پراسترسترين شغل دنيا
بورس، معامله سهام، سود و زيان، استرس و ديگر هيچ. در بازار سرمايه ايران
سهامداران بايد سفارش خريد يا فروش سهام خود را به معاملهگران كارگزاري
بدهند و در واقع معاملهگران كارگزاري اجراكننده دستورات سهامداران هستند،
اجراكنندگاني كه استرس بسيار بالايي را تحمل ميكنند تا فرآيند پيچيده و
سختي تحت عنوان معامله در بورس شكل گيرد. معاملاتي كه در برخی موارد مورد
اعتراض سهامداران قرار ميگيرد، همچنين احتمال اشتباه معامله كه سبب تشديد
استرس در اين شغل شده است.
از اين رو در گفتوگو با برخي از معاملهگران به بررسي خوب و بد شغل معاملهگري در بورس پرداختهايم كه در ادامه از نظرتان ميگذرد:
یوسف هاشمی مدیر معاملات اوراق بهادار کارگزاری بانک تات (در حال تبدیل به بانک آینده) در اشاره به استرس بالای فعالیت در شرکتهای کارگزاری اظهار کرد: فعالیت در شرکت کارگزاری در هر سطح و هر پستی دارای استرس است، البته میزان آن در بخشهای مختلف متفاوت است، این امر به دلیل ماهیت کار شرکتهای کارگزاری و فعالیت در این شرکتهاي مالی است و تمام بخشهای شرکت نهایتا به نوعی با پول مشتریان سروکار دارند؛ بر این اساس به عنوان امانتدار و مجری دستورات مشتریان بدیهی است که استرس زیادی را تحمل میکنند.
وی با اشاره به سابقه بیش از شش سال کار در شرکتهای کارگزاری و فعالیت در سمتهای مختلف پويايي را به عنوان برجستهترین مشخصه این کار نام برد. به طوری که در این حرفه هر روز تجربه جدیدی میتوان آموخت و در این میان مسیر رشد کاملا وابسته به میزان فعالیت افراد است. سستی و خاموشی در هر زمان و برای تمام سطوح آن حتی افرادی با سالها تجربه میتواند به سرعت فرد را از کوران رشد بازار جا گذاشته و به حاشیه بکشاند که نتیجه آن سرخوردگی از کار و نارضایتی است.
هاشمی ادامه داد: به جرات میتوانم بگویم که این کار جزو معدود کارهایی است که در ایران از این ویژگی خاص برخوردار است. پس یک شخص فعال در این حرفه در کنار استرس، همیشه باید دغدغه عدم جا ماندگی از روند توسعه بازار سرمایه را هم داشته باشد.\
وی در تقسیمبندی خود از پرسنل كارگزاريها بعد از هیات مدیره و مدیرعامل، به طور کلی پرسنل شرکتهای کارگزاری را به دو گروه عمده تقسیمبندی کرد. بخش اجرایی و بخش پشتیبانی؛ در این میان پرسنلی که وظیفه اجرایی را بر عهده دارند افرادی هستند که برای آن کار احتیاج به مدارک خاص دارند که این مدارک را پس از گذراندن امتحانات مربوطه که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار برگزار میشود دریافت میکنند؛ این افراد در کار خود متخصص هستند و عموما در بخشهای صندوق سرمایهگذاری، سبدگرانی، پذیرش، معاملات، تحلیل و مشاوره و... مشغول هستند، بخش دیگر پشتیبانی شرکت است که فعالین آن از داشتن مدارک حرفهای سازمان بورس مبرا بوده و ستون فقرات شرکت کارگزاری را تشکیل میدهند، از قبیل بخشهای مالی و حسابداری، انفورماتیک، اداری و ...
مدیر معاملات اوراق بهادار کارگزاری بانک تات در مورد حق و حقوق پرسنل کارگزاری ها از دو منظر به بحث پرداخت. اول مقایسه داخلی در بین خود شرکتهای کارگزاری و دوم مقایسه با سایر شرکتها. وی ادامه داد: در مورد اول باید اینطور عنوان کنم که تقریبا رویه مشخصی در بین شرکتهای کارگزاری در مورد حق و حقوق پرسنل حکمفرما نیست و شرکتهای کارگزاری بسته به خصوصی، دولتی یا کوچک و بزرگ بودن بر اساس سیاستهای داخلی شرکت حق و حقوق پرسنل را تعیین میکنند. البته رویه اصلی با محوریت قانون کار پایهریزی شده ولی در سایر موارد دامنه گستردهای دارد؛ ولی اگر از منظر مقایسه با شرکتهایی با فعالیت نسبتا هم خانواده مانند بانکها بخواهیم بررسی کنیم به مراتب حق وحقوق، مزایا و امنیت شغلی پرسنل در بانکها در وضعیت بهتری قرار دارد.
جرائم مالي پرسنل
هاشمی در برابر این سوال که آيا كانون كارگزاران براي كاهش ريسك كاركنان كارگزاريها و بعضا جبران برخي از اشتباهات آنها كه منجر به پرداخت جرايم مالي ميشود، فكري كرده است؟ عنوان كرد: یک لایه از پرسنل شرکت کارگزاری که به مراتب در خطر بیشتر ناشی از اشتباه هستند، معاملهگران هستند این افراد در کنار استرس و فشار کار وظیفه خطیر اجرای دستورات مشتریان را در سیستم معاملات هم بر عهده دارند که صد البته کوچکترین اشتباهی میتواند ضرر و زیان قابل توجهی را به این افراد وارد کند. با توجه به اینکه این افراد درآمد بیشتری نسبت به سایر پرسنل شرکت کارگزاری ندارند، مسلما بیشترین ریسک را در کنار فشار کار باید تحمل کنند، البته تا آنجایی که من اطلاع دارم بسیاری از شرکتهای کارگزاری رویههایی را برای خود ایجاد كردهاند که ریسک را از دوش این افراد برداشته، ولی رویه مدون و مشخصی در این خصوص تاکنون از طرف کانون کارگزاران تعیین نشده است.
وی پیشنهاد داد: با ایجاد صندوقهای داخلی در شرکتهای کارگزاری و
طبقهبندی معاملهگرها براساس تجربه و سابقه و همچنین سپردن کارها با در
نظر گرفتن حجم معامله به آنها بر اساس سطح هر کدام، میتواند تا حد زیادی
مشکل را مرتفع سازد.
هاشمی در تشریح مشکلات فعالیت در شركت كارگزاري، عنوان کرد: بخشی از مشکلات همان ریسکهای موجود در این صنعت است که ما هم مانند سایر شرکتهای کارگزاری با آنها درگیر هستیم و این مشکلات هم به مرور زمان باید با همکاری خود کارگزاران و به محوریت کانون کارگزاران کم کم بهبود پیدا کند؛ اما یک سری مشکلات بر میگردد به درون سازمان، که ما سعی کردیم براساس تجربیات و بروز مشکلات جدید به کمک دستورالعملها، بخشنامهها و رویههای داخلی مشخص تا حد بسیار زیادی از پس مشکلات درونسازمانی برآییم، البته تا نقطه ایدهآل هنوز فاصله وجود دارد. وی در برابر این سوال که همكاري با كارگزاريهاي دولتي بهتر است يا خصوصي؟ گفت: به نظر من دولتی یا خصوصی بودن شرکت کارگزاری برای همکاری با آن اهمیت چندانی ندارد، مهمترین نکته تیم مدیریتی شرکت کارگزاری است که نقش تعیینکنندهای را ایفا میکند.
مدیر معاملات اوراق بهادار کارگزاری بانک تات در مورد عدم برخورداری کارکنان کارگزاریها از حمایت صنفی، ابراز داشت: با توجه به تجربه کاری گذشته اینجانب در سمت مدیر امور اعضاي کانون کارگزاران، سوال شما را با اشراف نسبتا خوبی پاسخ میدهم. نکته اصلی در این خصوص نبود بودجه کافی برای کانون کارگزاران در جهت پیشبرد این چنین اقدامات است. بودجه کانون کارگزاران از محل حق عضویت اعضا که همان شرکتهای کارگزاری به عنوان اشخاص حقوقی است، تامین میشود که البته آنهم به میزانی نیست که اجرای طرحها در این سطح را عملی سازد. لذا با توجه به تعدد پرسنل شرکتهای کارگزاری، کانون کارگزاران به جهت بسط و گسترش فعالیت خود با مشکل جدی بودجه و امکانات مواجه است. البته تا زمانی که من در آنجا فعالیت داشتم طرحی تهیه شد که در آن تامین بودجه این کار با اخذ حق عضویت از پرسنل شرکتهای کارگزاری تعیین شده بود و زیرساختهای آن نیز از قبیل نرم افزار تخصصی و دستورالعمل عضویت کارکنان شرکتهای کارگزاری در کانون فراهم شد که نهایتا با مخالفت ارگان ناظر نسبت به اخذ حق عضویت از پرسنل و عضوگیری مستقل آنها این طرح لغو شد.
وی ادامه داد: البته از آن موقع بیش از یک سال و نیم گذشته و من از ریز
چالشهای فعلی کانون به منظور تحقق این امر اطلاع دقیقی ندارم.
هاشمی در مورد محدودیت كاركنان كارگزاريها در خرید و فروش سهام مشخص برخلاف ديگر بورسهاي جهان، گفت: بورس یکی از شفاف ترین مکانها برای سرمایهگذاری است که سرمایهگذاران را قادر میسازد تا با هر میزان سرمایه، خود را در سود شرکتهای فعال در صنایع مختلف شریک کنند. لذا ایجاد هر گونه محدودیت در سرمایهگذاری در این بازار از پویایی و شادابی آن میکاهد بالاخص اگر این محدودیت برای افرادی باشد که به طور تخصصی در آن فعالیت دارند و حاضرند با تمام ریسکهای موجود در این بازار سرمایهگذاری کنند. البته مطابق قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384 محدودیتهایی برای افراد دارای اطلاعات نهانی تعیین شده است، تعریف اطلاعات نهانی در این قانون عینا به این صورت آمده است «هرگونه اطلاعات افشا نشده براي عموم که بهطور مستقيم يا غيرمستقيم به اوراق بهادار، معاملات يا ناشر آن مربوط ميشود و در صورت انتشار، بر قيمت يا تصميم سرمايهگذاران براي معامله اوراق بهادار مربوط تاثير ميگذارد» و همچنین تعریف اشخاص دارای اطلاعات نهانی شرکتها در تبصره 1، ماده 46 این قانون ذکر شده، ولی اگر واقع بینانه به آن نگاه کنیم در مییابیم که پرسنل شرکتهای کارگزاری به هیچ طریقی به اطلاعات نهانی شرکتها دسترسی ندارند و صرفا از معاملات مشتریان خود مطلع هستند که این امر هم به نظر نمی رسد حاوی اطلاعات نهانی شرکتها باشد. به هر حال معتقدم هر چقدر این محدودیتها از نظر فعالیت سرمایهگذاران کمتر باشد از دو جنبه میتواند به بازار کمک کند، اول عمق بخشیدن و نقدشوندگی بیشتر و دوم شفافیت و رهگیری راحتتر.
مدیر معاملات اوراق بهادار کارگزاری بانک تات در تعریف خود از مفهوم كارگزار معاملهگر در قانون بازار سرمايه، اظهار کرد: طبق تعریف قانون کارگزار معاملهگر، شخص حقوقي است كه اوراق بهادار را براي ديگران و بهحساب آنها يا بهنام و حساب خود معامله ميكند، در حال حاضر کارگزاران ما صرفا اوراق بهادار را برای دیگران و به حساب آنها معامله میکنند و برای معامله به نام و حساب خود با محدودیتهایی مواجه هستند البته هدف اصلی اینکه در بعضی کشورها کارگزاران مجاز به معامله سهام به نام و حساب خود هستند، افزایش نقدشوندگی سهام مشتریان است، به این ترتیب که کارگزاران بزرگ دنیا به محض دریافت سفارش فروش یا خرید سهام مشتری بلافاصله آن اوراق را برای خود و حساب خود خرید یا با امکان فروش امانی به مشتری میفروشند و سپس خود اقدام به انجام معامله با بازار میکنند، مانند یک صرافی که وقتی مشتری ارزی را به صرافی میبرد ابتدا صراف به سرعت آن را برای خود خریداری میکند و سپس در زمانی دیگر به مشتری بعدی میفروشد به این ترتیب مشتریان در کمترین زمان ممکن معامله خود را انجام میدهند.
وی تصریح کرد: البته برای اینکه کارگزاران ما بتوانند با این هدف اقدام به خرید و فروش اوراق به نام و حساب خود کنند، زیرساختهای زیادی از قبیل امکان فروش امانی، نقدشوندگی بالای بازار، کاهش زمان بسته بودن نمادها و سایر موارد لازم است که به نظر میرسد بازار ما برای رسیدن به آن نقطه هنوز چند سالی زمان لازم دارد.
همایون دارابی، ديگر معاملهگر بازار نیز به خبرنگار دنیای اقتصاد گفت: این یک واقعیت است که کارگزاری یکی از پراسترسترین شغلها است که به فرسوده شدن جسم و ذهن افراد منجر میشود. در بورسهای خارجی معمولا افراد از یک سن مشخص، دیگر در امور استرسزایي مثل معاملات در تالار سهام مشارکت نمیکنند. در بورس تهران هم کمتر کسی را میتوان در میان معاملهگران و فعالان بورس پیدا کرد که یکی از عوارض استرس از جمله عوارض جسمانی یا روحی را نداشته باشد.وی ادامه داد: در این میان محیط سرمایهگذاری و کسب و کار نیز بر این استرس اضافه میکند. به هر حال کار کارگزاری از یک سو با ریسک شدید مالی و از سوی دیگر با فشار کار ناشی از مراجعه سرمایهگذاران و نظارت شدید نهادهای ناظر مواجه است که شرایط دشواری را ایجاد میکند.
وی با تقسیم پرسنل کارگزاری عموما به سه گروه مدیران، پرسنل عملیاتی و کارمندان اجرایی اضافه کرد: به طور عمومی میزان حقوق پرسنل هر کارگزاری به مقررات همان شرکت و دولتی یا خصوصی بودن آن شرکت باز میگردد. همچنین شرکتهای کارگزاری وابسته به نهادهای سرمایهگذاری براساس مقررات شرکت مادر اقدام به تعیین دستمزد پرسنل میکنند. متاسفانه پرسنل شرکتهای کارگزاری فاقد پوشش اتحادیه صنفی یا کانون خاصی هستند.
اين كارشناس بازار سرمايه اضافه کرد: کانون کارگزاران حوزه وظایف خود را
محدود به شرکتهای کارگزاری و مدیران عامل آنها دانسته است. وی ایجاد
اتحادیه شغلی مستقل در شرایط کنونی برای پرسنل کارگزاری را ضروری دانست که
از حقوق آنها در برابر کانون کارفرمایان کارگزاری دفاع کند. به گفته
دارابی؛ کانون کارگزاران تنها پرسنل کارگزاران را به عنوان افراد وابسته به
اعضاي خود تلقی میکند، هر چند که این برداشت حتی در میان آن دسته از
مدیران کارگزاریها که خود سابقه کار در بازار سرمایه را از سمتهای پایین
داشتهاند، پذیرفته نیست، ولی راه برای اصلاح شرایط کانون در حال حاضر بسته
به نظر میرسد. وی ادامه داد: پرسنل کارگزاریها به رغم ریسک سنگین کار در
محیط مالی فاقد پوشش بیمه مسوولیت هستند، زيرا ریسک کاری آنها قابل
اندازهگیری نیست. در همین حال هیچ صندوق یا نهاد پوششی یا سندیکایی که
بتواند بخشی از ریسک را پوشش دهد، وجود ندارد. به همین خاطر ساختار
شرکتهای کارگزاری و پرسنل آنها به شدت در معرض ریسک مسوولیت قرار دارد.
وي یادآور شد: همانطور که گفته شد بخشی از این ریسک سنگین واسترس ناشی از آن ناشی از محیط کسب و کار در این حرفه است. در واقع برخلاف پرسنل بانکها یا شرکتهای بیمه پرسنل کارگزاری با ریسک به مراتب بزرگتری مواجه هستند. به کرات بروز اشتباه، خطاي سهوی، مشکلات نرمافزاری یا سختافزاری موجب بروز زیان برای صنعت کارگزاری شده است. در این میان به دلیل نبود یک دستورالعمل واضح و یک نهاد خود انتظام مشخص، مسوولیت بروز یک خطا یا اشتباه یا مشکل فنی چگونه باید تقسیم شده و حل و فصل شود. بنابراين بسیاری از شرکتهای کارگزاری حداکثر بار مسوولیت را براساس قراردادهای یک طرفه به پرسنل واگذار میکنند و مشخص نیست چرا یک کارمند با حقوق محدود مثلا یک ریسک چند ده یا صد میلیون تومانی را بايد پذیرا باشد.
دارابي با بيان اينكه مشکل اساسی در صنعت کارگزاری ایران کوچک بودن اندازه این شرکتها در برابر ریسک فعالیت آنها است، گفت: شرکتهای کارگزاری ایران توسعه نیافته و با سرمایه کم هستند. همین مساله هم باعث میشود اگر یک شرکت کارگزاری با سرمایه متوسط یک میلیارد تومان در بازاری که روزانه 100میلیارد تومان معامله را شاهد است، دچار یک خطا شود و زیان کند، آسیب شدیدی را ببیند. وی تاکید کرد: توجه کنید که الان سرمایه اکثر شرکتهای کارگزاری از ارزش یک آپارتمان متوسط 200متری کمتر است. در همین حال وقتی یک شرکتی کوچک است نمیتواند از پرسنل خود حمایت مادی و معنوی کامل و کافی را بنماید. توجه کنید یک شرکت مثلا با سرمایه یک میلیارد تومان اگر فقط دچار یک اشتباه ساده شود مثلا یک معامله اشتباه صورت گیرد یا یک مشتری سهوا دچار زیان شود، قطعا با مشکل مواجه ميشود و نمیتواند برای آموزش و بهبود وضعیت پرسنل خود هزینه کند. شرکتهای کارگزاری بايد سرمایه بیشتری داشته باشند تا بتوانند پوشش کافی را در مورد مسوولیت خود و پرسنلشان داشته باشند. اين در حالي است كه تفاوت زيادي ميان كارگزاريهاي دولتي و خصوصي وجود ندارد.
اطلاعاتي از جنس نهاني