بازار با او مهربان بود و توانست حتي چند روز پيش از برنامه به اين هدف برسد. پس از اين موفقيت، او پول بيشتري را به حساب كارگزاري خود افزود تا مجموع آن به 50000 دلار برسد. هدف جديد او چه بود؟ 100000 دلار تا پايان سال! تصور مي‌كنم هدف دشواري باشد، زيرا تنها 4 درصد معامله‌گران به اين هدف دست مي‌يابند. باب معامله گر با تجربه‌اي نيست. در واقع، او اين كار را تنها چند ماه پيش آغاز كرده و شغل تمام وقتي دارد. او چگونه موفق شد پول خود را تقريبا دو برابر كند؟ او عاشق سهام ارزان‌قيمت شركت‌هاي بيمه‌اي و بانكي است. او دستور خريد سهام را با قيمتي حدود 15 تا 20 درصد پايين‌تر از آخرين قيمت بسته شدن تنظيم مي‌كند و هنگامي كه سهم در حدود 30 درصد رشد قيمت را تجربه كرده است، به فروش آن اقدام مي‌كند. چنين جهشي در قيمت در مدت اخير كه بازار با آشوب و افت و خيز فراوان همراه بوده، در كمتر از يك هفته اتفاق افتاده است. اما اگر قيمت سهام افت كند، او چه مي‌كند؟ استراتژي او به «بخر و نگه دار» تغيير مي‌يابد. اما هنگامي كه چيزها خوب پيش نمي‌رود، اين استراتژي مناسبي نخواهد بود. در واقع باب اصلا استراتژي خوبي براي خروج (فروش) ندارد.
اما چيزي كه در مورد او قابل تقدير است، اين است كه او هدف خود را دو برابر كردن پولش تا پايان سال قرار داده است. چند نفر از شما هدف سرمايه‌گذاري خود را تعيين كرده‌ايد؟
تعيين اهداف: تعيين هدف و مشخص كردن چگونگي دستيابي به آن مي‌تواند به معامله گران كمك كند بر ترس‌هاي خود فائق آيند. باب تنها يك نمونه است. او از اشتباهات خود نكاتي ياد گرفت. او به مطالعه معامله‌هاي موفق و ناموفق پرداخت تا بتواند بفهمد، چگونه مي‌تواند تكنيك خود را بهبود بخشد. در طول زمان او توانست معاملات خود را بهبود بخشد، تغييراتي را در تكنيك خود به وجود آورد و تنظيمات دستورهاي معاملاتي خود را پالايش نمايد. او تنظيمات جديد، متد‌هاي جديد و ايده‌هاي جديدي را كشف كرد كه توانستند به او در رسيدن به اهدافش كمك كنند.مي دانم هنگامي كه هدفي تعيين مي‌كنم، وقت بيشتري را بر روي يك پروژه صرف مي‌كنم و در طول زمان دستاوردهاي بيشتري خواهم داشت و كارآمدتر و اثربخش‌تر خواهم بود.
پرداختن به جزئيات: تنها تعيين اهداف مالي كلي براي موفقيت كافي نيست. بايد بدانيد كه چگونه مي‌خواهيد به آن اهداف دست يابيد. در زير ايده‌هايي براي عمل در اين زمينه آمده است:
1. اهدافي واقع‌گرايانه از لحاظ سودآوري براي خود تعيين كنيد.
2.اهداف خود را هم از جنبه ميزان سود و هم از نظر زمان به بخش‌هاي كوچك‌تري تقسيم كنيد. شما نمي‌توانيد در يك معامله و ظرف يك ساعت پول خود را دو برابر نماييد، اما مي‌توانيد در x معامله و در مدت زمان y پول خود را دو برابر كنيد.
3.به دنبال اشكال‌هاي احتمالي در استراتژي فعلي خود بگرديد. آيا به طور مثال خيلي زود يا خيلي دير سهامي را مي‌خريد يا زمان خروج (فروش) شما نامناسب است؟
4.آيا تعيين يك هدف قيمتي به جاي منتظر شدن براي تغيير در روند قيمت سود را افزايش مي‌دهد؟ ممكن است به طور مثال به اين نتيجه برسيد كه براي معاملات كوتاه مدت، تعيين اهداف قيمتي (مثلا: اگر قيمت به 95/19 دلار برسد، خواهم فروخت.) كارآمدتر خواهد بود.
5. براي معاملات خود برنامه‌ريزي نماييد و از آنها پيروي كنيد.
6.مي‌توانيد حجم خريد سهام را طوري تنظيم نماييد كه در عين كسب بيشترين سود ريسك‌هاي بازار را هم در كنترل خود داشته باشيد.
7.آيا سهام مناسبي را مي‌خريد يا مي‌فروشيد؟ آيا اصلا سهام مناسب شماست؟ مي‌توانيد معامله اوراق بهادار ديگري مانند اوراق املاك كه با ريسك كمتري همراه هستند را در نظر بگيريد.
8.رويكرد مشخص‌تری نسبت به معاملات خود داشته باشيد و به خود اجازه دهيد سدهاي ترس و عادت شكسته شود. به عبارت ديگر، محدوده‌هايي كه در آن احساس راحتي مي‌كنيد را تغيير دهيد تا نتايج بهتري به دست آوريد. ممكن است اين مورد به طور مثال به معناي خريد ميزان بيشتري از سهام از درصدي از كل پرتفوي كه به طور معمول رعايت مي‌كرديد، يا تعيين دستور توقف زياني با محدوده قيمتي بيشتر و همزمان مراقبت بيشتر و دقيق‌تر تغييرات قيمتي سهم باشد.
9.اهداف خود را مرتب در ذهن نگه داريد و اجازه ندهيد احساسات مانع شما در رسيدن به آن اهداف شوند.
10.اشتباه‌ها هميشه رخ مي‌دهند و هنگامي كه يك معامله به زيان تبديل مي‌شود استرس افزايش مي‌يابد؛ بنابر اين، اين همان زماني است كه بايد بر اهداف سرمايه‌گذاري خود متمركز شويد. به هر زيان و شكستي به عنوان فرصتي براي آزمودن خود و مهارت‌هايتان نگاه كنيد. از تجربه زيان‌ها به عنوان كمكي براي هدايت احساساتتان به سوي ايجاد انرژي بيشتر براي موفقيت بيشتر استفاده كنيد.
11. ياد بگيريد كه ريسك را بپذيريد و هر گونه دغدغه يا ترس كه بتواند روند معاملات شما را مختل كند متوقف نماييد.
12. هنگامي كه به معاملات خود نگاه مي‌كنيد، از خود بپرسيد كه چه عاملي باعث شده است كه سود بيشتري نكنيد.
13. دوستي را پيدا كنيد كه بتواند مهارت‌هاي معاملاتي شما را كامل كند. اگر شما نمی‌دانید كه چه زماني بايد سهام خود را بفروشيد، احتمالا معامله گر ديگري وجود دارد كه بتوانيد با راهنمایی او مهارت‌هاي يكديگر را كامل كنيد. تكميل اين مهارت‌ها براي هر دوي شما منفعت‌هايي در پيش خواهد داشت.
14.عادت‌هايي را در خود پرورش دهيد كه به شما كمك مي‌كنند بر مسووليت‌هاي خود فائق آييد. ياد بگيريد هنگامي كه ناراحت هستيد يا بازار به شما مي‌گويد معامله نكنيد، از معامله دست بكشيد.
15.ياد بگيريد كه به خاطر هيجان معامله نكنيد.
من هنگامي كه در افت شديد سال 2008 وارد معاملات شدم، به ميزان زيادي متضرر شدم. هنگامي كه قيمت‌ها در ماه مارس 2009 به كف خود رسيد، ديگر نمي‌توانستم باور كنم كه زمان تغيير روند فرا رسيده است.
با اين حال بر ترس خود غلبه كردم و تنها از طريق كم كردن ميزان سرمايه‌گذاري نسبت به ميزان معمول، مقداري سهام خريدم. مقداري سهام خريدم و دو ماه بعد هنوز هم برخي از آن سهام در حال پرداخت سود سهام سالانه خود هستند. در مورد سرمايه‌گذاري‌هاي جديدي كه انجام داده‌ام، هدفم سه برابر كردن پولم در مدت كمتر از سه سال است. اين هدف من است. زماني پولم را در زمان اوج بازار در مدت يك هفته دو برابر كردم، بنابر اين مي‌دانم كه انجام اين كار ممكن است. بنابراين بايد نسبت به هدفم متمركز باشم و به خوبي از فرصت‌هاي جديد استفاده كنم. شايد بتوانيم در اين سودها با يكديگر همراه شويم. هدفي را براي خود تعيين نماييد و تلاش كنيد به آن دست يابيد. سپس مي‌توانيم با هم به بانك برويم!