امروز از نگاه یک سهامدار جزء بازار بورس اوراق بهادار تهران قصد دارم مقداری به وضعیت این بازار و سیاستهای اقتصادی مربوط به آن انتقاد کنم. واقعا چرا بازار بورس اوراق بهادار تهران به این وضعیت افتاده که روزانه فقط حدود 40 تا 50 میلیارد تومان در آن معامله می شود؟ آیا اشکال از سوء مدیریت داخل سازمان و شرکت بورس است یا از سیاستهای کلی اقتصاد؟ چرا بازار بورس از توافق هسته ایی تاثیر مثبت نیافت؟ چرا دقیقا از فردای توافق باز بازار بورس منفی شد؟ به اعتقاد من 90% مشکلات بازار بورس ناشی از مشکلات  ونحوه اجرای سیاستهای اقتصادی است و کمتر می توان مدیران بازار را مقصر دانست. متاسفانه آقای وزیر اقتصاد پیش از توافق هسته ایی می فرمایند آماده شوک مثبت پس از توافق در بازار بورس هستیم!!!!! پس چرا بازار بورس دچار شوک مثبت نشد؟ چرا دوره جدید سقوط بازار دقیقا از فردای توافق آغاز شد؟ من می دانم چرا. چون مشکل اصلی توافق و یا عدم توافق هسته ایی نبود. مشکل اصلی در این است که دولتمردان معمولا سیاستهای خوب اقتصادی برمی گزینند ولی بسیار بد و در زمان نامناسب آنرا اجرا می کنند!!! مثل تصمیم هدفمند کردن یارانه ها در دولت قبل که سیاست بسیار درستی بود ولی بسیار بد و نابجا اجرا شد. قرار بود هدفمند کردن یارانه ها بیشتر برای کمک به تولید انجام شود ولی دقیقا بخش تولید از مزایای آن بی بهره شد. قرار بود هدفمند کردن یارانه ها به کاهش اختلاف طبقاتی در میان جامعه منجر شود ولی دقیقا شکاف را گسترده تر کرد و جالب اینکه به همه طبقات بطور مساوی تقسیم شد. در این دولت هم شاهدیم سیاستهای درستی در اقتصاد اتخاذ می شود ولی در بدترین شکل و زمان اجرا می شود. 

قیمت خوراک پتروشیمی ها حدود 3 سنت بود و واقعا می بایست این رانت بزرگ از اقتصاد و شرکتهای پتروشیمی رخت بر می بست و در رحمت بی حساب برای برخی بسته می شد و این سیاست مبنی بر افزایش قیمت خوراک پتروشیمی هابسیار درست بود ولی چرا به یکباره 4 برابر شد؟!!!! آنهم در زمانی که رکود اقتصاد را در بر گرفته است و تحریمها دمار از روزگار اقتصاد درآورده؟ چرا در زمانی که قیمت نفت و محصولات پتروشیمی در بازارهای جهانی به شدت کاهش یافته اند؟!!!! چرا در زمانی که در رکود قرار داریم دولتمردان تصمیم گرفته اند بودجه را بر گرده مالیات بنهند؟؟؟!!! تازه قرار است نرخ ارز هم در چند ماه آینده تک نرخی شود که میخ آخر بر تابوت صنعت پتروشیمی می گردد. چرا در زمانی که در رکود هستیم و قیمت محصولات معدنی و فلزی در دنیا وحشتناک کاهش یافته  به افزایش عوارض، مالیات و سختگیری در صنعت و معدن دست می زنید؟؟؟ 

نهضت مبارزه با تورم همچنان با قدرت ادامه دارد و تورم 43% به حدود13% کاهش یافته و قصد دارند آنرا تک رقمی کنند. آیا این سیاست اشتباهی است؟ نه بخدا خیلی هم سیاست درست و عاقلانه ایی هست منتهی چرا با این شدت و حدت؟؟؟؟ همه اقتصاد دچار رکود شدید شده و کسب و کارها نمی توانند نفس بکشند چرا مبارزه با تورم را نرم تر ادامه نمی دهید تا اندکی به رکود رسیدگی شود؟!!! 

همه این سیاستهای اقتصادی درست حتما باید با این شدت و حدت در این زمان به یکباره انجام شوند؟؟؟!!!! حالا دوباره عرض می کنم چرا بازار بورس پس از توافق هسته ایی مثبت نشد؟ چون مشکل در جای دیگری بود و البته انجام توافق هسته ایی یک اتفاق مثبت بود ولی نه کافی. وقتی وزیر محترم اقتصاد که خودشان دکترای اقتصاد دارند می فرمایند برای شوک مثبت بعد از توافق آماده ایم این چه نوع سیگنالی است؟؟؟ پس کجا باید از مدرک و تحصیلات اقتصادیمان استفاده کنیم؟؟؟!!! همین حرف از سوی برخی دیگر از اقتصاددانها مطرح شد که واقعا برای من سهامدار جزء جز زیان و تباهی و سردرگمی چیز دیگری در بر نداشت. این انصاف است؟ به کجا شکایت برم از این بی تدبیریها؟؟؟!!!!

خواهش می کنم از مسولین و مدیران که با تامل بیشتری به اجرای سیاستهای اقتصادی بپردازند. تدبیر و سیاست درست یکطرف ماجراست و نحوه اجرا در زمان مناسب و الویت بندی بخدا یک طرف دیگر ماجراست. تنها امیدمان به بهمن و اسفند است تا مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شوند تا شاید اقتصاد یک تکانهایی بخورد و بازار بورس اندکی مثبت گردد.

حسین اسدی نیا