چند دوست تصمیم می‌گیرند که کوه‌نوردی کنند. همه‌ آن‌ها بی‌تجربه هستند، بنابراین مسیر آسانی را انتخاب می‌کنند. هنوز به نیمه‌ راه نرسیده‌اند که توفان می‌شود و بارش سیل‌آسایی آغاز می‌شود. اکثر این گروه تصمیم می‌گیرند که برگردند، اما دو نفر از آنها می‌خواهند ادامه دهند.

این دو نفر به آن «رفقای نیمه‌راه» می‌خندند و حتی توفان هم نمی‌تواند منصرفشان کند. این دو نفر به جای این‌که عقلانی فکر کنند، «منیت‌»شان تصمیم گرفته است تا قوی و نترس جلوه‌شان دهد.

متاسفانه آن‌ها هم خودشان را به خطر انداخته‌اند و هم کسانی که برای نجات آن‌ها می‌آیند.

همه باید نگاهی سالم به توانایی و قدرت و کمبودهای خویش داشته باشیم. دردسر وقتی تولید می‌شود که منیت انسان سر برافرازد و در روند تصمیم‌گیری مشارکت کند. تصمیم آن دو کوه‌نوردی که محدودیت‌های خویش را نادیده گرفتند و به کوه‌نوردی در آن شرایط خطرناک ادامه دادند مبتنی بر منیت بود.

سرمایه گذاران، تاجران و بازرگانان هم وقتی بر اساس منیت خویش تصمیم می‌گیرند به دردسر می‌افتند. برای مثال، یکی از مغازه‌دارهای یک مجتمع تجاری با این‌که مشکل پول نقد دارد و میزان فروشش افت کرده است، مبلغ ۲ میلیون تومان برای تاسیس یک وب‌گاه اینترنتی می‌پردازد و قصدش هم این است که نشان دهد تجارتش پر رونق است. او هم مانند آن دو کوه‌نورد بر اساس منیت خویش تصمیم گرفته است. در نتیجه، باید پول قرض بگیرد و اجاره‌ی وب‌گاه و مخارج جانبی دیگر را بپردازد و قادر نخواهد بود که ضروریات حرفه‌ی خویش را فراهم کند.

سهامدارانی که در بورس سرمایه گذاری می کنند نیز به این شکل دچار هیجان خرید و فروش می شوند، میان فعالان بازار شایعه ای می پیچد در خصوص فروش سهمی مزبور با اینکه شما به عنوان یک سهامدار از آینده شرکت خبر دارید باز هم مانند فردی که هیپنوتیزم شده باشد وارد صف فروش می شوید و به قول خود از دست سهم مزبور خلاص می شوید غافل از اینکه سهامدارانی آگاه با خرید آن در انتظار سود چشمگیر شرکت می نشینند. در واقع این سهامداران آگاه، آنهایی هستند که بر عقل خود بیش از احساس خود متکی بودند و توانستند از این طریق سود هنگفتی را کسب کنند.

این موضوع در خصوص خرید یک سهم نیز صدق می کند، یقین داشته باشید، سهامدارانی که بر اساس شایعه های منتشر شده یک سهم را می در آینده ضرر می کنند.

در بازار سهام هیچ چیز جای رفتار عقلانی را نمی گیرد.