کل ارزش عرضه سهام سه شرکت مذکور در حالی کمتر از 7 میلیارد تومان محاسبه می شود که می توان گفت معاملات آن ها موجب افزایش حجم بازار فرابورس نشده و حجم کوچک عرضه به اندازه ای نبوده که بتواند زیان سرمایه گذاران را تا حدی جبران کند، حال آنکه به دلیل حجم اندک سهام عرضه شده در بازار کارمزد معاملات نیز، قابل توجه نبوده تا بموجب آن بخشی از هزینه های تحمیلی بر شرکت های کارگزاری در اوضاع نابسامان فعلی جبران شود.
فعالان بازار سرمایه از نیمه شهریور ماه سال جاری تاکنون شاهد ورود چهار شرکت تازه وارد به تابلوی فرابورس بودند که هر یک از آنها به نوبه خود جزو ناموفق ترین برنامه عرضه اولیه طی سال های گذشته شناخته شدند چرا که ورود سهام این شرکت های کوچک به بازار فرابورس نه تنها نتوانست به تزریق نقدینگی جدید به بازار کمک کند بلکه این عرضه ها هیچ تأثیری هم بر افزایش حجم و ارزش معاملات و در نهایت سودآوری سهامداران نداشت.

بر اساس گزارش بورس نیوز، اطلاعیه عرضه اولیه سه شرکت همچون مواد ویژه لیا، سرمایه گذاری مسکن پردیس و صنایع نسوز توکا در حالی طی دو ماه اخیرمنتشر شد که هدف آن مشخص نبود و  انجام سریع این عرضه ها علامت سوال بزرگی برای بسیاری از فعالان بازار سرمایه ایجاد کرده بود. 

چرا که از یک سو بسیاری از سهامداران و معامله گران با توجه به حجم اندک سهام عرضه شده در بازار سرمایه موفق به خرید سهام این شرکت ها در روز عرضه اولیه نشدند و از سوی دیگر روند قیمتی سهام این شرکت ها از روز ابتدایی معامله تا امروز به گونه ای بوده که نه تنها بازدهی مثبتی را نصیب سهامداران خود نکرده، بلکه در حال حاضر سهام شرکتها به دلیل عدم حمایت سهامداران عمده از سهام زیر مجموعه خود، به قیمت های کمتر از عرضه اولیه معامله می شوند و بموجب آن ضرر و زیان سهامداران دلسرد بازار سرمایه بیش از پیش افزایش یافته است.

علاوه بر این، کل ارزش عرضه سهام سه شرکت مذکور در حالی کمتر از 7 میلیارد تومان محاسبه می شود که می توان گفت معاملات آن ها موجب افزایش حجم بازار فرابورس هم به ظور محسوس نشده و حجم کوچک عرضه به اندازه ای نبوده که بتواند حتی در روزهای اول زیان سرمایه گذاران را تا حدی جبران کند، از سوی دیگر به دلیل حجم اندک سهام عرضه شده در بازار کارمزد معاملات نیز، قابل توجه نبوده تا بموجب آن بخشی از هزینه های تحمیلی بر شرکت های کارگزاری در اوضاع نابسامان فعلی جبران شود.

جالب تر از همه موارد اینکه در حال حاضر قیمت روز اغلب سهام شرکت ها که با این سرعت عرضه شدند پایین تر از قیمت روز عرضه اولیه است که این امر نشانده این است که تابلوی بورس تبدیل به بانکی برای اغلب شرکت ها و سهامداران عمده آن ها شده تا هر سهمی را با هر حجم و قیمتی با بازار گرمی عرضه کنند تا بدین نحو مشکل کمبود نقدینگی خود را مرتفع کنند.

این در حالی است که برخی از سهامداران این شرکت ها از جمله " کتوکا" به سود حاصل از عرضه سهام در روز عرضه اولیه اکتفا نمی کنند و همچنان در روز های معاملاتی آتی اقدام به عرضه سهام در قیمت های پایین و حتی کمتر از قیمت روز اول معاملات می نمایند.

بطور مثال در شرکت کوچک مواد ویژه لیا در نماد "شلیا" با ارزش بازار 7 میلیارد تومان سهامدار عمده موفق به واگذاری30 درصد از سهام شرکت با رشد قیمتی 50 درصدی آن شده و پس از شناسایی سود قابل توجه از این محل، سهام شرکت را به حال خود رها کرده است. به گونه ای که قیمت پایانی "شلیا" در معاملات روز گذشته 1398 ریال و نزدیک به قیمت روز عرضه اولیه یعنی 1360ریال محاسبه می شود. علاوه بر این، سهام شرکت سرمایه گذاری مسکن پردیس نیز پس از عرضه 10 درصدی سهام توسط سهامدار عمده به زیر قیمت عرضه سقوط کرده و البته این داستان برای "ثپردیس" و نیز فولاد هرمزگان با شدت بیشتر تکرار شده است.

حال این سوال مطرح می شود که چرا سازمان بورس به عنوان نهاد حامی و مدافع حقوق سهامداران در بدو ورود این شرکت ها در بازار سرمایه اجازه عرضه به قیمتهایی را می دهد که سهامداران عمده در فاصله کوتاهی حاضر به حمایت سهم خود در خمان قیمت نیستند و آنها را ملزم به معرفی بازارگردان یا تعهد خرید سهام در قیمت عرضه اولیه طی یک دوره نمی کند و با عدم نظارت دقیق بر رفتار سهامداران حقوقی به نوعی آنها را در رها کردن سهام شرکت پس از شناسایی سود قابل توجه ناشی از عرضه سهام در قیمت های بالا همراهی می کند؟

چرا شرکت فرابورس که سهامداران با اعتماد به عملکرد صحیح مدیران آن اقدام به خرید سهام شرکت های تازه وارد در بازار سرمایه می کنند، از بروز اتفاقات این چنینی در فرآیند عرضه اولیه سهام جلوگیری نمی کنند و با این اوصاف میان سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس که می بایست از زیر ذره بین نهادهای نظارتی سازمان بورس و شرکت فرابورس عبور کنند تا وارد بازار سرمایه شوند با سهام شرکت هایی که هیچ نظارتی بر آنها نمی شود و در خارج بورس معامله می شوند چه تفاوتی وجود دارد؟

اینها سوالاتی است که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر کرده و این گمان به ذهن سهامداران می رسد که این عرضه ها تنها به آن دلیل انجام می شوند که سهامدار عمده شرکت ها به دلیل اینکه نمی توانند این شرکت ها را به اشخاص یا شرکت های دیگر بفروشند، واگذاری سهام شرکت در بازار سرمایه را به عنوان بهترین راه برای فروش و نقد کردن قسمتی از سرمایه بلوکه شده آن ها انتخاب می کنند تا با فروش سهام زیر مجموعه خود به سهامداران بی اطلاع بورس سودهای هنگفتی را بدست آوردند که به نظر می رسد در این راه موفق شده اند.

اینگونه رفتارها در عرضه های اولیه بی برنامه جز هدف قرار دادن اعتماد و اطمینان در بازار سرمایه هیچ نتیجه ای در بر نخواهد داشت و موجب افزایش بی اعتمادی سهامداران نسبت به بازار سرمایه و تشدید اوضاع نابسامان فعلی خواهد شد و به نظر می رسد سازمان بورس و شرکت فرابورس می بایست برنامه مدونی برای اجرای این برنامه و پیگیری رفتار سهامداران عمده شرکت ها پس از ورود به بازار سهام تدوین و اجرایی کنند تا این برنامه همچون سالهای گذشته طعم شیرین سود را به سهامداران و فعالان بازار سرمایه بچشاند.