شرایطی که قیمت سهام اغلب شرکت‌ها در سطحی است که انگیزه‌های فروش و کاهش بیشتر در برخی از آن ‌ها وجود ندارد و حتی گزارش‌های عملکرد شش‌ ماهه برخی از آن‌ها نیز این امر را تأیید می‌کند، اما بخش قابل‌توجهی از این شرکت‌ها خود را حفظ کرده و در شرایط رکودی همچنان سرپا هستند.

چگونه در شرایط کنونی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس می‌توانند به رونق بازار سرمایه کمک کنند؟

بازار سرمایه کشور در دو سال گذشته، به ‌تبع آشفتگی‌های موجود در بخش واقعی اقتصاد و نچرخیدن درست چرخ صنعت، در شرایط نامساعد به سر می‌برد. حتی نهایی شدن مذاکرات در پرونده‌ی هسته‌ای، نزدیک شدن به آغاز لغو تحریم‌ها و همچنین، در چند وقت اخیر، بسته خروج از رکود دولت نتوانسته است به بازار کمک کند. اما آنچه مسلم است تا چشم ‌انداز روشنی از اقتصاد رو به رشد و پررونق در بخش کسب ‌و کار به وجود نیاید، نباید انتظار بازار سرمایه پررونق و رو به رشدی را داشته باشیم. به‌رغم گفته بسیاری از اندیشمندان، که بازار سرمایه ایران نمی‌تواند گویای اقتصاد کشور باشد، صاحب ‌نظرانی وجود دارند که برخلاف این عقیده، بازار سرمایه را در جایگاهی می‌بینند که می‌تواند اقتصاد کشور را پیشگویی کند و چه ‌بسا در دوره‌های مختلف با اندکی خطا توانسته برآورد مناسبی از اقتصاد ماه‌ها یا سال‌های آتی ارائه کند.

در بین راهکارهای مختلفی که برای رونق و ثبات بازار سرمایه ارائه می‌شود می‌توان به کمک شرکت‌ های پذیرفته‌شده در بورس به‌ منظور ثبات بخشی و ارائه تصویری روشن از آینده اقتصاد اشاره کرد.

بر اساس نماگرهای فعلی اقتصاد کلان و همچنین پیش ‌بینی ‌هایی که از تغییرات آتی این متغیرها وجود دارد، می‌توان به آینده بازار سرمایه خوش‌بین بود و این مسئله دور از ذهن نیست؛ اما چرا بازار سرمایه هنوز به استقبال این موضوع نرفته است؛ بازاری که اعتقاد داریم به ‌عنوان دیده ‌بان اقتصاد، این تحولات مثبت را از پیشاپیش رصد می‌کند.

شاید پاسخی که می‌توان به این مسئله داد به موضوع شناخت ناکافی تحلیلگران و فعالان بازار نسبت به آینده شرکت‌ها در فضای کسب ‌و کار جدید باز گردد. در هرصورت این شرکت‌ ها سال ‌ها شرایط تحریم را پشت سر گذاشته‌ اند و در آن شرایط، هم در فروش مشکلات جدی ‌ داشتند و هم در تأمین مواد اولیه و انتقال نقدینگی دچار مشکلات فراوان بوده‌اند. در کنار این ‌ها تأمین مالی گران‌ قیمت هم شرایط سختی را برای این شرکت‌ها ایجاد کرده بود. اما بناست پس از رفع تحریم، شرایط فروش آسان ‌تر و تأمین مواد اولیه ساده ‌تر شود و مراودات بین‌المللی شکل جدیدی به خود بگیرد.

لازم به ذکر است در تحلیل چرایی کاهش سودآوری شرکت­ ها، کاهش قیمت نفت و کالاها در بازارهای بین‌المللی و تأثیر آن بر سودآوری شرکت‌ها را نادیده نمی گیریم.

برای این موضوع به نظر می‌رسد که شرکت‌ها باید جلسات تخصصی با تحلیلگران و مخالفان بازار اوراق بهادار برگزار کنند تا دورنمای فعالیت‌ها و کسب ‌و کار خود را پس از تحریم، که آثار آن در سال‌های آتی نمایان می‌شود، تشریح کنند و ریسک‌ها و تهدیدات متصور را برای سرمایه‌ گذاران شرح دهند و در کنار آن به مزایای برطرف شدن چالش‌های سخت و نفس‌گیر اشاره کنند.

به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران در فضای ذهنی خود هنوز نسبت به آینده شرکت ‌های پذیرفته ‌شده، چشم‌ انداز دقیقی ندارند تا بتوانند به ‌سادگی تصمیم بگیرند. در شرایطی که قیمت سهام اغلب شرکت‌ها در سطحی است که انگیزه‌های فروش و کاهش بیشتر در برخی از آن ‌ها وجود ندارد و حتی گزارش‌های عملکرد شش‌ ماهه برخی از آن‌ها نیز این امر را تأیید می‌کند، اما بخش قابل‌توجهی از این شرکت‌ها خود را حفظ کرده و در شرایط رکودی همچنان سرپا هستند.

به نظر می‌رسد نشست منظم با تحلیلگران (Analyst day) از سوی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس در مقطع کنونی، که اطلاع‌رسانی در خصوص عملکرد شش ‌ماهه آن‌ها صورت گرفته، باید در دستور کار قرار گیرد. این نشست‌ها برای هر دو گروه منفعت دارد؛ به مدیران شرکت های برگزارکننده این نشست­ها کمک می­کند تا با دریافت نقطه ­نظرات سرمایه‌گذاران و تحلیلگران در مورد شرکت موردنظر، صنعت و متغیرهای کلان اثرگذار ملی و بین‌المللی استراتژی ­ای تدوین کنند و برای سرمایه‌گذاران نیز مفید است، زیرا می‌توانند درک بهتری از فرصت‌ها و تهدیدهای آتیِ پیش­روی شرکت پس از تحریم‌ها داشته باشند و این بررسی دیگر منوط به تنها پیش­بینی ارایه شده شرکت ها از طریق کدال نخواهد بود.

باید بپذیریم تحلیلگران بازار سرمایه درک و شناخت بهتری نسبت به آینده اقتصاد بین المللی و متغیرهای اثرگذار ملی دارند و از این رو باید به آنها اعتماد کرد.

 

سید روح ­الله حسینی مقدم

مدیر نظارت بر ناشران بورس اوراق بهادار تهران