دپوی 700 هزار تنی شکر در انبارها و بزن بزن بر سر سهام قندی در تالار حافظ / وارن بافت کجایی؟
بر اساس گزارش بورس نیوز، استحصال چغندر قند و عدم رغبت کشاورزان برای کشت این محصول به دلیل قیمت فروش پایین آن نسبت به محصولاتی همچون ذرت در حالی طی سال های اخیر مشکلات متعددی را برای تولیدکنندگان قند و شکر بوجود آورده بود که در این بین افزایش اندک قیمت آن طی سال های اخیر نتوانست رغبتی را در کشاورزان برای کشت چغندر قند ایجاد کند و بر این اساس تولید کنندگان قند و شکر همچنان با معضل کمبود چغندر قند به عنوان ماده اولیه مصرفی مواجه بودند.
در این شرایط وزارت جهاد کشاورزی در ابتدای سال جاری با طرح ممنوعیت واردات شکر خام موافقت کرد، عاملی که بنابر تازه ترین اظهارات دبیر انجمن قند و شکر سبب افزایش امید در میان کشاورزان برای کشت چغندر قند و شکستن رکود حاکم بر تولید این محصول گردید. به طوریکه تولید چغندر قند از ابتدای سال تاکنون به محدوده پنج میلیون تن رسیده و احتمال افزایش آن تا پایان سال جاری به 5.5 میلیون تن نیز می رود، آمار قابل توجهی که طی هشت سال گذشته بی سابقه بوده است.
از همین رو در حالی رکود تولید چغندر قند طی هشت سال گذشته شکسته شده که دبیر انجمن از رکود حاکم بر بازار فروش محصولات ناشی از وضعیت نابسامان اقتصاد کشور و اغلب صنایع مصرف کننده قند و شکر و در نهایت دپوی حدود 700 هزار تنی شکر در انبارهای تولید کنندگان خبر می دهد.
به گونه ای که عدم وجود تقاضای کافی برای قند و شکر تولیدی موجب شده تا تلاش دولت برای رفع مشکل کمبود استحصال چغندر قند دردی از مشکلات پیش روی وضعیت سودآوری شرکت های قند و شکر و رکود حاکم بر بازار فروش آنها دوا نکند و این موضوع به وضوح با بررسی صورت های مالی شرکت های قند و شکر طی سال مالی جاری مشاهده می شود و گزارشات عملکرد میاندوره ای اغلب مجموعه های قند و شکر حاکی از وضعیت نامناسب بازار فروش محصولات و زیان دهی آنها می باشد.
در این شرایط سوالی که مطرح می شود این است که چرا شرکت های قند و شکر با وجود اینکه عملکرد نامناسبی را از لحاظ سودآوری از خود به نمایش گذاشته اند، در بازار سرمایه مورد توجه سهامداران قرار گرفته اند و موج تقاضا برای خرید سهام آنها که از شهریور ماه سال جاری به بهانه دریافت مجوز افزایش قیمت فروش محصولات و انواع و اقسام آگهی های مزایده فروش زمین آغاز شده، همچنان ادامه دارد و علیرغم شفاف سازی های با تأخیر مدیران شرکت های قندی مبنی بر عدم رخداد اتفاقات با اهمیت اثر گذار بر وضعیت شرکت و نیز اخبار ناخوشایند از دپوی چند هزار تنی شکر در انبارهای کارخانجات تولیدی، اما هنوز سهام این شرکت ها بی اعتنا به همه موارد عنوان شده قله های صعود را یکی پس از دیگری برای گذر از سقف قیمتی تاریخی خود طی می کنند؟
صرف نظر از اینکه در شرایط فعلی اغلب فعالان بازار سرمایه با نگاهی کوتاه مدت اقدام به سرمایه گذاری در بورس می کنند، اما این سوال مطرح می شود که نقش نهاد نظارتی و نیز تحلیل و بررسی وضعیت بنیادی شرکت ها در شرایط حال حاضر بازار سرمایه چیست؟ آیا سهامداران دلیل قانع کننده و بنیادی به غیر از بهانه همیشگی بازار برای صعود قیمتی شرکت های قندی مبنی بر برخورداری از تبای منفی آنها دارد؟ آیا نهاد نظارتی سازمان بورس نبایستی اقدامی اساسی برای جلوگیری از روند صعودی طولانی مدت قیمت سهام شرکت ها کند تا سهام این مجموعه ها بر حسب شرایط سودآوری خود معامله شوند؟ بر این اساس آنچه که مسلم به نظر می رسد لزوم نظارت بیشتر بر روند قیمتی سهان شرکت های قندی و بررسی دقیق تر وضعیت صورت های مالی این مجموعه ها توسط سهامداران است تا بازار سرمایه رفته رفته روند منطقی و متعادل خود را بیابد و در این مسیر حرکت کند.