی تامین انرژی کشور توسعه یابد، و تمام بخشها اعم از اقتصادی و اجتماعی، خود را با آن هماهنگ نمایند. خروجی این رویکرد را میتوان در بررسی ترکیب عرضه انرژی اولیه کشور بررسی نمود. 3. همانطور که در نمودار (1) آورده شده است، سبد انرژی ایران به شکل ویژهای وابسته به گاز بوده که تولید این گاز نیز وابسته به استحصال از پارسجنوبی است. از این منظر میتوان گفت تقاضای انرژی در ایران در حال حاضر بهصورت قطبیده توسط پارسجنوبی پاسخ داده میشود، که بر این اساس تقاضای گذشته و تقاضای جدید را در هر سال پوشش میدهد. نمودار 1: ترکیب عرضه انرژی اولیه ایران در سال 1398
4. پارسجنوبی امروز با مشکلاتی در پایداری سطح تولید روبرو است. بررسیهای صورت پذیرفته نشان میدهد پارسجنوبی هماکنون پس از چند دهه تولید، به مرحله افت فشار خود نزدیک شده و نه تنها امروزه امکان رشد قابل توجهی در ظرفیت تولید آن وجود ندارد بلکه در آینده نزدیک شاهد کاهش تولید در این میدان خواهیم بود. مطالعات و بررسیهای کارشناسی نشان میدهد، در 5 سال آینده میدان پارسجنوبی وارد دوره کاهش تولید خود شده که پس از آن میتواند کاهشی تا یک فاز در سال، یا معادل با نزدیک به 30 میلیون مترمکعب در روز به ازای هر سال، به کشور تحمیل نماید. این مسئله، با توجه به سهم بسیار بالای میدان پارسجنوبی در تامین انرژی کشور، زنگ خطر جدی را در سمت عرضه انرژی به صدا درآورده است. این در حالی است که از طرف تقاضا کشور در وضعیت تقاضای فزاینده گاز طبیعی قرار گرفته است. 5. ارزان بودن عرضه گاز طبیعی در کشور و توسعه همهجانبه زیرساختهای عرضه گاز طبیعی در تمام بخشهای مصرفی کشور (اعم از اقتصادی و اجتماعی)، سبب شده تا اولاً برنامهریزیهای کشور در سطوح خرد و کلان با مفروض قرار دادن دسترسی به گاز طبیعی انجام شوند، که از آن میتوان به توسعه بر مبنای دسترسی به گاز ارزان نام برد، و ثانیاً بهواسطه کم اهمیت بودن هزینه مصرف گاز طبیعی (بهواسطه ارزان بودن آن) در سبد هزینهای آحاد اقتصادی، بهرهوری پایین و هدررفت بسیار بالایی در مصرف گاز طبیعی بر کشور تحمیل گردد. مطالعات کارشناسی انجام شده، با مفروض قرار دادن متغیرهای جمعیتی و اقتصادی و طرحهای کلان مصوب و در حال اجرای کشور، نشان میدهند که تقاضای گاز طبیعی در کشور بهصورت فزایندهای از سطح 900 میلیون مترمکعب در روز در سال 1401 به نزدیک به 1300 میلیون مترمکعب در روز در سال 1414 خواهد رسید، که رشدی بسیار قابل توجه در تقاضا را نشان میدهد. 6. رشد بالای تقاضا، در کنار افت فشار و متعاقباً افت تولید در بزرگترین میدان گازی کشور، زنگ خطر بسیار ویژهای است از عدم امکان پاسخ به تقاضای گاز طبیعی در کشور در آیندهای نزدیک، که از آن بهعنوان ناترازی گاز طبیعی یاد میشود و میتواند اثرات مخرب بسیار عمیقی بر اقتصاد و جامعه بر جای بگذارد. این ناترازی، در 5 سال اخیر به شکل محدودی آغاز شده و با سرعت قابل توجهی رو به رشد است. محاسبات انجام شده نشان میدهد، در سال 1400 کشور با ناترازی گاز طبیعی به میزان 160 میلیون مترمکعب در روز (برای کل سال) مواجه بوده که با تعمیق این ناترازی در سالهای آینده، در سناریوی عدم اجرای هرگونه اقدام اصلاحی جدی در طرف عرضه و تقاضا، به عددی بیش از 900 میلیون مترمکعب در روز (برای کل سال) در سال 1414 خواهد رسید، که این مقدار 70 درصد از کل تقاضا پیشبینی شده در آن افق (برای کل سال) است. همچنین در سناریوی نگهداشت تولید کشور در سطح کنونی (که با انجام نگهداشت پارسجنوبی بهواسطه فشارافزایی از این میدان انجام میشود)، در افق 1414 با ناترازی حدوداً 600 میلیون مترمکعب در روز (برای کل سال) مواجه خواهیم بود که 45 درصد از کل تقاضا پیشبینی شده در آن افق (برای کل سال) است. بدین ترتیب در دو سناریوی بدون اقدام و نگهداشت تولید، در افق 1414 به ازای هر 100 واحد تقاضا به ترتیب با 70 و 45 واحد کسری در تولید گاز طبیعی مواجه هستیم که عدد بسیار قابل توجهی است. 7. میزان ناترازی گاز طبیعی در سال بهصورت یکنواخت توزیع نشده و با توجه به تفاوت در حجم مصرف در دورههای مختلف سرد و گرم سال، سطوح متفاوتی از ناترازی را در سال رقم میزند، که این مسئله اولاً نشاندهنده عمق بیشتر ناترازی در برخی فصول است و ثانیاً در سیاستگذاری و تعیین رویکرد مواجهه با مسئله ناترازی گاز طبیعی اثرگذار خواهد بود. بدین ترتیب در فصل سرد سال با توجه به اضافه شدن مصرف گرمایش خصوصاً در بخش خانگی، شاهد پیک مصرف گاز طبیعی و طبیعتاً ناترازیهای شدید در عرضه و تقاضای گاز طبیعی هستیم. در سال 1400 بهصورت میانگین در 4 ماهه سرد سال، نزدیک به 230 میلیون مترمکعب در روز ناترازی گاز طبیعی مواجه بودهایم که این مقدار بهاندازه قابل ملاحظهای بالاتر از میانگین کل سال است. 8. از جمله تبعاتی که ناترازی گاز طبیعی برای کشور بههمراه دارد، میتوان به قطع گاز صنایع و جایگزینی سوخت نیروگاهها با توجه به اولویت دادن به بخش خانگی اشاره کرد. بدین ترتیب زیان مستقیمی از مسیر کاهش سطح تولید به اقتصاد کشور تحمیل شده و با سوزاندن سوخت مایع جایگزین در نیروگاهها نیز (با توجه به ارزشمندتر بودن سوخت مایع نسبت به گاز طبیعی) زیان قابل توجهی نصیب دولت میشود. محاسبات نشان میدهد در سال 1400 از این محل نزدیک به 9 میلیارد دلار زیان خالص مستقیم به کشور تحمیل شده است. علاوه بر این، کاهش در تامین انرژی صنعت و تحمیل زیان به آن ریسک سرمایهگذاری را بهشدت بالا برده که میتواند در میانمدت و بلندمدت بر نرخ سرمایهگذاری بخش خصوصی اثر منفی بسیار عمیقی برجای بگذارد که ماحصل آن کاهش رشد اقتصادی و رقابتپذیری اقتصادی خواهد بود. از دیگر تبعات ناترازی گاز طبیعی میتوان به کاهش صادرات سوخت مایع در اثر جایگزینی آنها با گاز طبیعی در نیروگاههای تولید برق کشور اشاره کرد، که علاوه بر زیان فوقالذکر، منجر به کاهش درآمدهای ارزی کشور و تشدید تنش ارزی ناشی از آن، و همچنین تعمیق هرچه بیشتر کسری بودجه دولت (خصوصاً تبصره 14 بودجه یا همان تبصره هدفمندی یارانهها) میشود. ناترازی گاز طبیعی در مراحل پیشرفته و تعمیق یافته خود تبعات دیگری همچون اجبار به واردات را در پی دارد. 9. با توجه به روند رو به رشد ناترازی گاز طبیعی در کشور، و با توجه به تبعات فزاینده و قابل توجهی که این مسئله بر کشور تحمیل مینماید، میتوان مسئله ناترازی گاز طبیعی و سیاستگذاری صحیح برای حل پایدار این مسئله را یکی از مهمترین و اصلیترین مسائل روز کشور دانست که در صورت عدم توجه کافی به آن، و عدم چارهاندیشی سریع برای این مسئله، میتواند کشور را وارد دورهای طولانی از بحرانهای انرژی نماید. بحرانی که با توجه به اینکه یکی از مهمترین زیرساختهای اقتصاد و اجتماعی کشور را نشانه رفته است، به شکل همه جانبهای کشور را دچار خسران جبرانناپذیری خواهد نمود.
عباس ملکی ، حسن راعی و رضا فروتن- دانشکده مهندسی انرژی شریف