رابطه اقتصادی ایران و آلمان
11سال طول کشید تا نخستین قرارداد بزرگ اقتصادی بین دو کشور منعقد شود، قراردادی که طی آن شرکت زیمنس امتیاز ساخت خط تلگرافی را از دولت ایران گرفت تا لندن را با عبور از برلین و مسکو به تهران وصل کند. روابط اقتصادی دو طرف تا پایان دوره قاجاریه با فراز و فرودهایی همراه بود اما با ظهور دولت وایمار و دولت پهلوی اول روابط اقتصادی به سرعت گسترش یافت به نحوی که با آغاز دولت هیتلر تبدیل به اتحاد استراتژیک شد و عملا در سال 1319 آلمان به شریک اول تجاری ایران تبدیل شد. پس از جنگ جهانی به خصوص با کمرنگ شدن حضور انگلیسیها بعد از ملی شدن صنعت نفت، آلمانها در اقتصاد ایران مجددا حضور پررنگتری پیدا کردند و پس از امریکا تبدیل به دومین شریک تجاری و صنعتی ایران شدند.
با رفتن امریکاییها در سال 1357 و با وجود فراز و فرودهای مختلف در روابط دو طرف، آلمان موقعیت خود را به عنوان بزرگترین صادرکننده و شریک اول صنعتی در ایران تثبیت کرد و حتی در دولت اصلاحات قراردادهای متعددی با شرکتهای بزرگ آلمانی در ایران نظیر زیمنس، لینده، دایملر و ایکر منعقد شد اما سطح همکاری از یک حد مشخصی عبور نکرد تا در دوره تحریمها به شدت کاهش یافت.
طی دو سال اخیر آلمان به عنوان یکی از کشورهای 1+5 تلاش بسیاری در حل موضوع هستهیی کرد و پس از توافق بلندپایهترین هیات اقتصادی بعد از انقلاب را روانه ایران کرد. به نظر میرسد آلمانها نخستین کشوری هستند که واقعیت فضای جدید منطقهیی پس از توافق را به خوبی درک کردهاند. پیشنهادهای جدید غولهای صنعت آلمان نشان از تغییر رویکرد آلمانها از یک شریک اقتصادی صرف به یک اتحاد استراتژیک صنعتی- اقتصادی میان دو کشور است.
به عنوان مثال شرکت فولکس واگن که در سال 1382 تنها حاضر به تولید کم شمار خودرو آن هم به صورت CKD و از طریق مشارکت با کرمان خودرو بود، اکنون حاضر به سرمایهگذاری مشترک با بزرگترین خودروساز ایران برای تولید انبوه خودرو است. (و توسعه صنعت قطعهسازی ایران) یا شرکت باسف که پیش از این تنها در قالب فروش لیسانس و سایر خدمات مهندسی در صنایع شیمیایی و پتروشیمی ایران حضور داشت، اکنون پیشنهاد ساخت بزرگترین واحد تولیدی شیمیایی جهان در ایران را میدهد، پیشنهادهای بنز، زیمنس، لینده و سایر شرکتها نیز در قالبی ارائه شده که ظن حضور قدرتمند شرکتهای آلمانی در ایران پساتحریم را قوت میبخشد. پیشینه مثبت رابطه تاریخی- صنعتی ایران و آلمان (جز چند مساله خاص) حس آریایی دوستی مشترک و اختلافات لاینحل ایران و امریکا نیز تقویتکننده حضور فعالتر آلمانها در عرصه صنعت و اقتصاد ایران مثل سالهای دور خواهد بود.
با رفتن امریکاییها در سال 1357 و با وجود فراز و فرودهای مختلف در روابط دو طرف، آلمان موقعیت خود را به عنوان بزرگترین صادرکننده و شریک اول صنعتی در ایران تثبیت کرد و حتی در دولت اصلاحات قراردادهای متعددی با شرکتهای بزرگ آلمانی در ایران نظیر زیمنس، لینده، دایملر و ایکر منعقد شد اما سطح همکاری از یک حد مشخصی عبور نکرد تا در دوره تحریمها به شدت کاهش یافت.
طی دو سال اخیر آلمان به عنوان یکی از کشورهای 1+5 تلاش بسیاری در حل موضوع هستهیی کرد و پس از توافق بلندپایهترین هیات اقتصادی بعد از انقلاب را روانه ایران کرد. به نظر میرسد آلمانها نخستین کشوری هستند که واقعیت فضای جدید منطقهیی پس از توافق را به خوبی درک کردهاند. پیشنهادهای جدید غولهای صنعت آلمان نشان از تغییر رویکرد آلمانها از یک شریک اقتصادی صرف به یک اتحاد استراتژیک صنعتی- اقتصادی میان دو کشور است.
به عنوان مثال شرکت فولکس واگن که در سال 1382 تنها حاضر به تولید کم شمار خودرو آن هم به صورت CKD و از طریق مشارکت با کرمان خودرو بود، اکنون حاضر به سرمایهگذاری مشترک با بزرگترین خودروساز ایران برای تولید انبوه خودرو است. (و توسعه صنعت قطعهسازی ایران) یا شرکت باسف که پیش از این تنها در قالب فروش لیسانس و سایر خدمات مهندسی در صنایع شیمیایی و پتروشیمی ایران حضور داشت، اکنون پیشنهاد ساخت بزرگترین واحد تولیدی شیمیایی جهان در ایران را میدهد، پیشنهادهای بنز، زیمنس، لینده و سایر شرکتها نیز در قالبی ارائه شده که ظن حضور قدرتمند شرکتهای آلمانی در ایران پساتحریم را قوت میبخشد. پیشینه مثبت رابطه تاریخی- صنعتی ایران و آلمان (جز چند مساله خاص) حس آریایی دوستی مشترک و اختلافات لاینحل ایران و امریکا نیز تقویتکننده حضور فعالتر آلمانها در عرصه صنعت و اقتصاد ایران مثل سالهای دور خواهد بود.
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۴/۰۵/۱۹ ساعت 8:58 توسط تیم راهبریEPSNEWS
|