راهی که ادامه آن خطرناکترین تصمیم است
پیششرط تهران برای مذاکره با آمریکا
آرمان:
هرچند فرصتهای سخن گفتن از مواضع کشورها در داخل برای هرکشوری بیش از حد
هم فراهم بشود و مقامات کشورهای مختلف هم از این فرصتها استفاده کنند و هر
از گاه از مواضع کشورشان صحبتی کنند و مسسلما هم این صحبتها در رسانههای
مختلف بازتاب خودش را دارد اما باید قبول کرد اجلاسهای جهانی فرصتی
استثنائی برای سخن گفتن از ایدهها و نگاههای کشورها به مسائل مختلف است.
شاید این روزها نشستی چون اجلاس بینالمللی مونیخ در آلمان فرصتی طلائی
باشد که هر صحبت مقامات ایرانی و همچنین دیگر کشورها در مقابل هم تاثیر
خودش را داشته باشد و جدا از اظهارنظرهای غیرمستقیم، مهلتی برای ارائه
دیدگاههای متفاوت بهصورت مستقیم باشد. به نظر میرسد سیاستگذاران دستگاه
دیپلماسی ایران قصد دارند جدا از نگاههای ثابت کنونی، تغییری در سیاست
خارجی ایران بدهند. هرچند این مساله ظاهر امر است و تحلیلگران اعتقاد دارند
تا انتخابات ریاستجمهوری ایران اتفاقی عجیب در سیاست خارجی ایران نخوهد
افتاد اما حداقل میتوان راهی جست تا بحثهایی چون مذاکره با کشورهای
مختلف، به مسالهای قابل تحلیل و بررسی در داخل تبدیل شود تا اگر روزی بحث
مذاکره به قطع صورت گرفت حداقل بدانیم چه چیزی پیش رویمان قرار دارد. شاید
همین نگاه مطرح بود که علیاکبر صالحی کنفرانس بینالمللی مونیخ را فرصتی
مناسب دید و در حاشیه این نشست در گفتوگوئی با شبکه تلویزیونی یورونیوز
تاکید کرد: مذاکرات با آمریکا تنها در شرایطی انجام میگیرد که اینبار
اعتماد لازم نسبت به صداقت آمریکاییها به ما اثبات شود؛ چراکه تجربههای
قبلی ما تنها خلاف آن را ثابت میکند. گفتنی است جو بایدن، معاون
رئیسجمهور آمریکا که در کنفرانس سالانه امنیتی در مونیخ صحبت میکرد، گفته
است؛ ایالات متحده خواستار مذاکرات مستقیم با ایران است و درصورتی که
رهبر ایران بپذیرد، میتوانیم مذاکرات را آغاز کنیم. به این ترتیب به نظر
میرسد صالحی با این زیرکی بحث مذاکرات را به میان کشید که پیش از آن صداقت
طرف مقابل برای ایران ثبت شود و از آنسو هم سیاستمداری چون بایدن زیرکتر
از آن است که بخواهد بحثی چون پیششرط را به میان آورد.
راهی که ادامه آن خطرناکترین تصمیم است
نکته
قابل توجه آنکه در میان صحبتهای شخصیتهای سیاسی چون بایدن یا صالحی،
چهرههای آکادمیک سیاست آمریکا هم به گود عمل وارد شدهاند و از شرایط
مذاکره سخن میگویند. فلینت و هیلاری لِورنت در مقالهای با تاکید بر ضرورت
تغییر رویکرد آمریکا در قبال ایران تصریح کردند؛ آمریکا باید حقوق جمهوری
اسلامی ایران، از جمله حق غنیسازی اورانیوم را به رسمیت بشناسد. به عقیده
نویسندگان این مقاله که در خبرگزاری رویترز منتشر شده بود، درحالی که
واشنگتن و متحدانش برای دور جدید گفتوگوهای هستهای با ایران آماده
میشوند، دولت اوباما و نخبگان سیاسی در واشنگتن بهگونهای در این مورد
صحبت میکنند، گویی که آمریکا اساسا اوضاع را تحت کنترل دارد، اما اینگونه
نیست. فلینت و هیلاری میافزایند به آمریکایی گفته میشود که تحریمها
روزبه روز بر اقتصاد ایران فشار بیشتری میآورد و با ادامه این وضع، یا
تهران از غنیسازی دست برخواهد داشت یا ارتش آمریکا، تاسیسات هستهای ایران
را نابود خواهد کرد. درحالی که نویسندگان این مقاله این القائات
آمریکاییها را «خیالبافی خطرناک» خوانده و معتقد هستند اینگونه ادعاها
ناشی از «توهمات آمریکا» درمورد واقعیت خاورمیانه است. درحال حاضر موقعیت
آمریکا به خاطر جنگهای شکستخورده افغانستان و عراق که به کشورهای
اشغالشده تبدیل شدهاند، سیاست جنگ علیه تروریسم آمریکا که جوامع مسلمان
را به دشمن سیاستهای آمریکا تبدیل کرده است و حمایت بیحد و حصر آمریکا از
اشغال سرزمینهای اعراب، رو به سقوط است. با افزایش آگاهی مردم منطقه،
مردم خاورمیانه ادامه چنین سیاستهایی را تحمل نخواهند کرد. در این مقاله
آمده است در چنین جوی، اگر آمریکا جنگ دیگری را با یک کشور دیگر در
خاورمیانه برای نابودی تسلیحات هستهای «که ندارد» به راه بیندازد، عواقب
این جنگ برای منافع آمریکا فاجعهبار خواهد بود. سیاست کنونی آمریکا در
قبال ایران یعنی سیاست مذاکره تحت شرایطی که منافع ایران تامین نمیشود،
مخاصمه بین آمریکا و ایران را افزایش خواهد داد.
سیاست آمریکا درعمل هیچگاه تغییر نداشته است
به
باور نویسندگانِ مقاله منتشره در خبرگزاری رویترز، آمریکا به خاطر منافعش،
باید با تغییر سیاستهایش در قبال ایران، رویکرد کاملا متفاوتی را برای
آینده تعامل با ایران در پیش بگیرد. آمریکا، به همان اندازه که ریچارد
نیکسون در آغاز دهه 70 میلادی روابطش را با چین تعدیل کرد، باید روابطش را
با جمهوری اسلامی ایران تعدیل کند. این هدف، تنها از راه گفتوگو حاصل
نمیشود و آمریکا باید گامهای جدی در این راه بردارد. در سال 2008 و در
میانه دید منفی آمریکاییها به جنگهای آمریکا در خاورمیانه، باراک اوباما،
به عنوان نامزد ریاستجمهوری آمریکا «قول داد» پس از پیروزی در انتخابات
با کاستن از تنش میان آمریکا و ایران، با ایران وارد روابط سازنده خواهد
شد. فلینت و هیلاری لِورنت بر این باور هستند که پس از آغاز دوره دوم
ریاستجمهوری اوباما، این خطر وجود دارد که اوباما با اعلام بینتیجه بودن
تلاشهایش برای برقراری روابط سازنده با ایران، گزینه گفتوگو با ایران را
کنار بگذارد هر چند اوباما در عمل هیچگاه تلاشی برای تعامل سازنده با
ایران نداشته است.
به رسمیت شناختن غنیسازی، تنها راه موجود
درحالی
که مقامات آمریکایی همواره ایران را به وقتکشی و نبود توافق داخلی برای
انجام گفتوگوهای جدی متهم میکنند، این واشنگتن بوده که در بیشتر اوقات به
لحاظ دیپلماتیک و سیاسی برای انجام تعامل سازنده با ایران جدی نبوده است.
ایران همیشه پذیرای بازدید سرزده بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از
فعالیتهای هستهای خود بوده است به شرط اینکه قدرتهای غربی در عوض، حق
ایران برای غنیسازی را به رسمیت بشناسند اما اوباما، همانند روسای جمهور
پیشین آمریکا، از پذیرش حق ایران برای غنیسازی سر باز زده است. برای آغاز
سیاست جدید آمریکا در قبال ایران و پذیرش حق هستهای ایران، آمریکا باید با
به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی مشروع که
نماینده منافع ملی مشروع حاکمیت خود است و پذیرش ایران به عنوان یک قدرت
منطقهای که حاضر به اطاعت از واشنگتن نیست، رویکرد جدیدی را در قبال ایران
درپیش بگیرد. هیچ یک از روسای جمهور پیشین آمریکا حاضر به تعامل با ایران
با این رویکرد نبودهاند. به عقیده فلینت و هیلاری لِورنت، تنها راهحل
کارآمد برای حل بنبست میان آمریکا و ایران این است که آمریکا حقوق جمهوری
اسلامی ایران، از جمله حق غنیسازی اورانیوم را بپذیرد و تایید کند. این
رویکرد تنها رویکردی است که میتواند به حل بنبست میان آمریکا و ایران کمک
کند.
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۱/۱۱/۱۶ ساعت 11:45 توسط تیم راهبریEPSNEWS
|