پیش از خرید، وقت فروش را بدانید
شاهین یاسمی

«بروس کاونر» می‌گوید: «پیش از واردشدن می‌دانم از کجا خارج شوم.» «آنتوان تاگلیافرو» هم یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران بازار سهام است که با کاونر هم‌عقیده است و می‌گوید: «درسی که من فرا گرفته‌ام این است که اگر در یک بازار در حال رشد هستید، متوجه باشید که در‌واقع در حال نوسان‌گیری هستید و نه سرمایه‌گذاری. همواره سود خود را بردارید و زیان‌ها را از آن کم کنید و هنگامی که رونق به پایان رسید، اگر چنین سهامی برایتان باقی ماند، آن را نیز بفروشید... وقتی که رشد به پایان می‌رسد، رکود و میزان تنزل قیمت سهام می‌تواند غیرقابل تصور باشد.» 
سود کوتاه‌مدت سهامی که شما به آن علاقه‌مند هستید چقدر است؟ کدام صندوق سرمایه‌گذاری مشترکی سهام است که شرکت را در اختیار دارد و سوابق مدیران آن صندوق چگونه است؟ آیا مدیریت شرکت، سهام قابل ملاحظه‌ای از آن را در اختیار دارد و در آن ذی‌نفع است؟ آیا دارندگان اطلاعات نهان در حال فروش هستند یا خرید؟ به طور خلاصه این‌ها شواهد ارزشمندی هستند که به شما برای سرمایه‌گذاری در سهام یک شرکت کمک می‌کنند. مدل‌هایی که برای ارزش‌گذاری شرکت‌ها استفاده می‌شود، تنها زمانی کارایی دارد که فرضیات خوبی برای آن‌ها در نظر گرفته شود. اگر خروجی مدل منطقی به نظر نرسد، بهتر است پیش‌بینی‌ها و محاسبات خود را مجددا بررسی کنید. از مدل‌های ارزش‌گذاری تنزیل جریان نقدی (یا هر مدل ارزش‌گذاری دیگری) برای پیش‌بینی استفاده کنید. بسیاری از سرمایه‌گذاران معتقدند که بعضی از سرمایه‌گذاری‌های خاص فرصتی هستند که نمی‌توان آن‌ها را از دست داد؛ چه پیاز گل لاله در قرن هفدهم، چه طلا در سال ۱۸۴۹ یا سهام اینترنتی در دهه ۱۹۹۰. همچنین افرادی را می‌بینید که سهام شرکت‌هایی را می‌خرند که هیچ آشنایی با آن ندارند (برای مثال یک مکانیک مهندس برق به خرید‌وفروش روزانه سهام می‌پردازد یا یک پزشک موفق کار خود را رها کرده و به خرید‌وفروش ملک می‌پردازد) که دیدن چنین چیزهایی به شما سیگنال خروج مخابره می‌کند. 
شما می‌توانید راننده ماهری باشید، اما اگر در مسابقات اتومبیلرانی، قدرت موتور خودرو شما تنها نیم اسب بخار نسبت به خودرو رقیبتان کمتر باشد، برنده نخواهید شد. همین‌طور اگر رادار کشتی خراب بوده و موتور و بدنه آن دارای نقص فنی باشد، بهترین ناخدای دنیا هم نمی‌تواند آن را در اقیانوس هدایت کند. همچنین باید به این نکته توجه داشت که هرچند محیط اقتصادی شرکت معمولا خیلی پایدار و ثابت است، مدیریت می‌تواند به سرعت برای بهتر یا بدترشدن تغییر ایجاد کند. بین شرکتی که دارای فرصت، قدرت ایجاد جریان نقدی قوی و مدیریت متوسط است و شرکتی بدون فرصت، با بازده نامناسب اما دارای مدیریت قوی، بهتر است گزینه اول را انتخاب کنید. 
اگر توجه خود را روی شرکت‌هایی متمرکز کنید که فرصت‌های اقتصادی بسیاری دارند، شرکت‌هایی را خواهید یافت که طی پنج تا ۱۰ سال آینده سودآوری خوبی خواهند داشت. پس مطمئن شوید که توجه خود را روی شرکت‌هایی متمرکز کرده‌اید که ارزش ذاتی سرمایه‌گذاری شما را در بلندمدت افزایش می‌دهند. این کار توان شما را برای صبوری و نگهداری بلندمدت افزایش می‌دهد. در غیر این صورت با ریسک بالایی در بازار سهام مواجه می‌شوید. 
تفاوت بین یک شرکت بزرگ و یک سرمایه‌گذاری بزرگ، قیمتی است که شما می‌پردازید. شرکت‌های جذاب بسیاری در بازار سرمایه وجود دارند، اما تنها تعداد اندکی از آن‌ها ارزنده هستند. پیداکردن شرکت‌های بسیار خوب تنها نصف سوال در خرید سهام است؛ اما یافتن قیمت مناسب جهت خرید، برای یک سرمایه‌گذاری موفق به اندازه نیمه دیگر لیوان حائز اهمیت است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هرگز از ذات غیرقابل پیش‌بینی‌بودن آینده رها نخواهید شد، مگر این‌که راز گذر زمان را دریابید. 
به همین دلیل است که همیشه درنظرگرفتن یک حاشیه ایمنی هنگام خرید سهم بسیار مهم است. با درنظرگرفتن «حاشیه ایمنی» اگر پیش‌بینی‌های شما درباره آینده دقیقا آنچه را که انتظار داشتید پوشش ندهد تا حدودی مورد حمایت هستید. نکته مهم دیگری که در این ستون بارها به آن اشاره شده این است که سرمایه‌گذاران بزرگ همواره مایلند از بیراهه بروند. شما نباید صرفا بر مشاوره دیگران تکیه کنید و پول خود را در جایی سرمایه‌گذاری کنید که دیگران در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند، بلکه توصیه می‌شود برعکس دیگران رفتار کنید؛ زیرا آن‌ها اغلب اشتباه می‌کنند. سرمایه‌گذاری موفق به داشتن وضعیت و حالت صحیح بیش‌تر از اطلاعات استثنایی متکی است و اگر بتوانید زودتر و پیشتر از دیگران حرکت کنید، پیروزی از آن شما است.