قیمت جهانی طلا در هفته‌ای که گذشت به کمترین حد خود در بیش از پنج سال اخیر رسید و بسیاری از ناظران بازار این فلز اکنون مترصد لمس شدن قیمت‌هایی حتی کمتر از 1000 دلار برای هر اونس آن هستند. با وجودی که حوادث تروریستی پاریس در بامداد شنبه پیش باعث شد بازارهای مالی و کالایی کار خود را دو روز بعد توام با بیم و احتیاط آغاز کنند، اما انتشار آمارها و شاخص‌ها به خصوص در مورد وضعیت اقتصادی ایالات متحده پس از آن باعث شد شاخص‌های سهام در آمریکا و کشورهای دیگر در روزهای میانی هفته اوج بگیرند. بازنده این قدرت‌گیری شاخص‌های بازارهای سرمایه و افزایش ارزش دلار، باز هم طلا بود که تنها در روز سه‌شنبه گذشته بیش از 20 دلار کاهش قیمت را تجربه کرد.

اونس جهانی بدون برانگیختن تعجب معامله‌گران تا سطح 1063 دلار پایین آمد؛ قیمت‌هایی که حتی پایین‌تر از آن نیز پس از شکسته ‌شدن حمایت 1077‌دلاری که کمینه قیمت در سال جاری بود، قابل انتظار هستند. پس از اظهارات ریاست فدرال‌رزرو در روزهای پایانی ماه اکتبر که به‌طور آشکار رنگ و بوی افزایش نرخ بهره توسط این نهاد تا پایان سال را داشت، طلا در یک مسیر کاهشی پیوسته قرار گرفت. پس از آن و در هفته اول ماه نوامبر این انتشار آمارهایی از وضعیت اشتغال و نرخ بیکاری در آمریکا بود که ضربه مهلکی به فلز زرد زد و آن را از کانال 1100‌دلاری اونس پایین کشید. چنان که تحلیلگران بازار بیان می‌دارند، هر اندازه شاخص‌ها ارقامی را در جهت بهبود وضعیت اقتصادی ایالات متحده منعکس کنند، احتمال افزایش نرخ بهره و به تبع آن افزایش قدرت دلار در برابر ارزهای دیگر قوت می‌گیرد؛ موضوعی که با اعلام دو هفته پیش مبنی بر کاهش نرخ بیکاری در این کشور به پنج درصد مصداق یافت.

اما در هفته گذشته نیز شاخص تورم مربوط به ماه اکتبر آمریکا اعلام شد که با0.2 درصد افزایش نسبت به ماه گذشته، از صحت پیش‌بینی‌های بانک مرکزی این کشور مبنی بر صعودی شدن نرخ رشد تورم خبر می‌داد. افزایش شاخص تورم که موضوع اصلی دلیل فدرال‌رزرو برای افزایش نرخ بهره است تا اندازه‌ای اهمیت دارد که برخی تحلیلگران اقدام وعده داده‌شده این نهاد را در ماه سپتامبر قطعی تلقی می‌کنند. در چنین شرایطی، عوامل دیگری نیز به کمک دلار و بر ضد ارزش طلا بروز می‌یابند. نظیر این عوامل، انفجارهای هفته گذشته پاریس بود که نه‌تنها حس «کالای امن» بودن را در مورد طلا بر نیانگیخت، بلکه باعث شد ارزش یورو، به عنوان پول قاره‌ای که آبستن حوادث امنیتی شده است، تضعیف شود و در مقابل دلار آمریکا تنزل یابد. همچنین، متحد سنتی طلا نفت، نیز این روزها حال و روز خوشی ندارد و کاهش قیمت‌های هفتگی پی‌درپی آن باعث شده در بازار کالاهای دیگر و از جمله فلز زرد، روند غالب نزولی باشد.

در هفته‌ای که گذشت موسسه CFTC‌ که چند هفته یک بار گزارشی را از وضعیت موقعیت‌های تعهدی خرید و فروش معامله‌گران در بازار آتی طلا و دیگر کالاها و ارزها منتشر می‌کند، اعلام کرد در طول دو هفته اخیر به میزان 85 درصد از موقعیت‌های خرید در بازار طلای آمریکا کاسته شده است. با وجودی که این میزان کاهش بی‌سابقه موقعیت‌های خرید و در مقابل گشایش موقعیت‌های فروش تازه گویای جو شدید کاهشی در بازار طلاست، اما همان‌طور که تحلیلگران این آمار CFTC اظهار می‌کنند انبوه شدن قراردادها در یک سوی خرید یا فروش می‌تواند حاکی از قرار گرفتن بازار در وضعیت اشباع باشد، وضعیتی که امکان دارد در صورت رویدادن حوادث یا انتشار اخبار غیرمنتظره به‌طور یکباره روند بازار معکوس شود.

از منظر تکنیکال، عبور قیمت از حمایت 1077‌دلاری اونس که کمینه قیمت آن در سال جاری بود، باعث شد دروازه تازه‌ای برای نزول طلا به قیمت‌های پایین‌تر گشوده شود. در وهله اول سطح 1063‌دلاری اونس که از محاسبه نسبت 1.46 درصد آخرین رالی صعودی این فلز در سال گذشته به‌دست می‌آمد، توانست در برابر ریزش مقاومت کند. اما چنان که تحلیلگران این حوزه هم تایید می‌کنند، باید منتظر مشاهده قیمت‌ها در سطوح کمتر از 1060 دلار، و در فاصله‌ای بین 1050-1044 دلار اونس بود؛ جایی که یک حمایت تاریخی از فوریه سال 2010 نیز در آنجا قرار دارد. همین‌طور در این محدوده هدف قیمتی الگوی کانالی که هفته پیش شکسته شد وجود دارد، که در نتیجه دستیابی بازار را به آن به ذهن نزدیک‌تر می‌کند.

با تمام این اوصاف، وضعیت اشباع فروشی که بازار در آن قرار گرفته می‌تواند باعث کندی حرکت آن به سمت اهداف قیمتی پایین‌تر شود. گرچه وضعیت اشباع خود به تنهایی نمی‌تواند عامل قدرتمندی برای تغییر جهت بازار برشمرده شود، اما قرار گرفتن آن در کنار عوامل دیگر و به خصوص عوامل بنیادین می‌تواند روند را دستخوش تغییر کند. در واقع و در سوی مقابل، بازگشت قیمت به سطحی بالاتر از 1077 دلار اونس می‌تواند خبر امیدوارکننده‌ای برای خریداران طلا تلقی شود. به خصوص که به‌رغم ثبت کف‌های قیمتی جدید، اندیکاتورهایی نظیر RSI‌ و MACD‌ همچنان نتوانسته‌اند کف‌های تازه‌ای را در پنجره زمانی هفتگی به ثبت برسانند. این موضوع می‌تواند حاکی از یک واگرایی و «خستگی» در روند نزولی باشد؛ امری که برای تحلیلگران تکنیکال نوید بازگشت بازار و ثبت کمینه نهایی قیمت را خواهد داد.