گاهی که اجزا سیستم اقتصادی را مرور می کنیم به تناقض هایی می رسیم که برای پاسخ گویی به بعضی از این تناقض ها نیاز است که تغییراتی در قواعد بازی را بپذیریم. نمونه این تناقضات عبارت است از :

1- شاخص بورس مثبت و صعودی است اما بیشتر شرکتها دارای مشکل تامین مواد یا مشکل فروش هستند

2-شاخص بورس مثبت است اما شرکتها بدلیل مشکلات مالی خود در حال تعدیل نیروی انسانی هستند

3-شاخص بورس مثبت و صعودی است اما نرخ تورم و بیکاری تواما افزایشی و صعودی است.

4- شاخص بورس مثبت و صعودی است اما قیمت هر سهم بزرگترین شرکت بورسی معادل یک پیاز و قیمت اولین شرکت بورسی از نظر ارزش بازار معادل یک انار و قیمت بزرگترین شرکت فولادی در بورس معادل یک پرتقال و قیمت بزرگترین هلدینگ سیمانی معادل هیچ کالایی نیست. اصلا کالایی در هیچ جای کشور به نرخ 120 تومان پیدا نمی کنید.شلغم هم دانه ای 200 تومان است. کشک که جای خود دارد. آدامس هم که بیشتر از 120 تومان است. کالای 120 تومانی نداریم.چرا هیچ کالایی را نمی توان با یک سهم بزرگترین هلدینگ بورسی معاوضه کرد. این ها نمونه هایی از تناقض ها در اقتصاد است.