پديده تجمع قيمتي از سوگيري هاي رفتار بازار سرمايه است و شامل ترجيح بعضي از اعداد بر بقيه اعداد در معاملات است. قيمت هاي سهام در اعداد خاصي تجمع پيدا مي كنند و بعضي از اعداد به طور معناداري بيش تر از بقيه مشاهده مي شوند. معاملات با فراواني بيش تري در اعداد روند اجرا مي شوند. افراد تمايل دارند كه كسورات را به نزديك ترين عدد روند كنند. اين پديده گرايش قيمت هاي بازار به برآوردن يا محقق كردن كسورات اختتامي مشخص اشاره دارد. اعداد روند و اعداد كامل فراواني بيش تري در بازار دارند و پس از اعداد كامل، اعداد نيمه فراواني بيش تري دارند. همچنين اعداد زوج در بازار تكرارپذيري بيش تري دارند. انجام معاملات بيش تر در اعداد روند و اعداد خاص، منجر به تراكم قيمت ها در اعداد خاص مي شود.اگر فرآيند كشف قيمت به صورت همسان و تصادفي باشد معاملات شناسايي شده نبايد در قيمت هاي خاصي مجتمع شده باشند و نبايد شاهد دسته بندي قيمت ها در اعداد خاصي باشيم ولي تحقيقات نشان داده اند كه افراد ترجيح مي دهند در اعداد روند معامله كنند. همچنين آن ها اعداد كامل را به اعداد كسري و اعداد فرد ترجيح مي دهند. يك سوگيري در اندازه گيري، ثبت و يا تصميم گيري وجود دارد كه باعث مي شود قيمت ها در اعداد خاصي تجمع پيدا كنند. عوامل رواني و رفتاري در تعيين قيمت ها موثرند. به هر دليل بعضي از اعداد از ساير آن ها بيش تر در دامنه تغييرات قيمت ها تكرار و مشاهده مي شوند و افراد تمايل بيش تري دارند كه در اين اعداد معامله و تسويه كنند.

Normal 0 false false false EN-US ZH-CN AR-SA MicrosoftInternetExplorer4     هر چند كه در تحقيقات بسياري اين پديده تاييد شده است، توافق زيادي بر سر توضيح اين پديده وجود ندارد. دلايل وجود اين پديده را ترجيح روانشناسي ذاتي اعداد غالب، سوگيري هاي انساني، ابهام و عدم اطمينان و جهل نسبت به ارزش دارايي ها، عقلانيت محدود شده و نيز فاكتورهاي فرهنگي بيان مي كنند. افراد معمولي تصميمات اقتصادي را با بررسي كامل نمي گيرند. بلكه در عوض در يك قلمرو ابهام قابل ملاحظه اي عمل مي كنند. آن ها هميشه به دنبال ارزشيابي كاملادقيق نيستند بلكه دامنه مشخصي را براي ارزش هاي دارايي ها تعيين مي كنند. (مورگن استرن و نيومن، 1953)
    
    اين پديده در بازارهاي مختلف بررسي شده است. كاهن و همكاران 19999) در بازار نرخ هاي سپرده بانكي و كالول و همكاران 19944) در بازار معاملات املاك و مستغلات مسكوني آن را آزمودند.
    
    دو فرضيه كه براي توضيح اين حدود روانشناسي ارايه مي شود عبارت است از (سونمانس، 2003:)
    
    1-فرضيه قيمت گذاري خرده اي: افراد گرايش دارند كه قيمت ها را رقم به رقم و از سمت چپ با هم مقايسه كنند، مثلاعدد 99/19 خيلي كم تر از 20 به نظر مي رسد. اين پديده از روانشناختي شناختي و بازاريابي نشات مي گيرد.
    
    2-فرضيه سطوح آرماني: افراد قيمت هاي هدف معيني را براي سهام خود دارند. يعني وقتي كه سهامي را مي خرند، يك قيمتي را براي فروش آن ها مشخص مي كنند.