ساعت 24-سهامداران بورسی امروز به دلیل وضعیت نامساعد بازار سرمایه اعتراضات خود را علنی کردند و بورس تهران را به هم ریختند.به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از ایبنا، عده‌ای از سهامداران و فعالان بازار سرمایه که اکثر آنها سهامداران خرد هستند، امروز به بهانه نامساعد بودن وضعیت بازار سرمایه و ضرر و زیان‌هایی که متوجه آنها است، اعتراضات شدیدی را مطرح کردند و با طرح شعارهایی بازار سرمایه را بر هم ریختند.

این عده از سهامداران با شکستن شیشه‌ها، پرتاب سطل‌های زباله و با فریادهایی وضعیت بورس را بر هم زدند و البته تماس‌هایی نیز با پلیس 110 نیز برقرار شده و در عین حال دو ردیف اول کارگزاری‌ها نیز خالی شده است . ایا این رفتارها یادآور است رفتار معترضان علین سالوادور آلند در دهه 1970است؟ برخی باوردارند که این اعتراض ها نمی تواند بدون سرچشمه باشد و احتمال دارد که ازسوی افراد یا گروههایی ساماندهی شده باشد. یک تحلیلگر اقتصادسیاسی ایران پیش از اعتراض به بازار سهام از سوی فعالان این بازار که امروز شنبه ده تیر ماه اتفاق افتاد در تحلیلی از مشابهت اعتراض های خیابانی نسبت به بانک مرکزی نوشت . علی پاکزاد تاکید کرد حرکت های اعتراضی قابلمه زنی در سال ۱۹۷۱ در شیلی در اعتراض به کمبود ها در دوره ی سالوادور آلنده آغاز شد. هنگامی که زنان وابسته به طبقات مرفه و نیمه‌مرفه شیلی جنبش قابلمه‌های خالی را راه انداختند، در حالی که شکم‌های سیری داشتند، جز ایجاد بحران برای دولت آلنده هدف دیگری در سر نداشتند.همین اتفاق در ایران نیز در حال شکل گیری است، البته نه با قابلمه بلکه با دفترچه حسابهای موسسات غیر مجاز و نه در دست طبقه مرفه که قربانیان واقعی از طبقه آسیب پذیر  که با بلاکشیدن حسابشان و تحریک ایشان برای اعتراضات خیابانی تلاش دارند سرنوشتی مشابه دولت سالوادرو آلنده را برای حسن روحانی رغم زنند، سرنگونی زودرس.بنابر آمارها سهم بازار غیر متشکل پولی از نقدینگی کشور زیر 10 درصد است و موسسات مالی که در این دوره زمانی دچار مشکل شده اند سهم بسیار کمتری از یک درصد از کل نقدینگی را به خود اختصاص می دهند، ولی به نظر می رسد بحرانی که ابعاد آن سهمی بسیار کوچک از بازار پولی کشور را شامل می شود از سوی برخی گروهها و رسانه های وابسته شان در حال تبدیل شدن به یک بحران ملی است، بحرانی که با ایجاد تصور ورشکستگی کل سیستم بانکی کشور دنبال می شود.این یک واقعیت است که بازار پولی یکی از حساس ترین بازارها به فاکتورهای روانی است، حساسیتی که در سالهای گذشته در بازار ارز و طلا میزان تاثیر پذیری آن از اخبار و حوادث به خوبی به نمایش گذاشته شده است و گروه هایی که به دنبال تضعیف دولت هستند با علم به این موضوع تلاش دارند از این فاکتورهای روانی به گونه ای استفاده کنند که که دولت به نیمه راه نرسیده به زانود درآمده و روحانی برکنار  شود. به طور حتم هیچ دولتی در شرایط فعلی اقتصاد ایرانی نمی تواند تبعات فروپاشی سیستم بانکی را تحمل کند، ایشان تلاش دارند با همین ابزار پشت دولت را به خاک بمالند و در این مسیر از هیچ اقدامی فروگذاری نمی کنند.اما سئوال اینجاست آیا تبعات این اقدامات تنها گریبان گیر یک دولت خواهد شد و تمامیت اقتصاد ملی از آسیب های جدی مصون می ماند؟ آیا زمانی که تمامی سرمایه اجتماعی کشور در این بازی سیاسی هزینه شود می توان امید داشت برای احیای اقتصاد ملی چیزی برای هزینه کردن به غیر از تمامیت ارضی وجود دارد؟
نکته ای که باید درکانون توجه دولت قرارگیرد این است که با شهروندان بیشتر از پیش در باره دشواری های اقتصاد صحبت کند. اگر دولت نتواند در این باره روشنگری کند و دلیل و عوامل اصلی این اعتراض های موجود را شناسایی کند داستان ادامه می یابد. همانطور که مدیر  روابط عمومی بانک مرکزی چند روز پیش توییت کرد که بدهکاران بزرگ بانکی پشت پرده یورش سازمان یافته علیه بانک مرکزی ایستاده اند و قامهای ارشد بانک مرکزی نیز با سکوت تایید امیز خود بر این داوری مهر تایید زدند ممکن است برخی سهامداران عمده پشت پرده اعتراض علیه بازار سهام باشند