واکنش بورس به صیدی، واقعی یا غیر‌واقعی؟

به‌رغم آنکه تغییر رئیس سازمان، تاثیر قابل‌توجهی بر روند بازار ندارد، اما پیگیری‌های ریاست سازمان در جهت بازگشت تعادل به بازار سرمایه، می‌تواند بازار را از وضعیت اسفناک فعلی نجات دهد، با این‌حال شاخص بورس در هفته‌ای که به تغییر عشقی و جایگزینی صیدی منجر شد، افت ۱.۱۷ درصدی را به‌ثبت رساند، ضمن آنکه شاخص هموزن با رشد بیش از ۲ درصدی حال عمومی بازار را مثبت نشان‌داد.

به‌نظر می‌رسد عرضه برخی از سهام شاخص ساز که رشد خوبی را طی دوران ریاست قبلی تجربه کرده‌بودند، شاخص‌کل را سرخ‌پوش کرد. در مجموع روند معاملات بازار نشان‌داد که کلیت بازار به بهبود بورس امید دارند. همچنین رشد خوب سهام شاخص ساز از کف ثبت‌شده در ۲۳ مرداد سبب شده‌است تا پول‌های سرگردان بازار به سمت سهام کوچک‌تر حرکت کنند.

نماد‌هایی در بازار وجود دارند که برخلاف ارزنده بودن و خبر‌های خوب، در محدوده‌هایی مورد دادوستد قرار می‌گیرند که سال‌۹۸ در آن حضور داشتند، لذا به‌نظر می‌رسد با توقف شاخص‌کل و جبران عقب‌ماندگی سهام کوچک، در کنار تحقق وعده‌های دولت، شاخص بورس دوباره به منطقه تعادلی ۲.۱ تا ۲.۲ میلیون واحد بازگردد. با وجود سرخ‌پوشی شاخص‌کل و صندوق‌های اهرمی که نقشی تعیین کننده در روند معاملات بازار دارند، ۱۳۷ میلیارد‌تومان پول حقیقی وارد بازار شد و با باز‌شدن دامنه‌نوسان به ۳ درصد، ارزش معاملات نیز به ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد‌تومان رسید.

خبر‌های جدید از بازار‌های جهانی

طی هفته‌گذشته دو داده مهم اقتصادی بر انتظارات فعالان بازار‌های جهانی اثرگذار بود. اول شاخص CPI هسته یا شاخص قیمت مصرف‌کننده آمریکا بود که به‌طور ماهانه ۰.۳ درصد را نشان‌داد و بالاتر از انتظارات بود، همچنین CPI به‌طور سالانه کمتر از داده قبل و مطابق با انتظارات منتشر شد، همچنین شاخص PPI ایالات‌متحده یا شاخص قیمت تولیدکننده نیز به‌طور ماهانه ۰.۲ درصد منتشر شد که بالاتر از داده ماه قبل و داده مورد انتظار بوده است.

پس از انتشار این داده‌ها، فعالان بازار‌های جهانی انتظار دارند تا فدرال‌رزرو فقط یک‌بار نرخ بهره را به اندازه ۰.۲۵ واحد درصد طی سپتامبر کاهش دهد. بازار‌های جهانی به‌دنبال این داده‌ها واکنش مثبتی را از خود نشان‌دادند. طی یک هفته قبل، قیمت نفت‌برنت با رشد ۲.۳۹ درصدی، قیمت طلای جهانی با رشد ۲.۷۸ درصدی و قیمت مس با افزایش ۲.۹۵ درصدی همراه بوده است.

هر چند بورس تهران به‌طور مستقیم از قیمت نفت و فرآورده‌های آن و همچنین قیمت فلزات اساسی در صورت‌های مالی بلندمدت خود تاثیر می‌پذیرد، اما کاهش تقاضای چین در بازار فولاد و عدم‌تغییر قابل‌توجه قیمت‌ها در بازار فولاد، حال عمومی صنایع و درآمد ارزی آن‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، با این حال حفظ قیمت‌های بالا در کامودیتی‌ها می‌تواند منجر به بهبود درآمد و سود شرکت‌ها به‌خصوص صنایع بزرگ و صادرات محور شود.

حال کدام صنایع بهتر می‌شود؟

بازدهی صنایع طی هفته قبل نشان‌داد که دوباره استقبال از صنایع ریالی افزایش یافته‌است. این در حالی است که طی هفته قبل از آن، صنایعی نظیر پالایشی و پتروشیمی نقش اصلی را در این بازی معاملات صنایع ایفا می‌کردند. در هفته‌ای که گذشت، برخی از صنایع به‌خصوص صنعت محصولات کشاورزی به سبب خبر افزایش نرخ شیرخام، حال خوبی داشتند.

همچنین نیروگاهی‌ها یکی از صنایعی بودند که مورد‌توجه بازار قرار داشتند. صنعت خودرو و قطعه سازان آن نیز درمیان برترین صنایع هفته قبل بودند. به‌نظر می‌رسد همچنان استقبال از صنایع کوچک افزایش یابد. رشد شاخص‌کل به یک محرک ارزی احتیاج خواهد داشت، در صورتی‌که دلار نیما رشد‌ کرده و دخالت دولت در صنایع بزرگ که مالکیت اکثر آن‌ها را برعهده دارد، کاهش یابد، شاخص‌کل به سمت منطقه تعادلی ۲.۱ تا ۲.۲ میلیون واحد حرکت خواهد کرد و در آن منطقه تثبیت خواهد شد. پیگیری‌های لازم برای مطالبات بورسی‌ها یکی از مهم‌ترین وظایف سکاندار جدیدی است که در مقطعی بورس را تحویل گرفته‌است که اعتماد عمومی به آن در حداقل خود قرار دارد و بازگشت اعتماد کار دشواری است.

دنياي اقتصاد