تلاطمات ارزی در یکسال اخیر هرچند برای صنایع ارز آور در بازار سرمایه خوش یمن بوده و اتفاقات خوشایند با رشد سهام فلزات، پتروشیمی و معادن در این بازار را رقم زده است. در مقابل صنایع ارز بر به ویژه صنعت خودرو که از جمله پرطرفدارترین صنعت بورس بود در ماههای اخیر با کاهش بی‌سابقه قیمت سهام مواجه شده اند. علی رغم اینکه دولت به خودرو سازان اجازه افزایش رسمی  قیمت خودرو را داده است اما به گفته کارشناسان رشد اخیر قیمت محصولات در مقابل افزایش هزینه‌های زیاد شرکت‌های خودروسازی ناچیز بوده و این روند آینده صنعت خودروسازی را با ابهام مواجه کرده است. این موضوع بهانه ای شد تا در بهمن تحلیل با مهندس سعید موحدی معاون اقتصادی و برنامه ریزی شرکت گروه بهمن از جمله شرکت های مطرح در صنعت خودروسازی کشور پیرامون تاثیر نوسانات ارزی بر فعالیت خودروسازان و روند دیگر فعالیت های این شرکت بزرگ بورسی به گفت وگو بپردازیم. هرچند مهندس موحدی تاکید دارد خودروسازی یکی از کسب و کارهای گروه بهمن را در برگرفته است و این شرکت با توجه به فعالیت در صنایع مختلف قصد دارد؛ با تغییر ساختار به شکل به یک هلدینگ چند رشته ای از صنایع مختلف در بازار سرمایه به فعالیت ادامه دهد. در ادامه بخش اول این گفت وگو را می خوانید؛

 

*آقای موحدی با توجه به اینکه بخشی از فعالیت های گروه بهمن در صنعت خودرو سازی است. از یکسال گذشته تاکنون  نوسانات ارزی و رشد شدید قیمت ارزهای خارجی  چه تاثیری بر فعالیت های خودروسازی این شرکت گذاشته است؟

 

توجه کنید در مجموع در حدود  70 میلیارد دلار سالانه واردات به کشور داریم. بخش قابل توجهی از این حجم واردات را  کالاهای واسطه ای برای تولید محصولات با ارزش افزوده مشخصی در داخل کشور تشکیل می دهد. طبیعی است هر نوسان ارزی و یا تغییر نرخ ارز بر کل صنایعی که نیاز به واردات کالاهای واسطه ای دارند، تاثیر پذیر است و باعث بروز مشکلات خاص خود می شود. در اینجا قبل از اینکه به پاسخ سوال مطرح شده بپردازم باید این توضیح را بدهم که نوسانات ارزی با افزایش نرخ ارز  دو مقوله جدا از یکدیگر هستند. با توجه به اینکه نرخ ارز در کشور طی سالهای طولانی  ثابت مانده بود، باید تغییر می کرد و افزایش می یافت. حتی اگراین افزایش نرخ ارز که در حال حاضر با توجه به مسائل بین المللی در کشور اتفاق افتاده است، بوجود نمی آمد به ناچار شرایط اقتصادی در تجارت جهانی ایجاب می کرد تا نرخ ارز تغییر کند.

 

*یعنی شما هم معتقدید؛ نرخ واقعی نرخ ارز رسمی که قبل بروز تلاطمات ارزی در حدود 2هزار تا 2500 تومان براساس نظریه های اقتصادی مربوطه محاسبه می شد باید مبنای مبادلات ارزی باشد؟

 

بله. نرخ ارز به شکلی باید تعیین شود که ساختار رقابتی کالاهای تولیدی داخلی با کالاهای خارجی را تنظیم کند. در سالهای گذشته با توجه به اینکه نرخ ارز ثابت مانده بود، تولید کننده داخلی با افزایش تورم در هر سال، کالاهای خود را به نرخی ثابت در بازار جهانی عرضه می کرد. درحالیکه در هزینه های تولید کننده کالاهای خارجی سهم تورم بسیار ناچیز بود. لذا هرساله در حدود 20 درصد از توان رقابتی تولید کننده داخلی از بین می رفت. اما نرخ مطلوب  ارز در داخل کشور چه میزان است که این مقوله با توجه به نظریه های مربوطه اقتصادی تعیین می شود. هرچند در ایران عرضه کننده ارز دولت است با این حال می توانستیم با در نظر گرفتن مقوله های اقتصادی نرخ واقعی ارز را تعیین کنیم. بهرشکل در حال حاضر شرایطی پیش آمده که فنر نرخ ارز که از اواخر دهه 70 ثابت مانده بود، باز شود و شاهد رسیدن نرخ ارز حتی بالای قیمت واقعی در بازار آزاد هستیم. بنظر می رسد نرخ ارزی که در اتاق مبادلات ارزی در حدود 2500 تومان تعیین شده رقمی است که بر مبنای مولفه های منطقی اقتصادی تعیین شده است. درست است که افزایش نرخ ارز به شکل غیر منطقی با توجه به مسائل داخلی و خارجی در اقتصاد کشور رخ داد. اما اگر در شرایط اقتصادی مناسب این اتفاق می افتاد، این افزایش قیمت یا واقعی شدن نرخ ارز باعث می شد تا با اجرای طرحی چون هدفمندی یارانه ها و آزادسازی نرخ حامل های انرژی و حمایت از بخش صنعت به سمت توسعه اقتصادی حرکت کنیم. درحال حاضر اتفاقی که افتاده این وضعیت به مانند مریضی می ماند که اقدامات پیشگیری در بهبود بیماری را انجام نداده و بی توجهی کرده  و ناگهان باید عمل جراحی را انجام دهد. لذاهزینه ها و عوارض چند برابر را باید در بردارد.

 

*اکنون نه تنها با تغییر نرخ ارز بلکه با نوسانات ارزی به شکل روزانه مواجه هستیم این مساله چه تاثیری از یکسال گذشته تاکنون بر صنایعی چون خودروسازی گذاشته است؟

 

همانطور تاکید کردم یکی از مولفه های اقتصادی پایدار و توسعه یافته واقعی شدن قیمت ها است. اما درحال حاضر این واقعی شدن نرخ ارز در شرایط نامناسب اقتصادی کشور با تاثیرات مثبت و منفی همراه شده است. از طرفی افزایش نرخ ارز باعث شده تا در حدود 50 درصد شرکتهای سهامی عام در بازار سرمایه  متاثر از قیمت های جهانی هستند  با رشد قیمت مواجه شوند و صادرات رونق پیدا کند. در نتیجه باید از این فرصت استفاده کرد تا کسب و کارهای غیراقتصادی و هزینه زا و فاقد بازدهی مطلوب از اقتصاد حذف و بجای انها کسب و کارهای اقتصادی با بازدهی بالا، جایگزین شوند. البته باید این اتفاقات با برنامه ریزی در کشور انجام شود. اگر بدون برنامه در این مسیر گام برداریم طبیعی است ادامه این روند باعث بروز اتفاقات ناخوشایندی می شود. در مقابل باید قبول کنیم با افزایش قیمت ارز و نوسانات شدید در یکسال اخیر شرکت های وارداتی با مشکل مواجه شده اند. بهرشکل رشد سریع قیمت ارز باعث شده تا در مرحله اول شوکی به خودرو سازان وارد شود و تاثیرات به شکلی باشد که هزینه های این شرکت ها افزایش یابد. صنعت خودرو نیز از این دسته صنایع است که هر اندازه هم قوی باشند اما در زمینه قطعه سازی وابستگی به واردات دارند که اکنون اثرات خاص خود را گذاشته است.از طرف دیگر نیز همین شوک با افزایش قیمت خودرو به مصرف کننده وارد می شود.

 

*صنعت خودرو سازی با چه راهکارهایی می تواند از این بحران خارج شود؟

 

بنظر می رسد اگر قیمت ارز و نوسانات ارزی کنترل شود و نرخ ارز دیگر بیش از این افزایش نیابد و مکانیزم های صحیح با برنامه بکار گرفته شود تا دوسال اثرات این شوک باقی خواهد ماند  و قیمت خودرو افزایش و از تولید خودرو کاسته می شود. اما پس از دوسال با تطابق خودروسازان با شرایط موجود و کاهش اثرات روانی رشد قیمت ها و افزایش توان خرید مردم می توان این انتظار را داشت صنعت خودرو از این بحران خارج شود. اکنون چالش بزرگی میان خودروسازان که چتر حمایتی دولت را دارند با  سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان  بر سر تعیین قیمت ها وجود دارد. خودروسازان انتظار دارند با توجه به افزایش نرخ ارز و اینکه براساس قوانین مربوطه، خودرو جزو کالاهای استراتژیک نیست، نرخ گذاری فروش آزاد شود. چراکه معتقدند؛ در این شرایط باید مکانیزم عرضه و تقاضا قیمت ها را تعیین کند اما از طرفی دولت هم عنوان می کند با توجه به اینکه بر سر واردات خودرو موانع تعرفه ای تعیین کرده است باید قیمت گذاری توسط آن، انجام شود.

 

*با توجه اینکه دولت، اجازه افزایش رسمی قیمت خودرو را داده است آیا این افزایش قیمت بر میزان تقاضای در بخش خودرو در گروه بهمن نیز تاثیر داشته است؟

 

توجه داشته باشید؛ حجم کمی از فعالیت های گروه بهمن در حدود 10 درصد شامل خودروسازی می شود. از سوی دیگر طیف مشتریان شرکت، خاص هستند و جزو مشتریان استراتژیک بشمار می آیند. حساسیت آنها به افزایش قیمت ها، نسبت به مشتریان دیگر خودروسازان بسیار کمتر است. البته نمی گویم مشتریان ما حساسیت در افزایش قیمت ها ندارند، بلکه نسبت آن پایین است.

 

*یعنی افزایش قیمت های اخیر تاثیر بر تقاضای گروه بهمن نداشته است؟

 

بهرحال تاثیرات خاص خود را بر روی تقاضا می گذارد. اما هدف ما تولید انبوه نیست بلکه به دنبال تنوع کردن ظرفیت های تولیدی به دنبال مشتریان خاص هستیم. بنابراین آمادگی داریم به هر میزان تقاضا کمتر شد با افزایش تولید خودرو بتوانیم ظرفیتمان را تکمیل کنیم.البته ممکن است تعداد تیراژمان برای هر کلاس خودرو تولیدی کاهش پیدا کند.

 

*گروه بهمن سالانه چه میزان خودرو تولید می کند؟ چند درصد درآمد این شرکت از محل فروش خودرو است؟

 

کل ظرفیت خانواده خودروسازی گروه بهمن در حدود 100 تا 120 هزار دستگاه است که در مقایسه با مجموع ظرفیت تولید خودرو که در حدود یک میلیون و 600 هزار دستگاه در کشور است، حجم اندکی از بازار را در برمی گیرد.درحال حاضر باتوجه به تغییر ساختار شرکتها در زمینه خودروسازی نیز به سمت هلدینگ چند رشته ای بر تمرکز خودروسازی حرکت خواهیم کرد و دیگر درآمد حاصل از فروش در صورت های مالی گروه بهمن ذکر نخواهد شد. بلکه سود ناشی از شرکتهای خودروسازی را در نظر خواهیم گرفت. اما اگر بر اساس همان مدل قبلی؛ در حدود 10 درصد سود در گروه بهمن، از زنجیره شرکت های خودرو سازی حاصل می شود که باقی سود یعنی بخش اعظم آن، حاصل از سرمایه گذاری بر دیگر صنایعی که تحت پوشش دارد، ناشی می شود.

 

*نوسانات نرخ ارز بر درآمدهای عملیاتی به دلیل واردات CKD بر بخش خودروسازی گروه بهمن تا چه میزان تاثیر گذاشته است. درحال حاضر گفته می شود که از میزان تولید در این بخش در گروه بهمن کاسته شده است، آیا این امر صحت دارد؟

 

بطور طبیعی، بخش خودروسازی گروه بهمن نیز بعنوان شرکتی که بخشی از کالاهای خود را وارد می کند با توجه به افزایش نرخ ارز تاثیر می پذیرد. اما اینکه دامنه شدت این تاثیر گذاری تا چه میزان است که این موضوع برای ما نگران کننده نیست.

 

*شما تاکید کردید که  10 درصد از سود گروه بهمن ناشی از شرکتهای خودروسازی است، آیا مقایسه P/E  گروه بهمن با صنعت خودرو معقول است؟

 

همه تلاش گروه بهمن این است که ساختار شرکت را تغییر دهد. در بازار سرمایه، کارهای اولیه این موضوع در حال انجام است. قصد داریم  به سمت یک هلدینگ چند رشته ای که سهم و وزن هر یک از بخش های آن مشخص شده است، حرکت کنیم. در حال حاضر در شرکت اصلی از 2 هزار میلیارد تومان دارایی، یک هزار میلیارد تومان آن کاملا غیر خودرویی است. به سهامداران توصیه می شود که نسبت به ساختار گروه بهمن و ترکیب سودآوری آن عمیق تر نگاه کنند، شناختی که از گروه بهمن بوجود آمده را تغییر دهند و همگرایی آن را با خودرو مانند گذشته برقرار نکنند. اگر سهامداران با نگاه دارایی به این قضیه بنگرند P/E  گروه بهمن می بایست حداقل 1.5 برابر، و اگر از نظر سودآوری نگاه کنند نزدیک به 2.5 برابر P/E  فعلی خواهد بود. لذا به منظور این اصلاحات باید ساختار شرکت اصلاح و در بورس ثبت شود.

 

*شما اشاره کردید که به دنبال افزایش ظرفیت تنوع ساخت در خودروها هستید، اکنون ساخت محصولات جدید در برنامه دارید؟

 

بله. در بخش وانت به واردات محصولات جدیدی از جمله؛ مینی وانت، وانت ایسوز و وانت تک کابین کاپرا، می توان اشاره کرد. در بخش سواری نیز  خودروی سدان در  بخش خودروهای تجاری کامیون ایسوزوFVR  ، کشنده 45 تن ، سری جدید کامیونت های ایسوز، در برنامه قرار دارد. البته همزمان نیز ساخت کامیونت داخلی متمرکز هستیم. از پروژه های اقتصادی در دست اجرا نیز به بررسی وانت مزاد با نصب موتور داخلی باید اشاره کرد. به همین جهت علاوه بر تنوع محصولات به دنبال تولید انبوه سه محصول محوری در بخش های وانت، کامیونت و سواری هستیم. در زمینه قیمت نیز این محصولات به شکلی تولید خواهند شد که نظر مشتریانمان را جلب خواهند کرد.

پایان بخش اول

کارگزاری بهمن