ایران نیازمند آکادمی صادرات
سفر هیات تجاری ایرانی به آلمان تا این لحظه ثمرات زیادی داشته است. قرارداد انتقال تکنولوژی به ارزش 3.5میلیارد دلار میان مپنا و زیمنس یکی از این ثمرات بود که تا این لحظه درباره آن اطلاعرسانی شد.
استقبال گسترده از همایش مشترک تجاری بین ایران و آلمان و حضور پررنگ مقامات آلمانی با سخنرانی خوب پدرام سلطانی، نایبرییس اتاق ایران به زبان آلمانی همراه شد. مدیریت خوب مسوولان بخش خصوصی در ایران انتظارات آلمانیها بسیار بالا برده است. مسوولان آلمانی در این همایش اعلام کردند انتظار رشد اقتصادی حدود 6درصد را در ایران دارند و نمایند وزارت اقتصاد آلمان گفت که بهزودی ترافیک سرمایهگذاری در ایران شکل میگیرد. اما اگر بخواهیم آثار این سفرها را فقط با قراردادها و این صحبتها بسنجیم بسیار مساله را کوچک دیدهایم. اگر بخواهیم با دیدی جامعتر به مسائل نگاه کنیم به جای تمرکز صرف بر قراردادها باید ساختارهای موفق اقتصادی آلمان را هم در ایران پیادهسازی کنیم. هرقدر در صنعت و اقتصاد قوی عمل کنیم اگر ساختار اقتصاد ایران تقویت نشود و یک نظام صحیح ایجاد نشود شانس موفقیت بسیار پایین خواهد بود.
نیاز امروز اقتصاد ایران با در نظر گرفتن شرایط رکود و کار کردن بنگاهها زیر سطح توان تولید بدون شک صادرات است. از سوی دیگر آلمان اقتصادی با گرایش کاملا صادراتی داره و دانش و علم صادرات در این کشور کاملا در سطح بالایی است. ما باید بهدنبال راههای امکان انتقال دانش و مهارت و تجربیات صادراتی این کشور به ایران باشیم. در این سفر به دعوت پروفسور لوهمولر مدیر آکادمی آموزش عالی صادرات آلمان از دانشگاه اشتنبیس (steinbis) که یکی از قدیمیترین دانشگاههای تکنولوژی آلمان است بازدید کردیم، دلیل موفقیت این دانشگاه را در تاسیس بیش از نهصد شرکت موفق اقتصادی جویا شدیم پاسخ این بود که اساتید این دانشگاه همه خود کارآفرین هستند. آکادمی صادرات آلمان یکی از موفقترین زیر مجموعههای این دانشگاه است که ماموریتش آموزش کاربردی و عملی صادرات به صنایع و تجار مختلف آلمان است.
این یکی از پاشنههای آشیل ایران است که در آن رشته صادرات وجود ندارد. ما نه تنها نیازمند ایجاد این رشته هستیم بلکه نیاز داریم دانشکدههایی با این رویکرد ایجاد شود. این کار نه برعهده دولت بلکه دقیقا از وظایف تشکلهای بخش خصوصی بهویژه اتاق بازرگانی است. در تمام جهان اتاقهای بازرگانی از مهمترین نهادهای ایجاد دانشگاههای کاربردی هستند. شرکتهای ایرانی بهویژه در بحث تجارت خارجی با کمبود نیروی کارآزموده روبرو هستند. ما امروز این پتانسیل را داریم که دانشگاههایی کاربردی برای رشتههایی همچون صادرات از طرف تشکلهای بخش خصوصی ایجاد کنیم. این دانشگاهها میتوانند اولا محلی برای انتقال دانش فعالان اقتصادی باشند ثانیا بهترین بازار برای شناسایی نیروی کار آموزش دیده در رابطه با تجارت محسوب میشود. اگر امروز بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی امکان پیدا کردن شغل مناسب را ندارد به علت عدم تطبیق نیازهای جامعه با آموزشهای دانشگاهی است. استفاده از تجربه ساختار دانشگاهی کشورهایی همچون آلمان در قالب بازدید هیاتهای تجاری از مراکز آموزشی یا تفاهم نامه است که امیدواریم این سفر نقطه آغازی برای این مهم باشد.