در بورس کالا، افزون بر معاملات نقدی قراردادهای سلف، نسیه، آتی و سلف استاندارد نیز صورت می‌گیرد. بتازگی اوراق سلف موازی و گواهی سپرده کالایی نیز به عنوان ابزارهای نوین مالی به بورس کالا اضافه شده‌اند. بورس کالا برای نظارت بر تعهدات طرفین در قراردادها ابزار قانونی خود را دارد. فلسفه وجودی بورس کالا، به ایجاد شفافیت، قیمت گذاری مبتنی بر عرضه و تقاضای روزانه، مدیریت ریسک طرفین قرارداد و همین طور تأمین مالی تولیدکنندگان در قراردادهایی همچون سلف مربوط می‌شود.
به نظر می‌رسد، طی سال‌های سپری شده از آغاز به کار بورس کالا با وجود تلاش‌های بسیار، هنوز مرجع قیمت‌گذاری در بازار محسوب نمی‌شود و بخش کمی از معاملات در بورس کالا صورت می‌گیرد و همان شیوه معاملات سنتی مرجع اصلی قیمت‌گذاری محسوب می‌شوند. تفاوت قیمت بازار و قیمت‌گذاری در بورس کالا با مذاق تولید کنندگان همخوانی ندارد و آنان بر کسب عایدی بیشتر، بازارهای دیگر را برای عرضه انتخاب می‌کنند. برای مثال قیمت محصولات فولادی در بورس کالا پایین‌تر از بازارهای سنتی است. از طرفی هزینه‌های مربوط به کارگزاری‌ها را هم باید به فروش ارزانتر محصولات اضافه کرد.
در سال‌های اخیر نیز عمده تولیدکنندگان براساس اصل 44 قانون اساسی خصوصی شده‌اند، بنابراین به طور منطقی باید منافع سهامداران را در اولویت قرار بدهند. بر این اساس، با تمام شرایط مذکور تولیدکنندگان تمایلی برای عرضه در بورس کالا ندارند.
  کاهش قابل توجه حجم معاملات
گروه صنعت یکی از مهم‌ترین گروه‌های بورس کالاست. انواع شمش‌های فولادی، مس، تیرآهن، کک و میلگرد از جمله کالاهای پر اهمیت این گروه به شمار می‌آیند. آمارها نشان می‌دهد حجم معاملات این گروه در سال 91 حدود 7/11 میلیون تن بوده است و در سالهای اخیر کاهش قابل توجهی در حجم معاملات مشاهده میشود، به طوری که حجم معاملات در سالهای 92 تا 94 به ترتیب برابر با 9/10، 5/9 و 1/7 میلیون تن بوده است.
یکی از دلایل کاهش حجم معاملات به شرایط رکودی طی سال‌های اخیر برمی‌گردد. رکود بخش صنعت بسیار وخیم‌تر از سایر بخش‌های اقتصاد در این مدت بوده است. البته کاهش حجم معاملات در بورس طی دو سال اخیر علل دیگری نیز دارد. براساس برخی شنیده‌ها، تولیدکنندگان در دولت قبل مجبور بودند سهمی از تولید خود را در بورس کالا عرضه کنند تا بورس کالا به سمت بورس واقعی حرکت کند، اما در دولت یازدهم این محدودیت از روی دوش تولیدکنندگان برداشته شد و آنان براساس صلاحدید خود به عرضه در بورس کالا می‌پردازند. آشکارا مشاهده می‌شود برخی تولیدکنندگان عمده کشوری که تا پیش از سال 93 حضور پررنگ در بورس کالا داشته‌اند، در سال گذشته عرضه قابل توجهی در بورس نداشته‌اند.
 برای نمونه معاملات فولاد خراسان در سال 91 حدود 444 هزار تن میلگرد (در بورس کالا) بوده است، اما در سال 94 این تولیدکننده تنها 7 هزار تن میلگرد در بورس کالا به فروش رسانده است. بسیاری از تولیدکنندگان دیگر نیز عملکرد مشابهی دارند.

  بی تفاوتی بازار نسبت به بورس کالا
یکی از اهداف تأسیس بورس کالا ایجاد بازاری شفاف برای قیمت گذاری، بر پایه تعادل عرضه و تقاضا بود. بی‌گمان زمانی بازاری می‌تواند به مرجع قیمت‌گذاری تبدیل شود که حجم معاملات آن بازار سهم قابل توجهی از معاملات تمام بازارها را به خود اختصاص دهد. با دقت در کالاهای فیزیکی که در بورس کالا معامله می‌شوند، به نظر می‌رسد بیشتر کالاها دارای چنین شرطی نیستند. برای مثال سال گذشته حدود 402 هزار تن میلگرد در بورس کالا معامله شده است که این میزان نسبت به مصرف حدود 5/5 میلیون تنی این کالا در کشور، مقدار ناچیزی به شمار می‌رود و تنها حدود 7 درصد از معاملات میلگرد در بورس کالا صورت می‌گیرد و بقیه در همان بازارهای سنتی معامله می‌شود.