سرمایه‌گذاران بورس بیش از هر نکته دیگری وضعیت سهام را براساس نسبت قیمت به عایدی شرکت‌ها می‌سنجند، اما نکته مهم این است که این نسبت در حال حاضر قابل مقایسه با ارقام قبلی آن نیست و فعالین بازار باید در تحلیل بنیادی این رقم را با ارقام مربوط به نسبت مذکور برای صنایع، رقبا و نیز نسبت مذکور برای کل بورس بسنجند. علی دهدشتی، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری پارند به عنوان یک کارشناس فعال بازار سرمایه در گفت‌وگوی امروز به تشریح این نسبت و تاثیر آن بر بازدهی سرمایه‌گذاران در بورس می‌پردازد.

نظر شما درباره روند صعودی بازار در روزهای اخیر و رشد شاخص کل چیست؟

به نظر من، در سرمایه‌گذاری‌های بورسی توجه به شاخص کل چندان مورد تایید نیست. استنباط از تداوم روند رو به رشد شاخص در شرایط کنونی اقتصاد ایران کار دشواری است. چراکه رشد پرسرعت نماگر بورس ریسک افت شدید آن را نیز بالا می‌برد و این امر، توانایی تحلیل را از میان می‌برد. در صورتی که این شاخص حرکت صعودی آرام‌تری را با در اختیار داشتن موج اصلاحی سپری کند، مطلوب‌تر است و تحقق این امر می‌توانست روند صعودی را تا پایان سال جاری برای بورس فراهم کند. اما این حرکت شتاب گونه بر منطق رفتارهای هیجانی سرمایه‌گذاران صحه می‌گذارد که می‌تواند کاهش شدید آن را نیز در پی داشته باشد.

روند معاملات بازار سرمایه و اقتصاد کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در شرایط کنونی، بورس خلاف اقتصاد کشور در حال حرکت است و این می‌تواند مشکل ساز شود. چراکه این دو باید با یکدیگر هم جهت شوند و این بورس است که می‌تواند با شرایط اقتصادی همراه و هماهنگ شود. از این رو به سرمایه‌گذاران و فعالان توصیه می‌شود که دست به عصاتر حرکت کنند و سهم‌هایی را برگزینند که از لحاظ بنیادی از وضعیت قابل اطمینانی برخوردار هستند.

درباره چگونگی شناخت سهام بنیادی توضیح دهید؟

نکته مهمی که مطرح است این است که، بازار همیشه ارزش ذاتی سهم را به موقع تشخیص نمی‌دهد و این امر اجازه می‌دهد صنایع و سهم‌هایی که تغییر قیمتی چندانی را تجربه نکرده‌اند، می‌توانند مورد اقبال بازار قرار گیرند. اما در تمام شرایط چند سهم مشخص سوگلی بورس بوده و مورد توجه ویژه فعالان بازار قرار دارند. این موضوع موجب می‌شود سهام برخی شرکت‌ها نتوانند در بازار سهام عرض اندام کنند و از روند کلی جا می‌مانند. به این ‌ترتیب پتانسیل رشد در چنین سهم‌هایی وجود دارد. صنایع صادرات محور را می‌توان از جمله صنایع ارزنده برشمرد. صنایعی که هم‌اکنون مورد اقبال بازار هستند و نیز صنایعی که در روند صعودی بورس رشد چندانی را تجربه نکرده‌اند، می‌توانند جزو صنایع پرپتانسیل برای رشد مورد توجه باشند و بازدهی مطلوبی را نصیب سرمایه‌گذاران کنند.

نظر شما درباره نسبت قیمت به در آمد در بازار چیست؟ آیا اگر سهمی P/E بالاتر از بازار داشته باشد، ارزنده نیست؟ سرمایه‌گذاران چگونه براساس این متغیر بازار تصمیم‌گیری کنند.

نسبت قیمت به درآمد یا همان P/E به مفهوم تقسیم قیمت هر سهم بر پیش‌بینی سود آن است. به این ترتیب که هر چقدر قیمت سهم بالاتر رود و سود رشد نکند،

«پی به ‌ای» بالا می‌رود به این ترتیب شما سهمی را با سود کم و قیمت بالا می‌خرید. با توجه به تغییر نرخ بهره یا تورم موجود در جامعه در سال جاری، این نسبت تغییر فاحشی داشته و در ابتدای سال جاری با رشد نرخ سود بانکی به 20 درصد با کاهش شدیدی همراه شده است. در چنین شرایطی تحلیلگر باید این ارقام را با توجه به نرخ بهره بانکی تعدیل کند تا نسبت به دست آمده قابل اتکا باشد. البته نمی‌توان گفت هر سهمی که نسبت قیمت به درآمدی بیش از پنج واحدی را دارا است، مناسب به نظر نمی‌رسد و ارزندگی چندانی ندارد. بلکه ممکن است نرخ رشد سودآوری شرکت‌ها زمینه‌های لازم برای تعدیل این نسبت و ارزنده بودن سهم را فراهم کند. اما اینکه آیا واقعا سهمی با نسبت P/E بالا ارزنده است یا خیر، را می‌توان با استفاده از نسبت PEG دریافت.

درباره نسبت peg توضیح دهید.

با تقسیم نسبت P/E بر نرخ رشد سود سالانه شرکت‌ها نسبت PEG به دست می‌آید که می‌تواند در تشخیص سهام ارزنده کمک‌کننده باشد. در صورتی که این نسبت زیر یک واحد باشد، سهم همچنان از ارزندگی برخوردار است، ولو اینکه نسبت قیمت به عایدی آن رقم بالایی باشد. این شرایط حکایت از این امر دارد که سهم زیر ارزش ذاتی آن معامله می‌شود. ولی چنانچه، نسبت PEG برای یک سهم بالاتر از یک واحد باشد، سهم چندان ارزنده محسوب نمی‌شود.