اقتصاد جهان در معرض خطری جدی
اجلاس سالانه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول روز گذشته در حالی در شهر لیما، پایتخت پرو آغاز شد که تهدیدهای پیشروی اقتصاد جهان اینروزها جدیتر از هر زمان دیگری پس از ماجرای ورشکستگی بانک «لمنبرادرز» در سال 2008 است.
امروز مشکل رکود مزمن، یعنی عدم توانایی صنایع جهان برای رشد در سطح رضایتبخش، حتی با وجود اعمال سیاستهای پولی بسیار انبساطی، همزمان با افزایش مشکلات اقتصادی در بازارهای نوظهوری نظیر چین، رو به وخامت است.
لری سامرز، اقتصاددان سرشناس و وزیر سابق خزانهداری آمریکا در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست نوشت: این اتفاقات، شبهه شکلگیری یک چرخه ناقص جهانی را که در آن کندی رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی، به اقتصادهای نوظهور آسیب زده و درنتیجه رشد اقتصادی در غرب را کندتر میکند، برمیانگیزد. اقتصادهای صنعتی، که به سختی با سرعتی بسیار کند حرکت میکنند، باید از ابتدا خود را برای شوکهای منفی جهانی آماده کنند.
سیاستگذاران به شکل نامناسبی خطرات بازگشت دوباره رکود در غرب و دورهای که در آن رشد اقتصاد جهان به شکل غیرقابل قبولی کند خواهد بود، دستکم گرفتهاند. اگر رکود دیگری رخ دهد، در آن صورت، سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان پولی ابزار کافی برای پاسخگویی به این بحران را نخواهند داشت. در اصل، دیگر فضایی برای سیاستهای انبساطی پولی در جهان صنعتی وجود نخواهد داشت. همچنین، انتظار میرود نرخ بهره بانکی همچنان در ژاپن و اروپا بسیار پایین باقی بماند و تنها در آمریکا شاهد افزایش بسیار جزئی آن باشیم.
چالشهای امروز، لزوم تعهد شفافتر جهانی را برای شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی، بهعنوان اصلیترین هدف سیاستهای اقتصاد کلان، ضرورت میبخشند؛ بنابراین، اقدامات نباید تنها به سیاستهای پولی محدود شود.
یک ضربالمثل هست که میگوید: « اگر بدانید که به چه چیزهایی میتوانید عادت کنید، حتما متعجب میشوید»؛ این ضربالمثل، امروز در تمام ابعاد اقتصاد جهان کاربرد دارد. درحالیکه اینروزها مدام درباره به بهبود و پشتسر گذاشتن بحرانهای اقتصادی صحبت میشود، اما ازسوی دیگر میبینیم که تقریبا در تمامی کشورهای جهان، نرخ تولید ناخالص داخلی اصلاح شده و به شدت کاهش یافته است. صندوق بینالمللی پول (IMF) نیز پیشبینی خود از رشد تولید ناخالص داخلی سال 2020 میلادی را نسبت به سال پیشبینی سال 2012 خود، برای آمریکا تا 6، برای اروپا 3، برای چین 14، برای بازارهای نوظهور 10 و برای کل جهان 6 درصد کاهش داده است. تازه این ارقام ناامیدکننده و ملالتآور درصورتی خواهد بود که تا آن زمان در جهان صنعتی شاهد رکود یا وجود یک بحران نظاممند نباشیم.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، ما هماکنون در یک عصر جدید از اقتصاد کلان حضور داریم که در آن خطر تورم منفی بسیار جدیتر از تورم است و ما نمیتوانیم به خاصیت خوداحیایی بازارها اکتفا کنیم. اثر تشدید تورم که در آن رکود نه تنها پرهزینه میشود، بلکه رشد تولید آینده را نیز دچار مشکل میکند، بسیار جدیتر و قویتر از چیزی است که هرکس در سالیان اخیر تصور میکرده است.
تاریخ نشان میدهد که بازارها کارآمد نیستند و اغلب اوقات در قضاوتهای خود درباره بنیانهای اقتصادی دچار اشتباه میشوند. تاریخ همچنین به ما میآموزد سیاستگذارانی که علایم جدی بازارها را به دلیل ناپایدار بودن آنها نادیده میگیرند، دچار اشتباهات فاحشی میشوند. این یکی از مهمترین عوامل در آغاز بحران مالی سال 2008 میلادی بود.
زمانی برای خوشخیالی نیست
اما آنچه که امروز نیاز داریم، چیزی معادل اما در سطح جهانی و علایمی است که بهواسطه آن سیاستگذاران پولی و مقامات کشورها متوجه شوند که رکود مزمن و دامنه شیوع آن به جهان مهمترین و جدیترین خطری است که با آن مواجه هستیم. پس از انتشار گزارش ناامیدکننده اشتغال آمریکا که هفته گذشته اعلام شد، فدرالرزرو باید متوجه شده باشد که خطرات ناشی از آن برای اقتصاد آمریکا دو جنبه دارد. نرخ بهره بانکی تنها درصورتی افزایش خواهد یافت که نشانههای شفاف و مستقیمی از افزایش تورم یا رضایت مالی وجود داشته باشد. همچنین، فدرالرزرو باید آمادگی خود را برای کمک به جلوگیری از شکنندگی مالی اقتصاد جهان از ورود به یک بحران مالی اعلام کند. ازسوی دیگر، بانکهای مرکزی در اروپا و ژاپن باید شفافسازی کرده و اعلام کنند که بزرگترین خطر و تهدید برای اقتصاد، رکود بیشتر خواهد بود.