مهمترین ماموریت سازمان بورس و اوراق بهادار حمایت از حقوق سرمایه‌گذاران است و طبعاً در کلیه اقداماتی که تک تک کارکنان این سازمان انجام می‌دهند، باید در درجه اول به این نکته توجه شود که آیا این اقدام در جهت منافع سرمایه‌گذاران است یا خیر؟

چنانچه اقدامی موجب تضییع حقوق سرمایه‌گذاران شود، آنگاه هیچ توجیهی برای اقدام مذکور وجود ندارد.

در ضمن کلیه آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها، بخشنامه‌ها و غیره که توسط سازمان بورس وضع می‌شود، باید تأمین کننده حقوق سرمایه‌گذاران باشد.

در غیر این صورت نقض غرض خواهد بود و به خودی خود باطل است.

یکی از مواردی که این روزها به شکل یک اپیدمی در سازمان بورس شیوع پیدا کرده، توقف نماد شرکت‌ها به دلیل دریافت اطلاعات بیشتر و یا شفاف سازی است.

حال پرسش مهم این است که آیا این اقدام سازمان به نفع سرمایه‌گذاران یا به زیان آنها است.

پرسش مهمتر این است که تشخیص منفعت و زیان سرمایه گذاران با کیست؟ آیا سرمایه گذاران خودشان قادر به تشخیص سود و زیان خود نیستند و این سازمان است که باید در این خصوص تصمیم بگیرد؟

با فرض اینکه تشخیص مصلحت سرمایه گذاران را به صورت امانت به سازمان بورس واگذار کنیم، باید دید این سازمان در حفظ و نگهداری این امانت چگونه رفتار کرده است؟ سازمان بورس با افزایش قیمت سهام یک شرکت فوراً اقدام به توقف نماد و یا ارائه گزارش شفاف سازی می کند.( نمونه های آن: پتروشیمی شیراز، پتروشیمی کرمانشاه، فولاد مبارکه، ذوب آهن ، پالایشگاه نفت بندرعباس و...)

با توقف نماد اولین ضربه آن به سهامداران توقف نقدشوندگی سهام آنهاست که علاوه بر استرس و ایجاد فشار روانی ، امکان بهره گیری از سایر فرصت های بازار را هم از آنها سلب می‌کند.

به ویژه آنکه توقف برخی نمادها حتی ممکن است تا چند ماه ادامه داشته باشد . نمونه بارز آن پتروشیمی اصفهان و پالایشگاه نفت اصفهان است.

این اقدام سازمان بورس مورد قبول هیچ یک از سهامداران این شرکتها نیست و به جرات می‌توان گفت هیچ سهامدار عاقلی به توقف نماد سهام خود رای مثبت نمی‌دهد و آن را مغایر با منافع خود می‌داند.

پرسش دیگری که برای اکثر سهامداران مطرح می شود، این است که چرا سازمان بورس همیشه هنگام بالا رفتن قیمت سهام اقدام به شفاف سازی می‌کند و به هنگام کاهش قیمت ها هیچ گاه از شرکت ها درخواست شفاف سازی نمی‌کند؟ آیا سازمان همیشه مخالف افزایش قیمت و موافق کاهش قیمت است؟

شاید یک پاسخ احتمالی در این باره این باشد که سازمان بورس با شفاف سازی و یا توقف نماد از منافع سهامداران بالقوه ای که قصد خرید سهام را داشته‌اند، حمایت کرده است.

مثلا" نماد پتروشیمی شیراز یا پالایشگاه نفت تهران متوقف می‌شود، تا از منافع کسانی که احتمالا" قصد خرید سهام را داشته‌اند، حمایت شود.

در این صورت هزینه ها و منافع این اقدام چیست؟ این شرکت ها در حال حاضر بیش از ۱۰هزار نفر سهامدار دارد که با توقف نماد بلافاصله متضرر شده‌اند، آیا بیش از ده هزار نفر سهامدار بالقوه قصد خرید این سهم را در چند روز آتی داشته‌اند؟ آیا عاقلانه است که منافع قطعی سهامداران بالفعل به خاطر هزینه احتمالی سهامداران بالقوه تضییع شود؟

نگارنده: یک کارشناس بازار سرمایه و استاد دانشگاه