حامد قدوسی

نظام مالی مدرن نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشورها داشته است. ولی باید دقت کنیم که همه فعالیت‌های بازارهای مالی لزوما از منظر اجتماعی ارزش‌ آفرین نیست. برخی فعالیت‌های اقتصادی به اصطلاح «جمع صفر» یا Zero-Sum هستند، یعنی بدون این‌که مازاد جدیدی خلق کنند فقط یک بازتوزیع از بازنده به برنده هستند.  ولی فعالیت‌های متعدد دیگری در این بازارها «جمع مثبت» هستند٬ یعنی وقتی اتفاق می‌افتند ارزش جدیدی خلق می‌‌شود که قبلا نبود بین طرفین معامله (یا حتی افراد خارج از معامله) تقسیم می‌کنند. برای تقریب به ذهن می‌توانیم از این داستان مثالی استفاده کنیم.

فرض کنیم در جامعه‌ای در قرن ۱۲ میلادی - که اسب عامل مهمی برای اقتصاد و سیاست و امنیت است - مسابقه اسب‌سواری برقرار است و شرط‌بندی روی اسب‌ها (استعاره از فعالیت‌های بخش مالی اقتصاد) در جریان است. در جریان مسابقات افراد زیادی مشغول هستند: مثلا، دور منطقه راه می‌افتند و اسب‌های جوان مستعد (مثل دورات و قیرات کوراوغلو) را شناسایی و به سرمایه‌گذاران معرفی می‌کنند٬ ژن اسب‌های خوب را تکثیر می‌کنند، اسب‌ها را تغذیه و تیمار و درمان می‌کنند٬ برای هر اسبی سوارکاران مناسب برای آن اسب پیدا می‌کنند، اسب‌ها را برای مسابقه تربیت می‌کنند٬ صحنه مسابقه را طراحی و مدیریت می‌کنند، مدل‌هایی درست می‌کنند که بگوید چه اسبی برای کدام مسابقه مناسب و الخ. عده‌ای انواع روش‌های شرط‌‌بندی را طراحی و عرضه می‌کنند. 

جماعتی هم نتایج شرط‌بندی‌های آینده و مسابقات گذشته را تحلیل می‌کنند تا نقطه ضعف اسب‌ها را شناسایی کنند٬ اسب‌های ضعیف را از میدان خارج کنند و انرژی بیش‌تری روی تقویت اسب‌های مستعدتر هزینه کنند. کسانی که در شرط‌بندی اسب شرکت می‌کنند (یعنی خریداران سهام) هم تا جایی در این ماجرا نقش مثبت دارند٬ چون ارزیابی مستقل خودشان از کیفیت اسب‌ها را به مربیان منتقل می‌کنند و به جامعه کمک می‌کند نژادهای به‌تر را دقیق‌تر شناسایی کند.

اگر دقت کنیم برای تک‌تک مثال‌هایی که برای جامعه اسب‌محور زدیم، یک یا چند معادل در محصولات، ابزارها، نهادها یا بازارهای مدرن مالی داریم. به اکثریت مطلق این نوع فعالیت‌ها می‌‌گوییم فعالیت‌هایی با «جمع مثبت». در اثر این فعالیت‌‌ها مازاد خلق می‌شود٬ یعنی یا منابع از اسب‌های ضعیف به اسب‌های مستعد هدایت می‌شود، یا نقاط ضعف اسب‌ها اصلاح می‌شود یا حداقل موارد جدیدی برای مصرف و لذت‌بردن ایجاد شده است. چون جامعه قرن دوازدهمی به شدت به اسب وابسته است، هر قدر اسب‌ها در جریان این مسابقه تقویت شوند بنیه اقتصادی جامعه تقویت شده است.

ولی همه فعالیت‌ها حول مسابقه اسب‌‌سواری در فهرست قبلی نیامده است. موارد معدودی هم هست که کم‌کم سر و کله‌شان پیدا خواهند شد و اتفاقا مشتری هم داشت(در واقع گاهی همه مجبور می‌شوند مشتری آن‌ فعالیت شوند) ولی نهایتا امر پایه‌ای را در میدان مسابقه یا در قابلیت اسب‌‌های جامعه عوض نمی‌کند، فقط جای برنده و بازنده را در مسابقه تغییر می‌‌دهد. به این فعالیت‌ها با «جمع صفر» می‌گوییم. یک مثال آن داروی دوپینگ در مسابقات است. یک مثال دیگرش مدل ریاضی است که بر اساس وزش باد و وضع دما و غیره در میانه مسابقه اسب برنده را حدس می‌زند. بقیه مثال‌هایش هم با شما. دقت کنیم که برخی فعالیت‌ها ممکن است تا جایی اثرات مثبت داشته باشند ولی وقتی سهم‌شان از حدی بیش‌تر شد دیگر مازاد جدید خلق نکنند و فقط تبدیل به فعالیتی با جمع صفر شوند.