تجربه 27 ساله و دو عامل کسب سود از بورس و نکته زیرکانه
ارزیابی عملکرد 27 ساله بازار سهام نشان داد دو عامل نقش مهمی در کسب سود دارند و چهار گره، مانع از رونق بورس ایران شده است.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، بهزاد بهمننژاد معاون سردبیر روزنامه ایران در گزارشی اعلام کرد: سرمایهگذاری بیش از هر چیز نیازمند نظم و رعایت اصول است. خطای رفتاری رایج بین مردم آن است که فکر میکنند عملکرد بهتری نسبت به عموم جامعه دارند. در حوزه سرمایهگذاری نیز بسیاری احساس میکنند توصیههای بزرگان برای عموم مردم است و نیازی نیست آنها نسبت به اصول سرمایهگذاری پایبند باشند.
دو آمار از بازدهی بورس
ن گراهام پدر علم سرمایهگذاری که استاد و الهامبخش اسطورههایی مثل وارن بافت بوده، معتقد است سرمایهگذار هوشمند فردی است که میتواند خود را بشناسد و نسبت به احساسات لحظهای مقاوم باشد. این سختترین کار است که در دوران خوشبینی مفرط، دارایی را کم کنید و در دوران بدبینی شدید، سهم آن دارایی را افزایش دهید.
در دل این توصیه عمیق نکته ای نهفته است که نمیتوان بازار را در کوتاهمدت پیشبینی کرد. بررسی دادههای بورس نشان میدهد اگر بازه سرمایهگذاری را به بیش از یک و تا پنج سال افزایش دهید، شانس برنده شدن به طرز محسوسی افزایش مییابد اما در بازههای کوتاهمدت حدود ۶۰ درصد مواقع شکست میخورید.
دومین مسئله، شناسایی زمان ورود و خروج است که آمارها نشان دهنده خطای دیگر هستند. بورس تهران از سال ۷۶ تا کنون حدود ۱۵۰ هزار درصد بازدهی داده است. یعنی اگر فردی آن زمان ۱۰ میلیون تومان سرمایهگذاری میکرد، اکنون دارایی معادل ۱۵ میلیارد تومان داشت.
نکته زیرکانه آن است اگر در این بازه ۶۵۳۴ روزه، فقط ۲۱ روز (معادل 0.3 درصد از کل روزها) در بازار حضور نداشتید، بازدهی ۴۰ درصد کاهش مییافت و به کمتر از ۹۰ هزار درصد میرسید. این ۲۱ روز بازه ممتد رشد قیمتها در بورس است. اگر ۱۰ دوره با بازده بالا و مجموعاً ۱۵۹ روز (کمتر از ۲.۵ درصد کل روزها) در بازار سهام حضور نداشتید، بازدهی حدود ۹۰ درصد کاهش مییافت! بنابراین شناسایی زمان ورود و خروج سهام توهمی است که نه تنها در بازارهای جهانی بلکه در بورس تهران نیز قابل اثبات است.
چهار گره بورس برای رونق
بورس تهران با چهار گره مهم برای رونق مواجه است. اول، عدم قطعیتهای غیراقتصادی که باعث افت شدید سطح ارزش گذاری سهام شده است. دوم، بالا بودن نرخ بهره به عنوان گزینه کمریسک با سود سالانه بیش از ۳۵ درصد که انگیزه ورود به بازارهای ریسکی از جمله سهام را کاهش میدهد.
سوم، ناترازیهای اقتصادی بویژه در حوزه انرژی که تداوم سودآوری و فعالیت شرکتهای مهمی از بورس را مبهم کرده است. چهارم، عدم مشاهده گامی واقعی در زمینه اصلاح سیاستهای اقتصادی بویژه در حوزه تکنرخی کردن ارز و حذف قیمتگذاری دستوری. تا رفع این ابهامات بعید است بازار سهام بتواند رونق معناداری را دست کم در کوتاهمدت تجربه کند.
بررسی انتظارات فعالان طبق گزارش اجماع تحلیلگران نشان میدهد، متوسط بازده بورس برای سالجاری کمتر از ۲۵ درصد است حال آنکه تورم متوسط ۴۰ درصد پیشبینی شده است.
در شرایط پرریسک و پرتلاطم اقتصادی-سیاسی، شرط بندی روی تکسناریو میتواند سرمایهگذاران را بشدت آسیبپذیر کند. نباید فراموش کرد فصل گذشته از اوج خوشبینی به مذاکرات به جنگ ۱۲ روزه و وضعیت تعلیق اقتصادی فعلی رسید. بنابراین اصل مهم سرمایهگذاری یعنی داشتن انواع دارایی در سبد سرمایهگذاری، نشان میدهد نباید برای اینکه سهامدار، دلاردار، طلادار یا مسکندار باشید دچار توهم توان شناسایی زمان ورود مناسب شوید.
اگر به این تشخیص رسیدهاید که بر اساس سطح ریسکپذیری باید دارایی سهام در سبد داشته باشید مثل طلا، دلار و مسکن نمیتوان زمان ورود را پیشبینی کرد. همانطور که با وجود انتظار تورمهای بیش از ۴۰ درصدی، بسیاری از مردم بخشی از پول را در سپردههای بانکی نگه میدارند. زیرا ممکن است شرایط به کلی تغییر کند، اختصاص بخشی از دارایی به هر کدام از داراییها از جمله سهام نیز اصل مهم سرمایه گذاری است.