این هم نتیجه آوردن نفت سر سفره / بابا نفت را نیار سرسفره سفره آتش می گیرد.
ساعت ۲۴- خرید مواد غذایی، سیر كردن شكم، خرید پوشاك برای در امان ماندن از سرما و شرایط خجالتآور، داشتن سرپناه برای اینكه كارتنخواب نشویم، پرداخت هزینه تحصیل فرزندان و هزینههای بهداشت و درمان و جابهجا شدن برای كار از محل زندگی به محل كار هزینههای اصلی یك فرد و خانواده را تشكیل میدهد.
این هزینههای اصلی به اضافه برخی هزینههای دیگر اگر از مجموع درآمدهای یك فرد كم شود برای او پساندازی میماند. آمارهای ارایه شده از سوی بانك مركزی و مركز آمار ایران نشان میدهد در ۱۱ سال گذشته پسانداز خانوادهها منفی شده است یعنی خرج آنها از دخلشان بیشتر شده است. در چنین وضعی است كه اگر خانوادهها و افراد چشمانداز مثبتی هم پیش روی خود نبینند بزهكاری میكنند. دزدی برای جبران خرج بیشتر از دخل كه امنیت اجتماعی را تهدید میكند یك روش افزایش درآمد است كه به تشكلهای گوناگون انجام میدهد.
موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد در گزارشی با عنوان «افول متوسط درآمد- هزینه خانوار در استانهای كشور تهدید برای امنیت اقتصادی» این معضل را بررسی كرده كه در ادامه خلاصه آن را میخوانید:
در طی ۱۱ سال اخیر و در اكثر سالها میزان متوسط درآمد خانوارها از جمع متوسط هزینههای آنها كمتر است و اغلب با كسری بودجه خانوارها مواجه بودهایم. اجرای طرح هدفمندی یارانهها در سال ۱۳۸۹ به دلیل عدم شناخت دقیق گروههای هدف نتوانست به هدف نهایی خود نایل آید و نتیجهای جز افزایش متوسط هزینه خانوارها را به همراه نداشت. به طوری كه در سال ۱۳۹۰ میزان متوسط درآمد خانوارها با رشد ۲۲.۸ درصد و میزان متوسط هزینه خانوارها با رشد ۲۳.۶ درصد در مقایسه با سال قبل، مواجه شده است.
از آنجا كه هر ساله با افزایش نرخ تورم، دستمزد افراد افزایش مییابد، این عامل باعث شده تا درآمد پولی خانوارها در مقایسه با درآمد غیرپولی افزایش بیشتری داشته باشد. در بررسی وضعیت درآمد منطقهای میتوان دریافت، خانوارهای ساكن شهر تهران همواره دارای بیشترین درآمد بودهاند. این امر بیانگر عدم توزیع مناسب درآمد در شهرهای كشور است، لذا تبعات ناشی از مهاجرت خانوارها به تهران را با خود به همراه خواهد داشت. به عبارت دیگر اقتصاد منطفهای كشور توسعه متوازنی را تجربه نكرده است.
كاهش تنوع در شهرهای دارای درآمد بالا به معنی تمركز درآمد در چند شهر خاص بوده لذا این امر مانع افزایش بهرهوری افراد و تشویق آنان در گسترش، همكاری و اجرای برنامههای توسعه كشور میگردد. همچنین شاهد افت رفاه در استانهای كمدرآمد خواهیم بود. در بررسیهای صورت گرفته لزوما شهرهای با بالاترین درآمد، بالاترین هزینه را نداشته و لذا وجود كسری در بودجه خانوارهای اینگونه استانها شدیدتر بوده است.
با استفاده از آمار ارایه شده در بانك مركزی، دیده می شود كسری بودجه خانوارها در طول سالهای ۱۳۸۳-۱۳۹۳ افزایش یافته است. به نحوی كه بر تعداد شهرهای دارای كسری بودجه اضافه شده است. وضع استانهای مرزی كشور مانند ایلام و خراسان جنوبی از نظر اقتصادی بدتر شده است به نحوی كه استان ایرام با برخورداری كم مردم آن استان از امكان تولیدی و مالی، در سال ۱۳۸۳ فاقد كسری در بودجه خانوارها بودهاند اما پس از گذشت چند سال و در سالهای ۱۳۸۹ به بعد جزء رتبههای نخست شهرهای دارای كسری شناخته شده است، لذا فاصله مركز پیرامون استانهای كشور از منظر رفاهی و توسعهای رو به گسترش است.
روند پسانداز خانوارها در ۲۲ سال اخیر نه تنها بهبود نیافته، بلكه در سال ۱۳۹۳ نسبت به سال ۱۳۸۳ میزان پسانداز ۵.۷ برابر كمتر شده و شكاف بین درآمد و هزینه خانوارها در حال افزایش است. از آنجا كه پسانداز منفی در یك كشور نباید تداوم داشته باشد، در صورت ادامه این روند آثاری از قبیل تورم بالا، دزدی و تهدید امنیت اجتماعی و اقتصادی را برای كشور به همراه خواهد داشت.
اجرای برخی طرحهای اقتصادی، وجود تحریمها و همچنین بیثبایت بازار ارز نیز به كاهش قدرت خرید خانوارها از طریق كاهش در تولید اثرگذار بوده است. علاوه بر اینكه استمرار كسری در پسانداز خانوارها میتواند به دلیل وجود آمارهای ناصحیح در درآمد افراد به دلیل كمگویی آنان باشد، اما كاهش در قدرت خرید و فقیرتر شدن خانوارها طی مدت مورد بررسی با توجه به آمار موجود كاملا مشهود بوده است.
سیاستگذار میتواند با استمرار كنترل نرخ تورم، رونق بخش تولید و افزایش رشد اقتصادی رفاه خانوار را بهبود بخشیده و همچنین اصلاح بخش درآمدها در پرسشنامه طرح آمارگیری هزینه و درآمد را در دستور كار قرار دهد.