نظریه انعکاس
جورج سوروس
بازارهای مالی همواره اشتباه عمل می کنند، از این نظر که آنها با نوعی اشتباه رایج عمل می کنند، اما در جریان معمول رویدادها، بازارهای مالی تمایل دارند تا زیاده روی های خود را تصحیح کنند. گاهی اوقات این اشتباه رایج نه تنها با تحت تاثیر قرار دادن قیمت های بازار بلکه با تاثیرگذاری بر اصول اساسی که انتظار می رود قیمت های بازار نشانگر آنها باشند، درستی خود را تقویت کرده و خود را به همگان می قبولاند. این همان نکته ای است که افراد در فهم درست آن دچار اشکال هستند.
بسیاری از منتقدین انعکاس ادعا می کنند که من صرفاً به توضیح بیش از حد مطلبی واضح پرداخته ام، یعنی اینکه دریافت های اشتباه افراد، قیمت های بازار را تحت تاثیر قرار می دهد. اما موضوع اصلی نظریه انعکاس چندان بدیهی نیست؛
نظریه انعکاس اعلام می کند که قیمت های بازار می توانند اصول اساسی بازار را نیز تحت تاثیر قرار دهند. این تصور غلط که بازارها همیشه صحیح عمل می کنند از توانایی آنها در تحت تاثیر قرار دادن اصول اساسی که انتظار می رود خودشان نشانگر آنها باشند، ناشی می شود. بنابراین تغییر در اصول اساسی می تواند در فرآیندی با استحکام بخش ابتدایی و با نتایج معکوس نهایی، باعث تقویت انتظارات غلط شود. البته چنین توالی هایی از رونق- رکود، همیشه رخ نمی دهند. اغلب اشتباهات رایج پیش از اینکه بر اصول اساسی اثر گذار شوند، خود را اصلاح می کنند. اما این واقعیت که این اشتباهات رایج ممکن است رخ دهند، نظریه انتظارات عقلایی را بی اعتبار می سازد.
در موارد بدهی های ناشی از وام گیری، تصور اشتباهی که وجود دارد شامل عدم تشخیص رابطه انعکاسی دو طرفه میان شایستگی اعتباری وام گیرندگان و تمایل وام دهندگان به وام دادن می شود: معمولاً وثیقه ای در میان است و رایج ترین شکل وثیقه ملکی است. حباب ها هنگامی ایجاد می شوند که بانک ها با ارزش ملک طوری رفتار می کنند که گویی ارزش ملک مستقل از تمایل بانک ها برای وام دادن در قبال آن بوده است بحران بین المللی بانکداری در دهه 1980 تا حدودی متفاوت بود. بدهکاران، کشورهای بزرگ و خودمختار بودند و هیچ گونه وثیقه ای نداده بودند. شایستگی اعتباری آنها بر مبنای نسبت بدهی ها، که انعکاسی بود، ارزیابی شده بود.
تصور اشتباه می تواند خود را در قالب های گوناگون نشان دهد، اما اصول کلی همیشه مشابه است. آنچه شگفت انگیز است تکرار شدن این تصورات اشتباه است.
توجه با این موضوع مهم است که روابط انعکاسی دو طرفه اغلب در بازارهای مالی بیش از توالی های رونق رکود شایع هستند. شرکت کنندگان در بازار همیشه بر مبنای اشتباه و درک ناقص عمل می کنند. بنابراین، قیمت های بازار معمولاً به جای آنکه نشان دهنده ارزیابی صحیح باشند، بیانگر اشتباهی رایج هستند. در اغلب موارد، شواهد بعدی ثابت می کنند که ارزیابی ها اشتباه بوده است، و این اشتباه تنها با جایگزین شدن با اشتباهی دیگر تصحیح شده است.