15 سال پیش حسین عظیمی، اقتصاددان پیش‌بینی کرده بود اقتصاد ایران دچار مرگ مغزی می‌شود.

 او علائمی دریافت کرده بود که گویا سنسورهای سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی ما قادر نیست در برابر تغییرات واکنش نشان دهد. این ماجرا سر دراز دارد و هر سال هم نسبت به سال‌های گذشته وضعیت بدتر شده است. درحالی‌که پس از جنگ تحمیلی (شوک برون‌زا) به سبب وجود ساختار نهادی تولیدمحور، در دو سال اول بعد از پذیرش قطع‌نامه، رشدهای دورقمی را برای اقتصاد شاهد بودیم، اما اکنون وقتی شوک مربوط به سیاست‌های تنش‌آفرین دولت قبلی مهار شد، ما به‌هیچ‌وجه نتوانستیم از دور باطل رشد اندک و به‌شدت نوسانی عبور کنیم و حتی در دوره پساتوافق رشد منفی را تجربه کردیم.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، فرشاد مؤمنی در جمع‌بندی میزگرد «اقتصاد مقاومتی: الزامات و چالش‌ها» که در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، با بیان این مسئله نتیجه‌گیری کرد با رویکردهای جزئی‌نگری و وصله‌‌پینه‌کردن نمی‌توان وضعیت اقتصاد ایران را بهبود بخشید. حال آنکه حسین راغفر، اقتصاددان و دیگر سخنران این میزگرد نیز با نگاهی به عادلانه‌کردن سهم تولید در اقتصاد ایران به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتی، می‌گوید: «اقتصاد ایران دچار کژکاری‌های اساسی ساختاری است و این کاستی‌های ساختاری با تغییر پارامترها و متغیرهای موجود اقتصاد امکان اصلاح ندارد.

با اقدامات سطحی نمی‌توان ساختار اقتصاد ایران را که نزدیک به ٥٥ سال گذشته چیزی حدود ٧٠ درصد در بخش خدمات، ٢٥ درصد در صنعت و حدود پنج درصد در بخش کشاورزی متمرکز بوده، اصلاح کرد». به گفته او، در بین سال‌های ١٣٦٨ تا پایان سال ١٣٩١، تورم مسکن فقط ١٣هزارو ٧٠٠ درصد (دو برابر بخش صنعت) بوده و سهم سود در فعالیت‌های خدماتی (خدمات مالی و پولی مثل خرید و فروش پول و ارز و سکه در این دوره) هم، ٢٠ ‌هزار درصد بوده و ٣,٥ برابر صنعت سودآوری داشته است. پریسا مهاجری، عضو هیأت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی، از دیگر سخنرانان این میزگرد، هم یادآور می‌شود روند بررسی‌ها نشان می‌دهد، اقتصاد ایران فقط در سال جاری با ٣٠٠ ‌هزار ‌میلیارد تومان فرار مالیاتی روبه‌رو خواهد بود.