كاهش ارزش ريال، خوب يا بد؟
هزينههايي كه ميتواند پنهان و آشكار، آني و بلندمدت، متمركز و گسترده و از اين قبيل باشد. در مقطع كنوني يك پرسش مهم اقتصادي تعيين نرخ ارز است. نرخ ارز را پايين نگه داريم يا بگذاريم بالا رود. بديهي است هر دو انتخاب هزينه دارد به عبارت ديگر بايد بين بد و بدتر يكي را انتخاب كرد. و شايد به همين علت باشد كه گروهي اقتصاد را علم ملالآور لقب دادند. اين يادداشت طرح بحثي در اين زمينه است.
هنگامي كه ارزش ريال نسبت به ساير ارزها و در تجارت خارجي با ساير كشورها كاهش مييابد باعث گرانتر شدن واردات و رقابتيتر شدن صادرات ايران ميشود. ايرانيها هنگام خريد كالاهاي خارجي كه بايد ارزهايي مثل دلار، يورو، ين و ليره بپردازند متوجه گرانتر شدن آنها خواهند شد. اگر يك گردشگر ايراني بخواهد به كشوري ديگر مثل تركيه برود در صورت كاهش ارزش ريال بايد ريال بيشتري را به لير تبديل كند تا هزينههاي سفر خود مثل حملونقل، اسكان، غذا و غيره را بپردازد. پس سفرهاي خارجي كه نوعي واردات خدمات است گرانتر ميشود و در عوض اتاقهاي بيشتري در هتلهاي داخلي اشغال خواهد شد. اگر خواهان حمايت از توليد ملي هستيم و از خروج فزاينده ارز به واسطه افزايش سفرهاي خارجي ناراحت هستيم با كاهش ارزش ريال اين اتفاق كمتر ميافتد. بر همين منوال ورود ساير كالاها مثل كالاهاي چيني به ايران نيز كاهش مييابد. صادرات ايران نسبتا رقابتيتر ميشود و براي خارجيها به صرفهتر است اجناس ايراني خريداري كنند يا به ايران سفر كنند كه حجم صادرات بالا ميرود.
پس يكي از راههاي موثر براي تشويق مردم به خريد كالاهاي ايراني، كاهش ارزش پول ملي در برابر ساير ارزها است. همه اينها كه گفته شد در صورتي است كه نرخ تورم ايران به اندازه افزايش نرخ ارز بالا نرود و گرنه اثرات فوق را خنثي خواهد كرد. ناگفته پيدا است كه طي سالهاي گذشته با بالا نگه داشتن مصنوعي ارزش ريال از محل درآمد سرشار ارزي توانستيم نرخ تورم را كنترل كنيم. اما يادمان نرود كه در اين اثنا نرخ تورم بالا خواهد رفت چون كه كالاهاي خارجي گرانتر ميشوند (تورم فشار هزينه) و با توجه به اينكه كالاهاي ايراني جذابتر ميگردند تقاضا براي اين كالاها بالا ميرود (تورم كشش تقاضا).
آيا كاهش دادن ارزش پول ملي خوب است يا بد؟ افزايش نرخ ارز به نفع اقتصاد است اگر اقتصاد غيررقابتي بوده و در ركود گرفتار شده باشد. چين با اين نوع دستكاري در نرخ ارز (از طريق خريد داراييهاي آمريكا به دلار) براي سالهاي زياد توانست اقتصادش را رقابتي نگه داشته و به رشد بالايي دست يابد. عدهاي اين نوع دخالت را رقابت غيرعادلانه ميدانند. كاهش ارزش ريال تقاضاي خارجيان براي صادرات ايران را زياد كرده و در داخل شغل ايجاد ميكند. اما در عين حال رفاه مصرفكنندگان داخلي را كاهش ميدهد، چون واردات و از جمله سفرهاي خارجي گرانتر خواهد شد.
عوامل اصلي كه بر نرخ ارز تاثير ميگذارند كدامند؟ عوامل زيادي دخيل هستند، اما با توجه به شرايط اقتصاد ايران برخي از مهمترين آنها عبارتند از:
1. تورم: اگر تورم در ايران نسبت به كشورهاي طرف تجاري آن بالاتر باشد صادرات ايران غيررقابتيتر شده و تقاضاي خارجيان براي كالاهاي ايراني كاهش يافته و بالعكس ايرانيان ترجيح ميدهند كالاهاي خارجي خريداري كنند و واردات افزايش مييابد. پس كشورهايي مثل ايران كه تورم بالايي دارند بايد انتظار كاهش ارزش پول خود را در مقايسه با ساير ارزها داشته باشند پديدهاي كه در سي چهل سال گذشته هميشه شاهد آن بودهايم.
2. سفتهبازي و سوداگري ارزها: اگر سوداگران ارزي و بازرگانان باور داشته باشند كه بانك مركزي در آينده ارزش ريال را كاهش داده يعني نرخ ارز را بالا ميبرد آنها اكنون تقاضاي بيشتري براي ساير ارزها خواهند داشت. پس احساس و تصورات بازار ارز نسبت به ذخاير ارزي و آينده ريال و پيشبينيهاي گوناگوني كه در اين باره وجود دارد هم ميتواند نرخ ارز را در كوتاهمدت تغيير دهد.
3. تغيير قدرت رقابتپذيري كشور: اگر قدرت رقابتي كالاهاي ايراني به دلايلي مثل محيط نامساعد كسب و كار و افزايش ريسكها و تهديدات گوناگون كاهش يابد هزينههاي توليد بالاتر رفته و كسي كالاهاي ايراني را نخواهد خريد كه در نتيجه باعث ميشود نرخ ارز بالا رود. اين يكي از عوامل بلندمدت تعيينكننده نرخ ارز كشورها است و شبيه نرخ تورم عمل ميكند.
آيا نرخ ارز قوي نشانه قدرت اقتصادي يك كشور است؟ اغلب اوقات نرخ ارز
قوي نشانه قدرت اقتصادي دانسته ميشود. نرخ ارز ميتواند به عنوان نماد
افتخار ملي معرفي شود و به همين علت است كه وقتي نرخ ارز بالا ميرود بيشتر
سياستمداران نگران ميشوند. آنها نرخ ارز قوي را نشانه موفقيت اقتصادي
ميدانند. همانطور كه اشاره شد براي اينكه يك كشور ارز قوي داشته باشد
بايد سعي كند نرخ تورم را پايين نگه داشته، رقابتپذيري خود را بهبود
بخشيده و عملكرد اقتصادي (رشد اقتصادي) خوبي داشته باشد. جداي از اينكه نرخ
ارز به كدام سمت و سو ميرود نوسانات و افتوخيزهاي ناگهاني و كوتاه مدت
نرخ ارز بسيار زيانبار بوده و امكان برنامهريزي و سرمايهگذاري را از
فعالان اقتصادي ميگيرد. پس ثبات نسبي و قابل پيشبيني نرخ ارز كه از
مهمترين قيمتها در هر اقتصادي است از وظايف مهم تصميمسازان پولي به شمار
ميرود كه در يك سال گذشته كارنامه موفقي در اين عرصه به ثبت نرسيدهاست.
دكترجعفر خيرخواهان
دنیای اقتصاد