تصور بر این است که کمبود نقدینگی در هفته‌های اخیر سبب شده است حجم و ارزش معاملات سهام کاهش یابد، اما از طرفی می‌شنویم که نقدینگی زیاد شده‌است. تاثیر نقدینگی بر بازار می‌تواند متفاوت باشد. دیروز اعلام کرده‌اند که صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت ملزم به سرمایه‌گذاری پنج درصدی در بازار سهام هستند. اما مساله اینجاست که در چارچوب منطقی نقدینگی به سمتی می‌رود که سودآور باشد. حتی اگر حجم نقدینگی در بازار سهام زیاد شود بازهم جاذبه‌ای برای سرمایه‌های دیگران نیست. مشکل اصلی در حوزه‌های دیگر است. بازار سهام ما بازار جذابی از نظر سودآوری نیست و مردم و سرمایه‌گذاران به آن اطمینانی ندارند. سرمایه‌گذار باید از امنیت سرمایه خود مطمئن باشد تا دست به سرمایه‌گذاری بزند. مدتی است که بازار سهام به دلایل عدیده‌ای همچون زیاندهی شرکت‌ها، رکود و سایر مشکلات و موانع خاص بازار بورس، از رونق افتاده است و از شرکت‌ها فعالیت خوبی که سودآور باشد دیده نمی‌شود. بنابراین متقاضی برای خرید سهام وجود ندارد. در نتیجه تعداد معاملات بازار بورس به شکل چشمگیری کاهش پیدا می‌کند. حجم پایین معاملات، باعث شکل‌گیری بازاری کم رمق در هفته گذشته در بازار بورس و سرمایه شده بود. بحث اینکه نقدینگی در صندوق‌ها باشد متفاوت خواهد ‌بود. صندوق‌ها یک سبد سهام دارند که حداقل سود را به خریدار سهام خود می‌پردازند. پس برای کسانی که متقاضی خرید سهام هستند، سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری به نسبت خرید سهام، امید بیشتری برای سود با خود خواهد داشت. اما باز هم تمام نقدینگی به سمت صندوق‌ها نمی‌رود، بلکه این بانک‌ها و موسسات هستند که به صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای ادامه فعالیت اعتبار می‌دهند. پس باز هم با پشتیبانی و پول بانک‌هاست که صندوق‌های سرمایه‌گذاری قادر به خرید سهام هستند. پس در مجموع مشکل است بتوان گفت که این تزریق نقدینگی مشکل بی رونقی بازار سهام را حل می‌کند. این راه‌حل‌ها معمولا در ابهام است و با وجود تاثیرات مقطعی، در بلند مدت کارایی چندانی نخواهد داشت. توجه به مسائل دیگری شاید مهم‌تر از تزریق نقدینگی باشد. یکی از مهم‌ترین تحولات در بازار داد و ستد سهام در سال جدید، توقف و بازگشایی نماد معاملاتی بسیاری از شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذار در بورس است که در واقع به عمیق شدن رکود بازار سرمایه دامن زده‌است. مقام ناظر در بورس برای حفظ حقوق مردم و سرمایه‌گذاران تلاش می‌کند تا در صورت ابهام در ارائه گزارش‌های حسابرسی نمادها را برای مدتی متوقف سازد. اگر این اقدام از سوی بازار سرمایه اتفاق نیفتد بورس دچار هرج و مرج شده و نمی‌توان به رونق آن امید داشت. البته ادامه‌دار شدن این موضوع باعث نگرانی و اعتراض سهامداران می‌شود و به عمق رکود بازار می‌افزاید، بنابراین باید شیوه‌های علمی‌تری را برای نظارت در بازار به اجرا گذاشت و از شیوه‌های سنتی باید رها شد. راه دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد تامین مالی از طریق فروش اوراق سهام شرکت‌هاست.

آرمان