ابوي شعر خواندنش گل كرده است و زمين را به آسمان مي‌بافد و كسي هم جلودارش نيست:
... و همه دردهاي من از بازار سرمايه است
وقتي دولت بنفش ما، با تدبير و اميد
به حباب‌هاي معلق مانده در آسمان بورس مي‌دمد
و هفت ميليون پولدار كوچك
با ديدن شاخص‌هاي رونده به اوج
چون ميگو در ماهيتابه
روي چراغ‌هاي نفتي جز و ولز كرده
و سر جيب‌هايشان را شل مي‌كنند
به اولاد آدم مي‌گويم
در ذيل خبر بالا بردن خوراك پتروشيمي توسط مجلس
براي درج در روزنامه بايد آگهي تسليتي بنويسيم
آه...  
به ابوي مي‌گويم: حالا كه طي 40روز گذشته بورس با 50هزار ميلياردتومان افت به كانال ۷۹ هزار واحدي بازگشته شعر خواندنت گل كرده؟ خودت كه اهل بورس بازي نبودي و نيستي، نمك روي زخم مردم مي‌پاشي؟
ابوي مي‌گويد: مي‌دانستم بيشتر از چهارماه دوام نمي‌آورد! حالا بايد ديد دولت چه بلايي سر تورم و بيكاري و مسكن در مي‌آورد؟ مثل هوچي‌گري سبد كالا مي‌شود يا...
مي‌گويم: عجله نكن پدر من. رايزني‌هايي با شوراي نگهبان در مورد مصوبه نرخ 15 سنتي خوراك پتروشيمي‌ها در مجلس انجام شده است. اين ماجرا هم ختم به خير مي‌شود.
ابوي مي‌گويد: گيريم كه مصوبه لغو شد. با آن 14 شركت كه به بازار توافقي مي‌روند، چه مي‌كنند؟
مي‌گويم: آنها هم با ارائه اطلاعات شفاف و چشم‌انداز سودآوري به تابلوي اول و دوم بورس بازمي‌گردند!
ابوي مي‌گويد: وقتي همه چيز يك شركت فقط يك طرح انجام نشده است و روي كاغذ است و در روي زمين هيچ خروجي ندارد كه نمي‌شود.
مي‌گويم: همه چيز با طرح شروع مي‌شود بعد به توافق مي‌رسد. حالا شما بي‌سواديد ما چه كنيم؟
ابوي مي‌گويد: دست شما درد نكند. برويد يك عده حقوقدان بياوريد تا طرح‌ها را براي شما كالبدشكافي كنند.
مي‌گويم: منظور من از شما، شما نبود. شما كه از هفت دولت آزاديد!
ابوي مي‌گويد: خوش به حال آنها كه خبر داشتند اين 14 شركت از اول اسفند دخلشان مي‌آيد. سهام‌هايشان را رد كردند و پورشه خريدند.
مي‌گويم: اتفاقاً در اين مورد است كه حقوقدان‌ها بايد نظر بدهند.
ابوي مي‌گويد: به شعر خواندن من ايراد مي‌گرفتي و حالا خودت شعر مي‌گويي؟
مي‌گويم: مي‌خواستم تسليت را بنويسم، داشتم تمرين مي‌كردم...
نویسنده : اولاد آدم