• شاهین یاسمی

  • «باب راث» می‌گوید: «تنها توصیه‌ای که می‌توانم به سرمایه‌گذاران کنم این است که یک استراتژی خوب را انتخاب کنند و به آن پایبند باشند.»
    یکی از استراتژی‌های سرمایه‌گذاری در بازار سهام، پیروی از رویکرد «فرصت سرمایه‌گذاری ایده‌آل» است که با استفاده از آن می‌توانید احتمال موفقیت در سرمایه‌گذاری خود را افزایش دهید. اگرچه این کار مستلزم انضباط و صبر فراوان است، اما باید بتوانید با به کار بستن آن بازده خوب و قابل قبولی در بلندمدت با خرید سهامی که فرصت سرمایه‌گذاری ارزشمندی ارائه می‌دهد، کسب کنید.
    اول اینکه همیشه به دنبال شرکت‌هایی باشید که دارای مزیت رقابتی هستند. این شرکت‌ها جریان درآمدی پایین، امکان تولید با هزینه پایین، توانایی افزایش قیمت پیش از افزایش تورم، شعبه‌های فراوان و نوعی انحصار در بازار دارند که آن‌ها را از شرکت‌های فاقد مزیت رقابتی متمایز می‌کند. این شرکت‌ها در صنایع سودآور قرار دارند و نسبت به رقبا دارای مزیت‌های ساختاری بلندمدتی هستند. بنابراین بازده بالاتر و عمر طولانی از ویژگی‌های آن‌ها است. جذابیت این شرکت‌ها در این است که ارزش ذاتی واقعی آن‌ها به مرور زمان افزایش یافته و منجر به خلق ارزش بیشتر برای سهامداران می‌شود. دوم اینکه همیشه یک حاشیه امن
    (margin of safety) در نظر بگیرید. به جای تقلید از دیگران در خرید سهم، تنها زمانی دست به کار معامله شوید که سهم مورد نظر براساس برآورد شما از ارزش منصفانه‌اش، حاشیه امن مناسبی داشته باشد. حتی بهتر است به روند کلی بازار توجه نکنید، زیرا نمی‌توان آینده را به‌طور قطع پیش‌بینی کرد. بنابراین باید بسیار منظم و بادقت عمل کنید و با ترس از جا ماندن از بازار و از دست دادن روند بازار، مبارزه نکنید و تنها صبور باشید زیرا معمولا پیدایش یک فرصت ایده‌آل ماه‌ها و حتی بیشتر طول می‌کشد. گرچه ممکن است گاهی تصور کنید در حال دور شدن از بازار هستید و ممکن است هرگز فرصتی گیرتان نیاید، اما مطمئن باشید در آینده فرصت‌های ارزنده‌ای به شما لبخند می‌زنند. پس تنها تک سهم‌هایی را در نظر بگیرید که دارای مزیت رقابتی هستند و اگر در این میان سهمی یافتید که قیمتش نسبت به ارزش ذاتی بلندمدتش به‌طور غیرمنطقی، پایین‌تر آمده بی‌درنگ آن را بررسی کنید.
    سوم اینکه از نگهداری پول نقد نگران نباشید؛ نگهداری پول نقد مانند داشتن حق انتخاب از مزیت‌های نوسانات بازار است. ارزش این حق وقتی افزایش می‌یابد که نوسانات در بازار بیشتر می‌شود و خرید شرکت‌های ارزنده را در قیمت‌های مناسب فراهم می‌کند و شما می‌توانید با پول نقد موجود از مزیت‌ قیمت‌های غیرمنطقی بازار (قیمت‌های بسیار پایین) استفاده کنید. معمولا بسیاری از فعالان بازار از این جنبه مهم سرمایه‌گذاری غافلند و همیشه تمام پول نقد خود را سرمایه‌گذاری کرده و هیچ‌وجه نقدی نگه نمی‌دارند. بنابراین سرمایه‌گذاران حقیقی باید بیشتر حواسشان به بازده کل یعنی مقدار پولی که می‌سازند، باشد و چندان نگران بازده نسبی یعنی پیشی گرفتن از شاخص نباشند؛ پس اگر بازار فرصت مناسبی به شما نمی‌دهد، پول نقد نگهداری کنید تا فرصت مناسبی پیش‌ آید.
    چهارم اینکه هر سال ممکن است فرصت‌های سرمایه‌گذاری ایده‌آل اندکی پیش آید که «وارن بافت» حتی داشتن یک فرصت را هم غنیمت می‌شمارد. ممکن است این فرصت برای سرمایه‌گذار دیگری هر سال با مثلا شش ایده خوب همراه شود. در هر موقعیتی اگر احساس می‌کنید که باید بیش از ۲۰ سهم در پرتفوی‌تان در اختیار داشته باشید، احتمالا شما از رویکرد «فرصت ایده‌آل» استفاده نمی‌کنید. در این حالت احتمالا خود را درگیر سفته‌بازی کرده‌اید و می‌خواهید با تنوع‌بخشی زیاد در سبد سهامتان، ریسک سفته‌بازی‌تان را کاهش دهید. فراموش نکنید که سرمایه‌گذاری که به دنبال فرصت ایده‌آل است باید خیلی صبور باشد، اما وقتی فرصت‌ها بروز کرد و پالس‌های خرید مخابره شد باید با شجاعت از آن‌ها استفاده کند.
    و در آخر اگر از رویکرد فرصت ایده‌آل استفاده می‌کنید نیازی نیست مدام خرید و فروش کنید زیرا شما تنها شرکت‌های دارای مزیت رقابتی را خریداری و نگهداری می‌کنید. چنین شرکت‌هایی مزیت‌های بلندمدت دارند و هر سال برای سهامداران ارزش ایجاد کرده و ارزش منصفانه‌شان نیز به مرور افزایش می‌یابد. در‌واقع این سهام، سهامی هستند که استراتژی خرید و نگهداری برای آن‌ها بسیار مناسب است چراکه ارزش واقعی پایه آن‌ها با گذر زمان به‌طور مستمر افزایش می‌یابد. سرمایه‌گذاری در حالت کلی چیزی بیشتر از یک بازی احتمالات نیست.
    مهم نیست چقدر شما دقیق و کوشا هستید، چون برآورد شما از ارزش منصفانه برای یک سهم همیشه درست از آب درنمی‌آید؛ برآورد شما از ارزش یک سهم تحت سناریو‌های مختلف از رشد درآمد و سودآوری شرکت، به دست می‌آید. حال آن‌که همیشه به احتمال کمتر از صد‌درصد، نظر شما درباره انتخاب یک سهم درست خواهد بود. با توجه به این‌که احتمال کمتر از صد‌درصد است، پس سود اندکی در خرید و فروش زیاد حاصل می‌شود و احتمال درست بودن پیش‌بینی شما درباره خرید سهم جدید احتمالا تنها کمی از احتمال اشتباه بودن پیش‌بینی خرید سهم فعلی‌تان بیشتر است.